به قلم امام جمعه؛
تپه های ماسه ای ورزنه خورشیدی پشت ابر/ مخالف تفریح سالم نیستم
تپه های ماسه ای در عین حالیکه باید برای اقتصاد شهر و امرار و معاش مردم مفید باشد، نباید فرهنگ غلط برخی گردشگران را به مردم نشان داده و به عنوان یک الگو معرفی کند.
اصفهان شرق/ حجت الاسلام اسماعیل شامحمدی، در بدو ورودم به شهر شهید پرور ورزنه اولین چیزی که در کنار مساجد تاریخی و آثار باستانی و فرهنگ غنی توجه من را به خود جلب کرد تپه های ماسه، این تجلی گاه قدرت الهی بود اما بعد از گذشت روزها متوجه شدم این نعمت خدادادی که می توان به واسطه آن هم اقتصاد و هم فرهنگ شهر را سروسامان داد، دارای آسیب هایی است.
هر چند این آسیب ها از طرف مردم عزیز ورزنه نیست اما مهمان ناخوانده ای است که در صورت رودربایستی و تعارف های معمول، این مهمان ناخوانده به میزبانی همیشگی مبدل می شود و بعد از مدتی مدعی می شود که این من هستم که در سرزمین آباء و اجدادی خود جای گرفته ام و این فرهنگ شما اهالی ورزنه است که میهمان است و خواهی نخواهی یک روزی باید کوچ کند.
لذا بر آن شدم تا بدون رودربایستی و تعارف های رائج و غلط این مهمان ناخوانده را مورد توجه ویژه قرار دهم تا بتوان فرهنگ اصیل مردم حفظ و تا ابد ماندگار شود.
مسلما تپه های ورزنه، مانند خورشیدی توانایی این را دارد که بتواند از درامد گردشگری استفاده مفید برای شهر به همراه اورد ولی گاهی برخی رفتارهای غیر عرف و غیر بومی می تواند مانند ابری جلوی تابش و نتیجه اصلی آن برای ما باشد و باید به دور از تنش برای ساماندهی بهتر این پتانسیل استفاده برد.
بعد از تشکیل جلسات متعدد با مسئولین امر نتیجه این شد که این مکان نیاز به متولی دارد و بدون متولی نمیتوان قدم از قدم برداشت در همین حین شاهد ماجرایی بودیم که من را واداشت تا در خطبه های نماز جمعه موضع خود را به صورت شفاف بیان نموده و مردم را نسبت به منکراتی که در این مکان اتفاق می افتد آگاه بکنم تا جلوی اینگونه مسائل را بگیرم.
*با تفریح سالم مخالف نیستم
بعد از ایراد خطبه ها برخی تصور کردند که بنده با اصل تفریح و گردشگری و تپه های ماسه ای مخالفم به ناچار دست به قلم شدم تا وظیفه ام را انجام داده و نظر اسلام و قرآن درباره تفریح و گردشگری را به سمع مردم عزیز برسانم تا سوء تفاهم ها از بین برود.
ناگفته نماند که تپه های ماسه ای در عین حالیکه باید برای اقتصاد شهر و امرار و معاش مردم مفید باشد، نباید فرهنگ غلط برخی گردشگران را به مردم نشان داده و به عنوان یک الگو معرفی کند.
*تفریح از نظر قرآن
و اما نظر اسلام درباره تفریح و گردشگری و سفر به اقصی نقاط زمین: خداوند در قرآن می فرماید: أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَکُون لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها
آیا در روی زمین به سیر و سفر و تماشا نرفتند تا دلهاشان بینش یابد و گوششان به حقیقت شنوا گردد؟
همانطور که ملاحظه نمودید قرآن کافران را به سیر و سفر در روی زمین تشویق نموده و از آنان درخواست می کند برای اینکه دلهایشان بیدار و گوش هایشان شنوای آیات الهی و عظمت خداوند گردد باید در روی زمین سیر کنند.
از طرفی افرادی که در روی زمین تفریح ناسالم را بر تفریح سالم ترجیح داده اند مورد مواخذه قرار گرفته ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُون)) اند آنجا که خداوند می فرماید: این [عقوبت] به سبب آن است كه در زمین به ناروا شادى و سرمستى و تفریح مى كردید و بدان سبب است كه [سخت به خود] مى نازیدید و در آیه دیگری کسانی که شادی های غیراسلامی دارند را مورد خطاب قرار داده می فرماید(لاتفرح ان الله لایحب الفرحین) شادی (افراطی)نکن چرا که خداوند بدمستان را دوست ندارد.
با قرار دادن این آیات شریفه در کنار هم به این نتیجه دست پیدا می کنیم که خداوند متعال نه تنها با تفریح و سیر و سفر و گردشگری مخالف نیست بلکه ما را به این امر تشویق می کند و فقط از ما میخواهد تفریحمان در چهار چوب شرع بوده و از حدود الهی تجاوز نکنیم.
در پایان از خداوند متعال درخواست می کنم ما را قدردان این نعمت قرار داده از کفران آن بر حزر دارد.
بادورود فروان به امام جمعه محبوب مردمی و روشن فکر ورزنه و تشکر از حمایت از تنها صنعت پول ساز موجود در بخش بن رود.
گفتم بِگَرد تا که ببینی نشانه ای / از قدرتی که هست دو عالَم اشاره ای
تا بنگری که صاحب دنیا و آخرت / آن پادشاه و خالقِ دانا زِ مرحمت
باران و برف و سردی و گرمی کنار آب / آن آفتاب داغ و پر از قصّه ها، سراب
آن ریگ های داغ که پاشد شراره ها / آن تپّه های صاف که دارد نشانه ها
آن آسمان صاف که دارد ستاره ها / آن پستی و بلندی و گودال و خاره ها
آن ها که می توان همه را دید یا ندید / از حال تا همیشه برای تو آفرید
ای آدمی که خالق دانا برای تو / کرده است پهنه ی دو جهان را سرای تو
آیا نمی شود که برای رضای او / گاهی نظر کنی تو به کارت برای او؟
آیا برای او قدمی می توان گذاشت؟ / یا حرمتی برای حدودش نگاه داشت؟
آیا نمی شود که پذیرفت حرف او ؟ / یا عمرِ مانده را همه اش صرف او؟
او آفرید جمله جهان را برای تو / آیا نمی شود که تو باشی فدای او؟
خوش باش در میان جهانی که جای توست / امّا بِدان که این همه از آن خدای توست.
سلام علیکم :احسنت زیبابود
علیکم السلام آقای شامحمدی، ناقابل بود. ممنون که وقت گذاشتید و مطلب بنده را خوندید.
شرمنده؛ بیت دهم یه کلمه را یادم رفته بنویسیم.
آیا نمی شود که پذیرفت حرف او؟ / یا عمرِ مانده را همه اش کرد صرفِ او؟
با عرض سلام و تشکر از جنابعالی شاعر چه خوش گفت :که شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
فرمایشات جنابعالی مصداق این سخن است که گفتم .البته امیدوارم خفتگان از خواب غفلت بیدار شوند چون خیلی زود دیر میشود .