جمعه های انتظار/1/حجت الاسلا پناهیان:
گناه اصلی که ظهور را به تأخیر میاندازد، ناتوانی مدعیان ولایتمداری در زندگی دستهجمعی است
آن چیزی که در ارتباط با امام زمان(ع) خیلی نیاز داریم بدانیم؛ امتِ حضرت است و اینکه «این امت چگونه باید باشند؟» و آیا آن امتِ لازم برای این امام، شکل پیدا کرده است یا نه؟
به گزارش اصفهان شرق،به نقل از صاحب نیوز-سرویس دین و اندیشه/ تحقق شرایط ظهور حضرت امام زمان (عج) و این که چه زمانی حکومت عدل جهانی مهدوی برپا می شود یکی از مهم ترین مسائل مربوط به مهدویت است. اگر چه در منابع روایی مختلف تعیین زمان ظهور توسط افراد مختلف رد شده ولی در روایات گوناگون شرایط و لوازم ظهور حضرت مهدی (عج) به درستی ترسیم شده است. عدم تبیین صحیح این موضوع باعث می شود دوستداران ظهور حضرت مهدی (عج) در تلاش برای آماده سازی زمینه های ظهور دچار اشتباه در تشخیص مسیر صحیح شوند و چنان چه این اشتباه فراگیر شود می تواند باعث ایجاد انحراف و شک در عقاید منتظران ظهور شود. در سلسله نوشتارهای «جمعه های انتظار» قصد داریم پای منبر اساتید و بزرگان مهدویت به تبیین شاخصه های زمان ظهور و ویژگی های امت منتظر بپردازیم. گفتار اول از این سلسله نوشتار ها بخش اول از سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان است که به مناسبت ایام نیمۀ شعبان در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) با طرح این سوال که «در معارف مهدوی، مهمترین موضوع برای تفکر چیست؟» ایراد شده است.
در ارتباط با معارف مهدوی، باید به چه موضوعی بیشتر فکر کنیم؟/ امت حضرت چگونه باید باشند؟
موضوع اصلی در معارف مهدوی، مختصات خاص خود حضرت به عنوان «امام» نیست؛ اطلاعات در اینباره آنقدر کم است که ما خودبهخود وادار میشویم دربارۀ «امت» فکر کنیم. به بیان دیگر، آن چیزی که ما در ارتباط با امام زمان(ع) خیلی نیاز داریم بدانیم؛ امتِ حضرت است و اینکه «این امت چگونه باید باشند؟» و الا مثلاً اینکه «حضرت الان کجا زندگی میکنند؟ چه ویژگیهایی دارند؟»، اینها اگرچه موضوعات خوبی هستند، ولی مشکل اصلی این است که ما بیشتر باید در اندیشۀ این باشیم که آیا آن امتِ لازم برای این امام، شکل پیدا کرده است یا نه؟ باید بیشتر در اینباره فکر کنیم، نه دربارۀ شخصِ خود حضرت.
پیامبران الهی گرامی اسلام(ص) نیز همان اول در جریان دعوت از خویشان، فرمودند: «چه کسی میآید به من کمک کند؟» یعنی پیامبر خدا(ص) هم که باشد، بالاخره کمک میخواهد و مسألۀ امت مطرح است. ما وقتی میخواهیم دربارۀ امام زمان(ع) صحبت کنیم، در واقع باید دربارۀ خودمان صحبت کنیم؛ این ما هستیم که به دوران غیبت، پایان خواهیم داد.
مانع اصلی ظهور «مستکبران» یا حتی «جهالت و عدم آمادگی جهان بشریت» نیست! / مهم این است که ما ضعفهای خودمان را برطرف کنیم
دربارۀ آمادگی «امت»-برای ظهور- دو نکتۀ مهم وجود دارد: نکتۀ اول اینکه مسئلۀ اصلی، «دشمنان اسلام» و حتی «نادانی و آماده نبودن جهان بشریت» نیست! آماده نبودن جهان بشریت، به این معنا که آنها بخواهند مقدمهساز ظهور یا پذیرندۀ حکومت حضرت باشند، یک موضوع فرعی است.
مسألۀ اصلی در مقدمهسازی برای ظهور حضرت، مستکبران عالم نیست؛ که خداوند اینها را اصلاً عددی حساب نمیکند و میفرماید: «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»(اسراء/۸۱) اصلاً باطل از اول مُردنی بود. البته از نظر عملیاتی باید رصد کنیم که دشمن چهکار میکند؟ ولی این هیولا، درواقع ساختۀ عیوب و ضعفهای خودمان است، مهم این است که ما ضعفهای خودمان را برطرف کنیم، در این صورت دشمن خودبهخود و حتی بدون درگیری، نابود میشود. درگیریها هم برای رشد ما است؛ نه اینکه دشمن بتواند اثری داشته باشد. خداوند میفرماید: «الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُم»(محمد/۱) کسانی که کافرند و با حق درگیر میشوند، خدا اثر اعمال آنها را از بین میبرد. حالا فرض بفرمایید اگر ما این آیه را در ارتباط با آمریکا، باور کنیم، چه نگاه متفاوتی پیدا خواهیم کرد!
