برگزیده جشنواره ملی انسان و طبیعت از ورزنه:
گاوخونی، بهانه ای برای حضورم در جشنواره شعر بود/ جای خالی حمایت مسئولان از عرصه هنر
محمد رضا فاضلی شاعر ورزنه ای گفت: وقتی مشکلی در شهر وجود داره قطعآ تا زمانی که ان مشکل هست ما هم بخشی از ان مشکل به حساب میایم.
به گزارش اصفهان شرق، برای نخستین بار جشنواره ملی شعر با نام «انسان و طبیعت» تشکیل شد تا از برگزیدگان این جشنواره که از استان‌های مختلف گردهم آمده بودند، تقدیر شود و امیدی برای حفاظت از محیط زیست با زبان شعر باشد.
محمدرضا فاضلی از ورزنه « شرق اصفهان» در بخش شعر سپید، رتبه نخست را کسب کرد و افتخار شاعری اش، امروز در شهر ورزنه پیچید تا نوید بخش گرایش جوانان به سمت هنر سالم باشد.
فرصت را غنیمت دانسته و با این جوان اهل ذوق کویر گفتگویی تدارک دیدیم.
اصفهان شرق: خودتون را کامل معرفی کنید؟
محمد رضا فاضلی اهل ورزنه هستم. کارشناسی علوم تربیتی دارم و در شغل کاسبی به فعالیت مشغولم. از سربازی معاف شدم و با داشتن 30 سال سن، متاهل هستم. گرچه علاقه به ادبیات و نوشتن رو همیشه داشتم اما به صورت جدی تر نزدیک هفت سال هست که نوشتن را دنبال میکنم.
اصفهان شرق: چه سبکی و در چه ابعادی شعر میگویید؟
بیشتر کلاسیک کار کردم و بیشتر غزل، کمتر به خودم جرات نوشتن شعر آزاد یا سپید را دادم. جز در چند کار که یکی از ان ها همین کاری بود که در اولین جشنواره ملی انشان و طبیعت مورد توجه قرار گرفت و مقام اول را آورد. البته مقام اول را در شعر سپید کسب کردم.
اصفهان شرق: هدف شما از شاعری و طرح برخی مسائل مهم در اشعارتان چه بود؟
خب شعر و ادبیات که صرفآ یک علاقه شخصی است و هر شخصی هم دغدغه هایی دارد. محیط زیست و به صورت ویژه تالاب گاوخونی از دغدغه های اصلی من بوده همیشه. دغدغه های انسان خواه ناخواه در کلام گفتار و هنرش اگر هنرمند باشه نمود پیدا میکنه و نمیشه این ها را از هم دور کرد.
اصفهان شرق: ایا پتانسیل های شهر مانند شهدا، زنان چادر سفید، تپه های ماسه ای در دستور شعر شما بود؟
همینطور که گفتم هر هنرمندی از محیط اطراف خودش الهام میگیره و در واقع هنرمند وقتی میتونه موفق باشه که در یک کلام خودش باشه . قطعآ در دیگر کارهام از پتانسیل های شهرم استفاده کردم و اتفاقآ همه این پتانسیل ها موهبتی بوده برای بهتر شدن کارهایم.
اصفهان شرق: مشوق شما چه کسانی بودند؟
مشوق خاصی نداشتم اما همیشه از نظر دوستان شعر دوست و شاعر عزیزم استفاده کردم
اصفهان شرق: اولین خاطره شعر گویی شما چه بود؟
اولین خاطره شعر نوشتنم برمیگرده به دوران دبیرستان. یه چیزی نوشته بودم البته شعر نبود در واقع صرفآ از روی علاقه. بردم مدرسه و به معلم ادبیاتمون نشون دادم. اول خندید بعد گفت: اینو خودت ننوشتی اگه واقعآ خودت نوشتی خیلی شاعری. البته الان که فکر میکنم میبینم اونروز من اصلآ شاعر نبودم ( که الان هم ادعا ندارم که هستم) بلکه ایشان یا خیلی لطف داشتند.
اصفهان شرق: برخوردها با یک شاعر به چه نحو است؟
نمیدونم چرا در شهر من هنوز شعر رو به عنوان هنری که میتونه در خیلی از مشکلات کارساز باشه نپذیرفتند. فقر فرهنگی وقتی به شعر میرسه خودش رو چند برابر نشون میده متاسفانه امیدوارم روزهای بهتری را از این لحاظ مشاهده کنم.
اصفهان شرق: چه مقام هایی تا کنون داشته اید؟
مقام دیگه ای که قابل اسم بردن بوده نداشتم. هنوز شدیدآ نیاز به آموختن رو در خودم حس میکنم و زیاد جشنواره ای شرکت نکردم. این جشنواره چون اولین جشنواره شعر زیست محیطی بود توجه ام را جلب کرد و کار فرستادم و خوشحالم که استان فارس با مدیر شعر دوست و عزیزش شروع کننده ی این کار قشنگ بود.
اصفهان شرق: تا حال شده کلا شعر را کنار بگذارید؟
هنوز نه خوشبختانه تصمیم نگرفتم شعر رو کنار بگذارم. فعلآ که عطش نوشتن دارم خیلی
خواسته شما از مسئولان شهری چیست، ایا خواسته را به شعر دراورده اید؟
خواسته من از مسئولان این است که کمک کنند ما تعداد اندکی که بارها تلاش کردیم فرهنگ شعر نوشتن و شعر خوندن و شعر دوست داشتن را در شهر بهتر احیا کنیم موفق بشویم. ما هیچ وقت موفق به دریافت یک سالن و مکان مشخص و درست و حسابی برای برگزاری جلسات انجمن هفتگی نداشتیم هر بار جلسات رو شروع کردیم مشکلی پیش امد. ما توقع زیادی نداشتیم و نداریم. هنر و هنرمند خودشون همدیگه رو باید پیدا کنند. اما خواهشم از مسئولین این است که بیشتر به بچه هایی که میخواهند در عرصه هنر در شهر فعال باشند بها بدند. فقط کمی حمایت میتونه خیلی راهگشا باشد.
