سرویس: اجتماعی » علمی 19:38 - یکشنبه 15 آذر 1394

به مناسبت روز دانشجو؛

۱۶ آذر نماد حرکت ضد استکباری دانشجویان

روز ۱۶ آذر به عنوان روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگی در دفتر تاریخ این سرزمین به یادگار ثبت گردیده است.

به گزارش اصفهان شرق، باور اثرگذار بودن، نقطه شروع فعایتهای سازنده دانشجویی است. مقام معظم رهبری در این ارتباط می فرمایند: «اثرگذاری دانشجوئی بیش از آنچه که با مشورت دهی به مسؤولین باشد، با جهت دهی به عناصر انسانی در نیروهای تحت تأثیر است. شما در خانواده تان می توانید اثر بگذارید؛ روی برادر و خواهرتان می توانید اثر بگذارید؛ روی پدر و مادرتان می توانید اثر بگذارید. در محیط زندگی خودتان، روی فامیل، روی دوست، روی همبازی در ورزش می توانید اثر بگذارید؛ اثر به زبان، اثر به منش، اثر به رفتار. این بهترین توفیق و پیروزی برای دانشجوست؛ اثرگذاری در محیطهائی که می تواند در آن اثرگذاری بکند. البته بعضی محیطها از این هم بیشتر است. به خصوص شما جوانید؛ این جوانی را قدر بدانید؛ این حوصله و نشاط جوانی را قدر بدانید. ماها در دوران اختناق – حالا نباید خیلی از خودمان بگوئیم؛ شماها از آن وقت ماها خیلی جلوترید؛ اما حالا بد نیست این را هم بدانید – که به سن حالاهای شما بودیم، جوان بودیم، وضعیت از لحاظ امنیتی یا غیره طوری بود که نمی شد رفت یک جائی نشست؛ وقتی مجبور بودیم یک جائی صحبت کنیم، سه ساعت، چهار ساعت سر پا به بحث و تبادل نظر و گفتن و شنفتن می گذشت! جوان نیرو دارد، نشاط دارد، توانائی دارد؛ می تواند با پشتوانه ی همین نیروی جوانی خود اثرگذاری کند. پس عوامل تضعیف اعتماد به نفس را بایستی هرچه می توانیم، حذف کنیم؛ عوامل تقویت اعتماد به نفس را هرچه می توانیم، تقویت کنیم.»

در این نوشتار در کنار نگاهی مختصر به پیشینه ضد استکباری 16 آذر، مروری بر مطالبه رهبری از دانشجویان داریم.

الف) پیشینه تاریخی 16 آذر

در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران می آید. نیکسون به ایران می آمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای 28 مرداد) ببیند. در مقابل دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند که در فضای حکومت نظامی بعد از کودتای سیاه، هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت»، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاید. از همان روز 14 آذر تظاهراتی در گوشه و کنار به وقوع پیوست که در نتیجه در بازار و دانشگاه عده ای دستگیر شدند. این وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت و بیشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکی و داروسازی و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه ای را پیش بینی می کردند. فضا به شدت آبستن حوادث و درگیری بود. بعد از گذشت مدتی،  برای جلوگیری از تنش و درگیری، چندین دانشکده تعطیل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رییس دانشگاه تعطیل گردید. نیروهای نظامی رژیم که به شدت رفت و آمد دانشجویان را کنترل کرده و در این بین عده ای را نیز دستگیر نموده بودند، با حضور در کلاس یکی از اساتید دانشکده فنی (مهندس شمس، استاد نقشه کشی) زمینه اعتراض را در کلاس درس ایجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگیر نمایند. دستگیری دو دانشجو، کلاس را به هم زده، دانشجویی دیگر بر روی نیمکت کلاس فریاد می زند: «آقا ما چقدر بی عرضه هستیم. چقدر بدبخت هستیم. این کلاس نیست، این درس نیست. یک عده ای  بدون این که از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگیرند وارد کلاس می شوند و هیاهو در می گیرد. تف به این کلاس و تف به این مملکت!» دانشکده فنی به هم می ریزد و در محاصره کامل نظامیان قرار می گیرد و به یکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجویان در صحن طبقه اول به خون می غلطند. عده ای زخمی شده و در این میان سه دانشجو به نامهای قندچی و بزرگ نیا و شریعت رضوی به شهادت می رسند. همان روز 16 آذر پلیس توسط رادیو اعلام کرد: «عده ای از دانشجویان در کلاسهای درس نشسته بودند و به پلیس چهره خشنی نشان می دادند و پلیس را مسخره می کردند و این باعث شده که پلیس به واکنش بیفتد. پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت ولی دانشجویان به پلیس حمله کردند و می خواستند اسلحه شان را بگیرند. پلیس در قالب دفاع این کار را کرده و قصدش زدن دانشجویان نبوده است.» فردای آن روز شاه، تیمسار مزینی را برای دلجویی به دانشگاه می فرستد تا خودش را از این گناه و تقصیر تبرئه کند. وی با خانواده های شهدا ملاقات می کند و در دانشگاه به ظاهر از اساتید و روسا عذرخواهی می کند. دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی گناه رنگین بود، دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. روز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگی در دفتر تاریخ این سرزمین به یادگار ثبت گردیده است.