مهمترین موضوع در معارف مهدوی بهبود وضع «مدعیان ولایتمداری» است
نکتۀ دوم این است که در روایات تصریح شده که ابتلائات و فتنهها و بخصوص امتحانات آخرالزمان، برای غربال شیعیان و مدعیان ولایتمداری است؛ دعوا بهصورت خاص بر روی اینهاست. (امام صادق ع: …فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ أَیَّامُ غَیْبَتِهِ لِیُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ یَصْفُوَ الْإِیمَانُ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَهً مِنَ الشِّیعَهِ الَّذِینَ یُخْشَى عَلَیْهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاسْتِخْلَافِ وَ التَّمْکِینِ؛ کمال الدین/۲ ۳۵۶) و ما اگر بخواهیم در جامعۀ خودمان این مطلب را پیاده کنیم، باید در موضوعات مهدوی، مهمترین موضوع را «بهبود وضع مدعیان ولایتمداری» قرار دهیم. هر کسی گفت: «من مدعی ولایتمداری نیستم» میتوانیم او را معاف کنیم و بگوییم: «شما اثر چندانی در تأخیر یا تعجیل ظهور حضرت نداری!»
جهان در واقع منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایتمداری حضرت است
جهان در واقع منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایتمداری حضرت است. حضرت در آن توقیع شریفه تصریح فرمودهاند: «وَ لَوْ أَنَ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَهُ بِمُشَاهَدَتِنَا»(احتجاج/۲/۴۹۹) اگر شیعیان ما جمع شوند و به عهدی که ما به گردن آنها داریم وفا کنند، مژدۀ ملاقات ما به تأخیر نخواهد افتاد و به سرعت سعادت مشاهدۀ ما نصیبشان میشود.
بحث «آمادگی عموم مردم» هم نیست که بگوییم: اگر مردم آمادگی داشته باشند، امام زمان(ع) تشریف میآورد! «مؤمنین» به همراه «امام مؤمنین» همه خدمتگزاران مردم هستند؛ چه خدمت مادی و چه خدمت معنوی. مردم اگر معنویتشان ضعیف است چقدر تقصیر دارند؟! یا قدرتها و زورگویان نمیگذارند و یا از مؤمنینی که مدعی و پیشتاز این راه هستند، چیزی به مردم نرسیده است.
در روایت فوق، میفرماید اگر «شیعیان» ما! و غالباً در روایات، شیعه به معنای خاص کلمه استفاده میشود؛ همان معنای خاصی که یک عدهای رفتند درِ خانۀ امام رضا(ع) گفتند: «ما شیعیان شما هستیم» و حضرت آنها را به خانه راه نداد و فرمود: بگویید محبین ما هستید؛ نه شعیان ما(…لِدَعْوَاکُمْ أَنَّکُمْ شِیعَهُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَیْحَکُمْ إِنَّ شِیعَتَهُ … ؛ احتجاج/۲/۴۴۱)
اینکه هرکس «تکی» ابراز ولایتمداری به حضرت کند، مانع ظهور را برطرف نمیکند/ دوست داشتن حضرت باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد
میفرماید: اگر شیعیان ما جمع شوند(عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ)، یعنی فایده ندارد یک کسی خودش تنهایی بیاید و بگوید: «یابن الحسن، من ولایت شما را دارم…» اینکه یک کسی اینطوری ابراز ولایتمداری به آقا کند، به دردِ ظهور نمیخورَد. بعضی وقتها ممکن است ملائکه به برخی از این آدمهایی که تکی میروند ابراز ولایتمداری میکنند، بگویند: «تو بیجا کردهای! تو انبانۀ خودخواهی هستی و هیچ کسی را غیر از حضرت قبول نداری و حاضر نیستی برای مؤمنین ایثار کنی، حالا میخواهی فدای ایشان بشوی!»
