فرهادی ترجيح داد کنار دموکراتهاي امريکا بايستد تا مردم ايران
«ترانه» بالاتر از کارگردان «فروشنده»/ اصغر آقا نمیروی امریکا یا راهت نمیدهند؟!
کارگردان «فروشنده» آنقدر صبر کرد تا از بسته شدن همه راهها به لسآنجلس مطمئن شود و پس از آن در نیویورکتایمز نوشت که در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهد کرد.
به گزارش اصفهان شرق، اصغر فرهادی بالاخره همان کاری را کرد که چند روز پیش روزنامه «جوان» از آن به عنوان نذر روغن ریخته برای امامزاده یاد کرده بود. کارگردان «فروشنده» آنقدر صبر کرد تا از بسته شدن همه راهها به لسآنجلس مطمئن شود و پس از آن در نیویورکتایمز نوشت که در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهد کرد.
«در روزهای گذشته بهرغم شرایط غیرمنصفانهای که برای ورود مهاجران و مسافران چند کشور به ایالات متحده پیش آمد، همچنان تصمیم بر حضور در این مراسم بود و ابراز نظراتم به رسانهها درباره این شرایط و به هیچ عنوان قصد عدم حضور یا تحریم مراسم را به نشانه اعتراض نداشتم.»
نامه فرهادی ظاهراً برای محکوم کردن دونالد ترامپ نوشته شده بود، اما در واقع بار اصلی نامه کارگردان «فروشنده» روی محکوم کردن کشور خودش سنگینی میکند. ای کاش فرهادی در نامهاش کنار مردم کشورش میایستاد و حداقل یکبار هم که شده اگرچه به بهانه همنوایی با دموکراتهای امریکا فقط دولت امریکا را سرزنش میکرد، ولی فرهادی این کار را نکرد. او نخواست که نامهاش کاملاً ضدامریکایی تفسیر شود.
فرهادی با وجود فضای به شدت مهیا و سنگینی که ضد دولت امریکا در جهان ایجاد شده است، ترجیح داد از قله عاج شبهروشنفکری پایین نیاید.
ترانه بالاتر از اصغر ایستاد
فرهادی در نامهاش به نکتهای اشاره کرده که از آن بوی خنثی کردن اقدام غیرتی ترانه علیدوستی در تحریم اسکار به مشام میرسد. ظاهراً کارگردان «فروشنده» از اینکه بازیگر فیلمش بدون هماهنگی با او اقدام به اعلام موضع درباره تحریم اسکار کرده، دلخور شده است. او در نامهاش تلویحاً به این اشاره کرده که قصدی برای همراه کردن بازیگران فیلمش به اسکار نداشته است: «همانگونه که روز اعلام نتایج آکادمی به پخشکنندهام در امریکا اعلام کردم به همراه مدیر فیلمبرداریام در این مراسم حضور خواهیم داشت…» فرهادی اگر راستش را گفته باشد هم باز منطقیتر و به عقل نزدیکتر این بود که این موضوع را علنی نکند.
هرچند به قول گزارشگرهای فوتبال این حرف فرهادی چیزی از ارزشهای ترانه علیدوستی کم نمیکند! او کار خود را به موقع و با زمانسنجی هوشمندانهای انجام داد و بازتاب خیلی خوبی، هم برای او و هم برای وطنش داشت.
همین حالا هم اگر بررسی کنیم، میبینیم که بازتاب اقدام علیدوستی برای تحریم اسکار از نامه انصراف دیرهنگام فرهادی بیشتر در رسانههای جهان بازتاب داشته است. علیدوستی به خاطر این اقدام بجا و به موقعش حتی بیش از کسب جایزه اسکار برای خود اعتبار و شهرت به هم زد؛ اقدامی که به عنوان عملی میهنپرستانه ثبت خواهد شد، اما اصغر فرهادی جور دیگری تصمیم گرفت و رفتار کرد. از نامهاش میتوان حس کرد که از نرفتن به امریکا ناراحت و دلخور است و بیشتر نگران است که مبادا در فرودگاه لسآنجلس بازداشت شود.