 

ب) برخی انتظارات سیاسی اجتماعی رهبر معظم انقلاب از دانشجویان

1. شرح صدر سیاسی

شرح صدر سیاسی در بین دانشجویان، این ربطی به مسؤولین و مدیران دانشگاه ها ندارد، مربوط به خود تشکل های دانشجویی است. من تأیید می کنم لزوم شرح صدر سیاسی را. هیچ منافاتی وجود ندارد بین پایبندی دقیق و عمیق به اصول و رعایت جهت گیری دقیق، در عین حال داشتن شرح صدر و برخورد غیرپرخاشگرانه با کسانی که با فکر انسان همراه نیستند؛ به خصوص در زمینه های سیاسی. (16 مرداد 1391)

2. تبیین ایده ی اقتصاد مقاومتی با زبان دانشگاهی

شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ با زبان دانشگاهی، همین ایده ی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید، حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تضمین کننده ی رشد و شکوفایی یک کشور باشد. (همان)

3. حفظ موضع انتقادی و تکمیل نکردن پازل دشمن

نه این که بگوییم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفی است، با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است، منافات دارد؛ نه، خب خود شما هم گفتید؛ من انتقاد کردم، در همه ی دنیا نقل هم شد؛ اما هیچ کس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانی علیه نظام اسلامی یا فرض کنید که علیه تشکیلات مدیریت اجرایی یا تقنینی کشور دارد اقدام می کند. شما هم همین جور انتقاد کنید. بنابراین انتقاد کردن می تواند به شکلی انجام بگیرد که به هیچ وجه مقصود دشمن را برآورده نکند و به تعبیری که ما عرض کردیم، پازل دشمن را تکمیل نکند. (همان)

4. حفظ حالت آرمان گرایی در دانشگاه ها

یکی از چیزهایی که ما از دانشجوها توقع داشتیم و این به طور طبیعی در دانشگاه و در محیط جوان وجود دارد و بنده هم اصرار داشتم که این حالت در دانشگاه زنده بماند، مسأله ی آرمان گرایی است. (همان )

5. حضور فیزیکی و فکری در مسائل عمومی کشور

حضور فیزیکی و فکری در مسائل عمومی کشور از سوی مجموعه ی دانشجویی حتماً لازم است. هم حضور فکری لازم است؛ با همین رسانه های دانشجویی، با اجتماعات دانشجویی، با اظهاراتی که اینجا و امثال اینجا ممکن است بکنید، با ارائه ی نظرات تان به دستگاه های ذی ربط و وزارت های مربوط اعلام موضع کنید، هم حضور فیزیکی لازم است. گاهی باید در یک اجتماعی شرکت کنید. من به هیچ وجه نفی نمی کنم و رد نمی کنم، بلکه تأیید می کنم برخی از اجتماعات دانشجویی را که درباره ی مسائل گوناگون به وجود می آید. البته با تندروی در این اجتماعات مخالفم؛ با عمل نسنجیده ی در این اجتماعات مخالفم؛ با تصمیم گیری های غلط که ممکن است از طرف چند نفر انجام بگیرد، بعد در آن بحبوحه ی احساسات، ناگهان مورد حمایت جمع هم واقع شود، بنده موافق نیستم. (همان)

