گفتگو با حاجیه خانم فاطمه هدایت

پدری که اولین شهید و پسری که آخرین شهید روستا شد

قرار بود با دوستش تریلی بخرند که منصرف شد: دلیلش را ازش پرسیدم، گفت: اگه با تریلی به ته دره برم برای دنیا مردم ولی من تصمیم گرفتم و اسمم را برا اعزام به جبهه نوشتم؛ همه زندگیم فدای امام و کشورم.

برادرانی که در شهادت از هم پیشی گرفتند

حاجیه خانم از بوسیدن شاهرگ صفرعلی گفت و پدر از مالک اشتر شدن حاج اسماعیل گریه می کرد.

مرتضی کلانتر هرندی

اسارت آغاز تحصیل در دانشگاه معنویت و عرفان بود

وقتی به رهبرم اهانت نکردم، بدنم را با شلاق مانند تخته سیاه کلاس شکنجه، کبود کردند.

آخرین اخبار