کارشناس مذهبی از خصایص بارز امام سجاد(ع) می گوید:
امام سجاد(ع) ،سید البکاءِ حسینیه ی خــداست
دوازدهم محرم مصادف است با شهادت مظلومانه حضرت زین العابدین (ع) ، پیام آور قیام عاشورا ، امامی که یاد و خاطره عاشورا را در دل همگان زنده نگه داشت.
به گزارش اصفهان شرق، پس از واقعه تلخ عاشورا مرحله ی تازه ای در زندگی اهل بیت (ع) به وجود آمد و آن دوره پيام رسانى و تثبيت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبيين آرمانهاى آن قيام مقدس بود كه به رهبرى امام سجاد (ع) تداوم يافت.
امامت شيعه و رهبرى نهضت كربلا در عصرى به امام سجاد (ع) منتهى گشت كه او به همراه نزديك ترين افراد خاندان آل على (ع) به اسارت مى رفتند. برخی از مورخان معتقدند که امام زینالعابدین (ع) در واقعه جان گداز و خونین کربلا ۲۴ ساله بوده است و بعضی دیگر نوشتهاند که از سن مبارکش ۲۲ سال میگذشت.
زنده نگهداشتن یاد و خاطرهٔ عاشورا
حجت الاسلام والمسلمین پرورش از کارشناسان مذهبی و فعال در دانشگاه به بارزترین خصایای امام (ع) در دوران زندگی خویش بعد از واقعهٔ کربلا اشاره کرد و گفت: از بارزترین خصایای امام سجاد(ع) گریه کردن بر مصائب پدر بزرگوارشان و اهلبیت و شهدای کربلا(ع) است. امام زینالعابدین (ع) با گریههای جانسوز و اشکهای ریزان، یاد و خاطرهٔ کربلا را در اذهان مردم زنده نگه داشت. یادآوری مکرر فاجعهٔ کربلا نمیگذاشت ظلم و جنایت حکومت اموی از خاطرهها فراموش شود.
وی یاد آور شد: امام سجاد (ع) از شدت گریه همچون یعقوب نبی می باشد اما تفاوت بزرگی با او دارد و اینکه غصه یوسف ،یعقوب را شکسته کرد ولی امام سجاد غصه ی بسیاری از اهل بیت و یارانش را خورد و در مصائب آنها بسیار اشک ریخت و تعبیر زیبایی است اگر بگوییم که امام سجاد (ع) سیدالبکاء حسینیه خداست.
وی افزود: امام (ع) هر وقت میخواست آب بیاشامد تا چشمش به آب میافتاد، اشک از چشمانش سرازیر میشد، وقتی علت این کار را میپرسیدند میفرمود: چگونه گریه نکنم درحالیکه یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند ولی به روی پدرم بستند (و او را تشنه کشتند.)
وی با اشاره به اینکه امام سجاد(ع) در واقعه کربلا و در روزی که امام حسین(ع) و یارانش به شهادت رسیدند، به شدت بیمار بود افزود: با وجود بیماری شدید حضرت، میخواستند او را به قتل برسانند، ولی عدهای گفتند: او را همین بیماری که دارد کفایت میکند.
وی افزود: پس از واقعه کربلا، اهل بیت امام حسین(ع) را به اسیری گرفتند و روانه کوفه و شام کردند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد(ع) غل و جامعه [جامعه، طوق مانندی است که دستها و گردن را با آن به هم میبندند] نهادند و چون بیمار بود، و نمیتوانست خود را بر پشت شتر نگه دارد هر دو پای او را بر شکم شتر بستند.
حجت الاسلام پرورش با اشاره به خطبه های حضرت در کوفه و شام افزود: صحبت کردن و بیان خطبه های حضرت و بررسی و واکاوی آنها بسیار زمان می خواهد که از بیان آن در اینجا معذورم ودر بسیاری از مطالب به آنها اشاره شده ولی در حد کوتاه همین را بگویم که سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در مسجد دمشق بسیار شبیه است. از این رو احتمال میرود که با گذشت زمان راویان حادثهها را با هم آمیخته باشند.