6. همکاری تشکلها

یک توصیه ی دیگر ما هم این است که تشکل های دانشجویی با هم همفکری و همکاری و همدلی نشان بدهند. حالا من نمی خواهم یک چیزی را حتماً یک پیشنهاد قطعی بکنم، اما به نظر آدم می رسد که مثلاً یک مجمع هماهنگ کننده ای بین این تشکل ها وجود داشته باشد تا تشکل ها هم جهت پیش بروند. (19 مرداد 1390)

7. توجه به وظیفه ی افسری جنگ نرم

اعتقاد من این است که در این میدان، شماها افسرید، سرباز صفر نیستید. شما جوانید، میدان مبارزه ی شما هم میدان جنگ نرم است. (16 مرداد 1391)

7.1. بالا بردن معرفت

معرفت هاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را سایت های سیاسی و اوراق روزنامه ها و پرسه زدن در سایت های گوناگون قرار ندهید. سقف معرفت شما این ها نیست. من می خواهم بگویم هرچه می توانید سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزه های علمیه حضور دارند، آشنا شوید… به نظر من آن کاری که مهم است انجام بگیرد مطالعات اسلامی است. (همان )

7.2. ارتباط با تشکل های دانشجویی جهان اسلام

ارتباط با تشکل های دانشجویی جهان اسلام هم کار لازمی است… امروز در دنیای اسلام، در ذیل بیداری اسلامی، مجموعه های دانشجویی، مجموعه های فعالی هستند؛ قبلاً هم فعال بودند… به نظر من با این ها ارتباط داشته باشید. (همان )

7.3. زنده نگه داشتن امید به عنوان اساسی ترین موضوع

ازجمله ی سخت ترین کارهایی که علیه من و شما دارد انجام می گیرد این است که امید را در ماها بمیرانند. سعی کنید امید را زنده نگه دارید. هرچه می توانید شعله ی امید را در دل خودتان و در دل مخاطبانتان زنده نگه دارید. با امید است که می شود پیش رفت. امید هم امید بیجا نیست؛ امیدی است که واقعیت ها کاملاً ما را به درستی آن نوید می دهد. (همان)

شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم، یکی اش نگاه خوش بینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوش بینانه باشد… من نگاهم به آینده خوش بینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید، مواظب باشید نگاهتان به آینده نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد… به دنبالش بی عملی، به دنبالش بی تحرکی، به دنبالش انزواست؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن می خواهد. (4 شهریور 1388)

8. مطالبه ی عدالت

یک لحظه از درخواست و مطالبه ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. (14 اردیبهشت 1387)

9. داشتن نگاه کلان به هدف های انقلاب

دانشجو و محیط دانشگاه باید نگاه کلان به هدف های انقلاب داشته باشد؛ دنبال آن ها برود. مراقب باشید دشمن نتواند از محیط دانشگاه و از عنصر دانشجو و استاد استفاده کند. این آن چیزی است که من روی آن تأکید می کنم. (همان )

10. حفظ اتحاد

اتحادتان را حفظ کنید، اتحاد! در مقیاس ملت ایران هم حفظ اتحاد یک وسیله ی اصلی است؛ در مقیاس قشر دانشجو هم در سراسر کشور همین است؛ در مقیاس دانشجویان در یک شهر یا در یک استان هم همین است. نگذارید اختلاف سلیقه ها شما را در مقابل هم، سینه به سینه قرار بدهد. (همان)