نامهای که بیشتر شبیه بیانیه سیاسی است
فرهادی هرچند کوشیده در نامهاش ژست صلحدوستانه و فرامرزی بگیرد، اما نامه او به یک بیانیه سیاسی بیشتر شبیه است. او مینویسد: «تندروها بهرغم جنگها و دعواهای سیاسیشان در همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان مینگرند. آنها برای درک جهان چارهای ندارند جز تقسیم آن به دو بخش ما و دیگران، تا همواره با ساختن تصویری هولناک از دیگران، مردم کشورشان را دچار ترس از آنها بکنند.
این فقط محدود به امریکا نیست. در کشور من نیز تندروها اینگونهاند. سالهاست در دو سوی اقیانوس عدهای تندرو تلاششان بر آن است تا از مردم کشور مقابل، تصویری غیرواقعی و هولناک بسازند و از تفاوتهای بین ملتها و فرهنگها اختلافات و از اختلافات دشمنیها و از دشمنیها ترس ایجاد کنند.»
کارگردان فیلم «فروشنده» هنوز متوجه نشده که ترامپ در حال ارائه و ترسیم چهره واقعی و بزک نشده امریکا در جهان است. او نمیخواهد باور کند که امریکا شیطان بزرگ است. حتی اگر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آن باشد. او نمیخواهد جوری حرف بزند که او را ضدامریکایی تلقی کنند.
ادبیات او شباهت زیادی به کسی دارد که تا دیروز امریکا را کشوری مؤدب و با تمدن فرض میکرده و حالا با چهرهای مواجه شده که باورش برای او سخت است. او انتظار نداشته وقتی از سوی کشورش پالسهای مثبت برای امریکاییها ارسال میشود، آنها جور دیگری رفتار و به طور کل ایرانیان را از ورود به امریکا منع کنند.
فرهادی در بیانیهاش از ادبیات رایج یک جناح سیاسی در ایران هم استفاده میکند: «ترس مردم ابزار مهمی برای توجیه افراطیگری و تندروی صاحبان ذهنهای بسته است.» کاش فهم فرهادی دستکم به اندازه درک عطاءالله مهاجرانی بود که دیروز نوشت: «امریکا هویت ثابتی دارد و نمای متفاوتی. گاهی با پوست آهو و گاه روباه و امروز با پوست گراز.»
حال به همزن بود مثل ترامپ!
واکنش برخی از کاربران فضای مجازی به نامه فرهادی قابل توجه و جالب است. فارغ از سینهچاکان همیشگی فرهادی، طیفی هم به نامه او نقد جدی وارد میدانند.
یکی از فعالان مجازی مینویسد: «بیانیه امروز اصغر فرهادی به اندازه دستور اخیر ترامپ، حالبههمزن بود. با خواندنش، آدم یاد بیانیههای نهضت آزادی میافتد که در گیرودار موشکباران شهرهای ایران از سوی عراق، بیانیه میداد و هر دو طرف را محکوم میکرد.
مخالفت با تندروها خیلی هم خوب است، اما اینکه تو نامه بنویسی به بهانه محکومیت ترامپ و لغو سفرت به امریکا، ولی بار اصلی نامهات محکوم کردن کشور خودت باشد، یعنی چی دقیقاً؟! یعنی اثبات اینکه تو فراتر از مرزها هستی و جهانی میاندیشی؟ نه اصغر آقا. گاهی خوب است آدم، عوام باشد و مثل عوام تعصب داشته باشد.»
اصغر فرهادی در نامه انصرافش از شرکت در مراسم اسکار بیش از اینکه میهنپرستانه رفتار کند، ترجیح داد ژست جهانوطنی بگیرد و در کنار دموکراتهای امریکا بایستد. او اگر مانند علیدوستی چند روز زودتر تصمیم گرفته بود در تارک تاریخ کشور خود جایگاه بهتری را به خود اختصاص میداد، اما حالا او تنها یک فیلمساز جشنوارهای باقی مانده است.
انتهای پیام/صاحب نیوز