آیهای که دربارۀ یاران حضرت در آخرالزمان هست، اولین ویژگی بعد از محبت این است که «نسبت به مؤمنین، فوقالعاده فروتن هستند؛ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنین»(مائده/۵۴) و بعد از این ویژگی است که میفرماید: «أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرینَ، یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ، وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِم» و در برخی تفاسیر هست که مصداق این آیه، قوم سلمان فارسی در آخرالزمان هستند(مجمعالبیان/ج۳/ص۳۲۱)
اینکه کسی «تکی» برود و بگوید: «آقا من تو را دوست دارم!» مانع ظهور را برطرف نمیکند، طبق روایت فوق، دوست داشتن حضرت باید «عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ» باشد.
گناه اصلی که ظهور را به تأخیر میاندازد، «ناتوانی مدعیان ولایتمداری در زندگی دستهجمعی» است
محور معارف مهدوی و مسألۀ اصلی، زندگی اجتماعی تک تک افراد شیعه است. اگر میفرماید: گناه شما ظهور را به تأخیر میاندازد(فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم؛ احتجاج/۲/۴۹۹)منظور از این گناه، شرابخواری، زنا، دزدی و این چیزها نیست، منظور «ناتوانی شیعه از زندگی دستهجمعی خوب» است؛ گناه اصلی این است! و الا آن کسی که اهل شراب و قمار و این مسائل است، اصلاً جزء مقدمهسازان نیست، او نه زیاد مانعی برای ظهور است و نه زیاد میتواند در این زمینه مؤثر باشد.
اگر بگوییم: «تقوا ما را به حضرت نزدیک میکند» منظور از این تقوا چیست؟ آیا معنایش این است که فقط نمازم را اول وقت بخوانم، به نامحرم نگاه نکنم و حلالخوری کنم؟! همۀ این فضایل و طاعات و عبادات در مقابل آنچه برای ظهور لازم داریم، چیزی نیست. اینها اگر صحیح انجام شوند باید ما را به جای دیگری برسانند. وگرنه در طول تاریخ هم اینقدر نمازخوانهای باتقوایی بودهاند که بههیچ وجه تقوای فردی آنها نتوانسته مقدمۀ حاکمیت حق باشد. اگر میلیونها نفر از این افراد در کنار هم، باتقوا زندگی کنند، تا وقتی در زندگی دستهجمعی ناتوان باشند، برای تعجیل در ظهور، فایدۀ چندانی ندارد!
ما در «صابروا و رابطوا» گیر کردهایم
میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آلعمران/۲۰۰) اول میفرماید: تک تک شما اهل صبر باشد(اصْبِرُوا) و بعد میفرماید: «صابِرُوا» یعنی با هم صبر کنید. ما در اینجا گیر کردهایم؛ یعنی با همدیگر نمیتوانیم. و بعد میفرماید: «رابِطُوا» یعنی همافزایی کنید. در اینجا هم گیر کردهایم. هر کدام از ما «تکی» برای خودمان بچههای خوبی هستیم، اما دستهجمعی نه! در حالی که حضرت میفرماید: عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ؛ شیعیان ما باید با هم جمع شوند. ولی الان آیا اینها بلد هستند جمع شوند؟! نه، در اینجا ضعف وجود دارد. تازه وقتی جمع میشوند، بدیها و ضعفهایشان رو میآید.
گنهکارهای کوچه و بازار را مانع ظهور نبینید؛ مسألۀ اصلی ما هستیم!
خلاصه اینکه مسألۀ اصلی در معارف مهدوی، «توجه به حضرت» نیست که ما بخواهیم با معرفت نسبت به امام زمان(ع)، مشکل غیبت را حل کنیم. مسألۀ اصلی این است که امت به «آنچه باید باشد» معرفت پیدا کند و الا امام که «آنچه باید باشد» هست! مهم این است که «امت چگونه باشد؟» این امت هم بهطور مشخص، «مدعیان ولایتمداری» هستند. در روایت فرمودهاند که فتنههای آخرالزمان برای خارج کردن منافقین از شیعه است(الْقَائِمُ فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ أَیَّامُ غَیْبَتِهِ لِیُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ یَصْفُوَ الْإِیمَانُ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَهً مِنَ الشِّیعَهِ الَّذِینَ یُخْشَى عَلَیْهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاسْتِخْلَافِ وَ التَّمْکِینِ وَ الْأَمْنِ الْمُنْتَشِرِ فِی عَهْدِ الْقَائِمِ ع؛ کمالالدین/۲/۳۵۶)
باید دید مشکل اصلی مدعیان ولایتمداری چیست؟ چون اینها باید درست شوند تا ظهور محقق شود؛ نه مردم جهان! خواهش میکنم گنهکارهای کوچه و بازار را مانع ظهور نبینید؛ مسأله اصلی آنها نیستند، مسأله اصلی ما هستیم. اصلاً شاید خودِ آنها هم بهخاطر ضعفهای ما، گنهکار شدهاند.
ادامه دارد…