11. مراقبت در برابر تلاش برخی برای تحقق منافعشان در دانشگاه

یک وقتی بعضی ها منافعشان ایجاب می کرد که دانشگاه ها را عرصه ی بازی های سیاسی و درگیری ها و دست به گریبان شدن های سیاسی قرار بدهند؛ امروز الحمدالله این معانی کمتر است. نگذارید تشکل های دانشجویی و اجزای نهضت دانشجویی به دشمنان تبدیل شوند. (همان)

12. رقابت مثبت

رقیب خوب است؛ رقیب، رقابت مثبت. یکی از این برادرها گفت ما حاضریم؛ پژوهشگاه به ما بدهید یا اجازه بدهند ما پژوهشگاه درست کنیم تا در فلان قضیه فعالیت کنیم. خیلی خوب، آن گروه دیگر دانشجویی هم بگویند خیلی خوب، ما هم در فلان مسأله ی دیگر رقابت مثبت علمی می کنیم با این ها. رقابت مثبت یعنی این؛ یعنی مسابقه ی دویدن: «سابقوا الی مغفرة من ربّکم» (همان)

13. آشنایی با جنایات غرب و عدم پیروی کورکورانه از آنان

غربی ها، علی رغم ظاهر نونوارِ اتوکشیده ی ادکلن زده ی منظم و مرتب و داعیه های حقوق بشرشان، چه وحشی گری عظیمی در این مقوله کردند. نه این که فقط آدم ها را بکُشند؛ در دور نگه داشتن ملت های تحت استعمارِ خودشان از عرصه ی پیشرفت و امکان پیشرفت در همه ی زمینه ها هم تلاش زیادی کردند. ما می خواهیم این اتفاق نیفتد. (19 مرداد 1390)

13.1. یافتن افق دید کارهای آینده

وقتی انسان بداند که آنچه امروز از تمدن و از پیشرفت و از ثروت در بعضی از این کشورها وجود دارد محصول چقدر خرابکاری و بدعملی و سنگدلی و بی انصافی است، آن وقت نسبت به کاری که باید انجام بگیرد، نسبت به وظیفه ای که انسان دارد، یک افق دید دیگری پیدا می کند. (همان)

14. نگاه به استکبار به عنوان یک جبهه

شما وقتی نگاه می کنید به جبهه ی معارض، یعنی استکبار، جبهه ی ظلم، جبهه ی سرمایه دارهای کلان بین المللی، کارتل ها، تراست ها و و و، به چشم یک جبهه به آن ها نگاه کنید. یک جبهه ی به هم پیوسته ای وجود دارد در مقابله ی با انقلاب اسلامی. (همان)

15. برگزاری کرسی های آزاداندیشی

بنده گفتم کرسی آزادفکری را در دانشگاه ها به وجود بیاورید. خوب، شما جوان ها چرا به وجود نیاوردید؟ شما کرسی آزادفکری سیاسی را، کرسی آزادفکری معرفتی را تو همین دانشگاه تهران، تو همین دانشگاه شریف، تو همین دانشگاه امیرکبیر به وجود بیاورید. چند نفر دانشجو بروند آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق، آنجا خودش را نمایان خواهد کرد… (6 آبان 1388)

16. تحمل و مدارای سیاسی

در محیط دانشگاه، تحمل و مدارای سیاسی لازم است. تشکلهای دانشجوئی نسبت به هم مدارای سیاسی داشته باشند؛ تحمل سیاسی داشته باشند. درگیر کردن مجموعه های دانشجوئی با هم، نقشه ی خطرناکی است که کشیده شده است؛ این نقشه را کشیده اند. باید مراقب باشید. می خواهند تشکلهای دانشجوئی را به جان هم بیندازند. ما همین اواخر شاهد بودیم که در چندتا دانشگاه داشتند این کار را می کردند. البته دانشجویان عاقل و با شعور و بلوغِ سیاسی نگذاشتند این اتفاق بیفتد. اما نقشه این است. راه مواجهه اش هم همین است که مجموعه های دانشجوئی، افراد دانشجوئی و تشکلهای دانشجوئی، حالت مدارا و تحمل داشته باشند. (25/2/86)