وی ادامه داد :در هر حال، ابن زیاد، امام سجاد(ع) و سایر اسیران کربلا را در زندان نگاه داشت و نامهای به شام نوشت و از یزید کسب تکلیف کرد. یزید پاسخ داد، اسیران و سرهای شهیدان کربلا را به شام بفرستد. ابن زیاد، امام سجاد(ع) را غل بر گردن نهاد و با اسیران همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه دمشق کرد.
پرورش افزود:امام سجاد(ع) در مسجد شام سخنانی فرمود و خود و پدر و جد خویش را به مردم شناساند و به شامیان گفت که آنچه یزید و کارگزاران او بر زبانها انداختهاند درست نیست. پدر او خارجی نیست و نمیخواسته است جمعیت مسلمانان را بر هم بزند، و در بلاد اسلام فتنه برانگیزد. او برای حق و به دعوت مسلمانان به پاخاست تا دین را از بدعتهایی که در آن پدید شده بزداید و به سادگی و نزاهت عصر جدّ خود برساند.
حجت الاسلام والمسلمین پرورش با استناد به نوشته شیخ مفید اضافه کرد: سرانجام خاندان امام حسین (ع) روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کرد و امام سجاد (ع) که تا ۳۴ سال پس از واقعه کربلا زنده ماند، همواره تلاش میکرد یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارد.
پرورش افزود: حضرت سید الساجدین پس از گذراندن یک عمر پربرکت که در یکی از حساس ترین دوره های تاریخ اسلام واقع شد و به دلیل وجود خصلت هایی همچون تلاش در جهت یادآوری کربلا ، وسعت نفوذ حضرت و ترس از قیام و بغض و کینه ای که امویان از ایشان داشتند باعث شد تا با زهری که به حضرت خوراندند وی را به شهادت برسانند.
آخرین شب زندگی حضرت سجاد(ع)
حجت الاسلام پرورش در پایان به روایتی از امام صادق(ع) در مورد آخرین شب زندگانی حضرت امام سجاد (ع) اشاره کرد و افزود: امام صادق علیه السلام فرمودند: حضرت امام سجاد علیه السلام در شب شهادتش به فرزندش، امام محمد باقر، فرمود:« پسرم، برایم آب بیاور تا وضو بگیرم.»
امام محمد باقر برخاست و ظرفی آب آورد.امام سجاد فرمودند:« این آب برای وضو شایسته نیست، چرا که در آن حیوانی مرده افتاده.»
امام باقر چراغی آورد و دید موشی مرده در آن افتاده است. از این رو ظرف آب دیگری برای ایشان برد.
امام سجاد فرمود:« پسرم! این همان شبی است که به من وعده دادهاند».سپس سفارش کرد به شترش که بارها با آن به حج مشرف شده بود، خوب رسیدگی کنند و غذا بدهند.
امام سجاد(ع) از لحاظ گفتار و کردار شبیه امیرالمومنین (ع) بود
پرورش با اشاره به اینکه امام سجاد (ع) با اهلبیت (ع) در همه فضایل وجه اشتراک دارند و هیچ فرقی میان آنان ازنظر صفات و فضایل انسانی نیست افزود: ایشان ازنظر گفتار و کردار شباهت تامی به جدشان امیرالمؤمنین علی (ع) دارند.
وی با اشاره به اینکه سخاوت، فتوت و رأفت امام سجاد (ع) در تاریخ آمده است افزود: یکی از کارهای امیرالمؤمنین (ع) اداره کردن فقرا بهطور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین(ع) شبها خوراک، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان میبرد و آن بینوایان حتی نمیدانستند که چه کسی آنها را اداره میکند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد (ع) چنین بوده است.
این کارشناس مذهبی به روایتی اشاره کرد و افزود: راوی میگوید: در محضر امام صادق (ع) بودیم که از مناقب حضرت علی (ع) صحبت شد و گفته شد «هیچکس قدرت عمل امیرالمؤمنین (ع) را ندارد و شباهت هیچکس به امیرالمؤمنین (ع) بیشتر از علی بن الحسین (ع) نبوده است که صد خانواده را اداره میکرد و شبها گاهی هزار رکعت نماز میخواند.»
وی متذکر شد: از طریق اهل تسنن روایتشده است که چون امام سجاد (ع) شهید شد، روشن شد که آن حضرت صد خانواده را بهطور مخفی اداره میکرده است.
انتهای پیام/ایمنا