اصفهان شرق: جشنواره اخیر را معرفی کنید؟ و اینکه چطور اشنا شدید و توقع نفر اول شدن را داشتید؟
جشنواره شعر انسان و طبیعت اولین جشنواره ای بود که به این صورت یعنی به صورت کشوری برگزار شد و سازمان حفاطت محیط زیست فارس برگزار کننده این جشنواره بود. فراخوانش را اتفاقی در اینترنت دیدم و از اونجایی که همیشه از طرف دوستانم برای نوشتن شعرهایی راجع به محیط زیست تشویق شده بودم دو کار فرستادم. یک غزل و یک سپید که کار سپیدم با نظر داوران رتبه اول در بخش سپید را آورد.
جشنواره از لحاظ کمی و کیفی واقعآ خوب بود. شاعرانی که شعر خوندند و مهمانانی که دعوت شده بودند همگی در سطح حرفه ای ادبیات کار میکردند.
حدود یک هفته قبل با من تماس گرفتند و گفتند کارتون پذیرفته شده برای جشنواره. حدس میزدم ممکنه مقام بیاره شعرم اما فکر نمیکردم اول بشوم.
اصفهان شرق: قصد دارید تا کجا ادامه بدید؟
در شعر که فعلآ قصد ادامه دادن دارم. همانطور که گفتم شدیدآ نیاز به آموختن رو در خودم احساس میکنم. امیدوارم روزی بتونم در شعر حرفی بزنم که دیگران نگفته باشند یا نتوانسته باشند که بگویند.
اصفهان شرق: شعر لحظه ای میگویید؟
نه من لحظه ای شعر نمیگم فقط در لحظه ممکنه تصویر از کار جدیدی که بشه در موردش بنویسم رو پیدا کنم اما برای نوشتنش وقت میزارم از یک هفته تا بیشتر و گاهی ممکنه چند ماه. شاید کسانی بودند و باشند که لحظه ای بنویسند و موفق باشند اما من اعتقاد دارم با تآمل و تفکر میشه یه شعر موفق نوشت.
اصفهان شرق: به جوانان ورزنه ای چه حرفی دارید؟
به همسن و سال های خودم میگم بهتره بیایم و بجای کپی پیست کردن آیه های یاسی که برای هم میخونیم هرکدوم قدمی برداریم برای شهرمون. نگیم خب حالا شما که شعر نوشتی چه کمکی کردی. من در حدی توان داشتم که یک شعر بنویسم. هر کسی یک هنری و یک استعدادی داره که میتونه کمک کننده باشه. تغییر از خودمون شروع میشه نه از جای دیگه ای. وقتی مشکلی در شهر وجود داره قطعآ تا زمانی که ان مشکل هست ما هم بخشی از ان مشکل به حساب میایم.
ورزنه: شهر همیشه سفید من
گاوخونی: داستان عم انگیز فلامینگو ها
زندگی: راه. مسیر سختی که باید از اون گذشت و تا جایی که میشه دست اندازاش رو برای پشت سری ها صاف کرد
مصطفی رحماندوست: همه کودکی هام
زاینده رود داستان: پل های خنده دار
جشنواره: معرفی
جوان: بیکاری
بیکاری: جوان
مسول: جوابگو
چادر سفید: کشتزارهای پنبه
ممنون از اینکه وقت خودتان را در اختیار ما گذاشتید.
باسلام
تبریک میگم به آقای فاضلی جوان شاعر وخوش ذوق ورزنه ای…
از مسئولین شهرمون این توقع رو دارم که از جوانها وسرمایه های شهرمون حمایت وپشتیبانی بیشتری داشته باشند…
سلام درود بر مردان نيك شهر ورزنه و جوانان افتخار افرين احسنت به اين هنرمند
باسلام
منم به شما و دوست عزیزم حاج اصغر برادرتون تبریک میگم…حق یارت…اله نگهدارت…
درود ویژه حضور دوست عزیزم جناب اقای محمد رضا فاضلی عزیز . واقعا باعث افتخار همه مردم شهرمونی . پیروز باشی دست مریزا .
سپاس
حضور دوست عزیزم جناب آقای فاضلی تبریک عرض می کنم بلاخره یک نفر توانست آه گورخرهای مدفون شده در تالاب و رد گاومیشی را به نظم در آورد در زمانی که همه نگاه به تالاب ارومیه است باعث افتخاری است که کسی از گاوخونی مظلوم اسمی به میان آورد از تمام دوستان که به نحوی می توانند صدای مظلوم واقع شدن گاوخونی را به هر نحو به گوش مسولان و جهانیان برسانند تشکر می کنم زیرا گاوخونی از آن ایران تنها نیست جزئ تالابهایی است که در دوم تیرماه 1349 به ثبت جهانی رسیده و امروز حال خوشی ندارد و اگر همت سربازان گمنامی نبود که که قلبشان برای گاوخونی می تپد شاید دیگری نامی از گاوخونی را هم نمی شنیدیم گاوخونی روزگاری هستی بخش و زندگی بخش برای همه بوده و امروز تاوان بی مهرهای ما انسان ها را باید حیات وحش بدهند و بزودی خودمان هزینه های زیادی برای از دست دادن تالابمان باید بپردازیم ولی هنوز حیات در گاوخونی از بین نرفته است .از همه عزیران تشکر می کنم و آرزوی موفقیت دارم .