17. نقادی منصفانه و نقدپذیری متواضعانه

در محیط دانشگاه، محیط دانشجوئی، نقد منصفانه و متقابلاً نقدپذیری  متواضعانه هر دو لازم است. جوان، آن هم دانشجو، در محیط علمی باید ذهنش و زبانش باز باشد؛ نقد کند؛ البته منصفانه باشد. نقد را با عیبجوئی و با عصبانیت و با بهانه گیری نباید اشتباه کرد؛ اما نقادی باید کرد. در عین حال نقدپذیر هم باید بود. دیگران هم اگر از ما به عنوان دانشجو، به عنوان تشکل دانشجوئی نقد کردند، بپذیریم؛ یعنی تحمل کنیم؛ بپذیریم، به معنای تحمل کردن است.(همان)

18. درس خواندن و پژوهش علمی

توصیه ی بعدی، مسأله ی درس خواندن و پرداختن علمی است. حقیقتاً درس بخوانید. حقیقتاً باید در محیطهای دانشجوئی، جستجوی دانش باشد. آدم می بیند در بعضی از میحطهای دانشجوئی، دانشجو به معنای واقعی دانش جو نیست؛ یعنی در جست و جوی دانش نیست؛ یک چیز حفظی و سر هم بندی است؛ نگذارید این جوری شود. حقیقتاً جوینده ی دانش باشید و دانش را فقط خواندنِ متن و فراگرفتن متون ندانید. الان در جمع اساتید، قبل از اینجا، مطرح می کردم؛ دانشجو بایستی پرسشگر، متعمق، اِشکال کننده ی به استاد، جستجوکننده ی از زوایا و گوشه کنارهای بحث علمی بار بیاید. شما باید بروید و عرصه های علمی را، عرصه های فناوری را، نوآوری های علمی و آفاق شناخته نشده ی علم را تصرف کنید. البته درس نخوانده و کارنکرده نمی شود. جهاد علمی برای شما لازم است. باید در میدانهای علم وارد بشوید؛ وزارتخانه ها هم باید کمک کنند؛ معاونتهای تحقیقاتی هم باید کمک کنند؛ معاونتهای اداری مالی دانشگاه ها و وزارتخانه ها هم باید کمک مالی کنند؛ خود سازمان مقاومت بسیج هم در بخشهایی باید کمک و پشتیبانی کند. (31/2/86)

19. پرورش نخبگان سیاسی

فردا جای شما – پنج سال دیگر، شش سال دیگر که شما دانشجو نیستید – آن هائی که می آیند، وارث چه هستند؟ به تعبیر دیگر، آن ها چگونه این محیط را شکل خواهند داد؟ بخشی از این کار به عهده ی امروزِ شماست. ما راجع به نخبه پروری علمی بحث کردیم، من حالا نخبه پروری سیاسی را توصیه می کنم. من تأیید می کنم که در بخشهای تبلیغات و صدا و سیما، نخبه های سیاسی و نخبه های اجتماعی باید مطرح بشوند؛ یکی از دوستان اینجوری فرمودید، که کاملاً درست است؛ مورد تأیید من است و این کار ان شاءالله باید بشود؛ لیکن بخشی از نخبه پروری هم مربوط به شماست؛ یعنی در محیط تشکلهای دانشجوئی، نخبه های سیاسی پرورش پیدا کنند؛ فضا را آماده کنید. این دیگر دست دولت و دست محیط خارج از دانشگاه نیست؛ دست خود شماست. از فکر، از ذهن استفاده کنید، ببینید چگونه می توانید محیط بحث و استدلال و ورزیابی فکری و تقویت روحیه و تقویت امید و محکم کردن پایه های فکر سیاسی را در این طبقه ی جدیدی که بعد از شما می آیند، برنامه ریزی کنید که خاطرجمع باشیم که مجموعه ی دانشجوئی در دوره ی بعد و دوره های بعد، همچنان در جهت همین هدفهای بلند و آرمان های خوب پیش خواهد رفت. البته مراقب زاویه ها باید بود؛ کج رویها را بایستی دید و شناخت. (17/7/86)

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.