سرویس: غیر تولیدی » نقلی 08:30 - سه شنبه 10 آذر 1394

بزرگترین اجتماع سياسي مذهبی مسلمانان؛

اربعین، اتفاقی عاقلانه و عاشقانه با رویکرد عارفانه

در این مسیر نورانی زائر و خادم حسینی عاشقانه به سلوک فردی خود می پردازد و هیچ گاه مسیری را جز منطق و عقل پیش نمی گیرد مانند حضرت زینب سلام الله علیها که بعد از حماسه عاشورا به جای آنکه خلوت گزیند و کاسه غم عزای برادر را به دست بگیرد، با صلابت ایستاد.

به گزارش اصفهان شرق؛ چند سالی است اجتماع سیاسی مذهبی شیعیان در ایام اربعین سر و صدایی به پا کرده است، که حتی رسانه های غربی که چندین سال این اجتماع بزرگ را سانسور خبری میکردند در صدد بر آمدند با پوشش رسانه ای این حرکت اعتبار خود را کم نکنند. هر چند که هر سال اجتماع زائران در مسیر کربلا بیشتر می شود اما گاهی این حضور به اشتباه برچسب هایی را میخورد که یا اشتباه است یا کمتر از حد این حضور است. در این یادداشت مختصر بر آنیم تا هر یک از ابعاد عشق و عقل و عرفان را در زائران اربعین بازنمایی کنیم.

چرا عشق؟
زائری که خطر را به جان خریده، مرارت های سفر را تحمل میکند، از جان و مال و جایگاه خود می زند چه دلیلی دارد جز اینکه عاشق شده است. مگر عشق چیست؟ عشق جز بذل تمام هستی در راه معشوق هست. مگر صاحبان مواکب تمام هستی خود را وقف زوار نمی کنند. زائرانی که با خطرات احتمالی با عزیزترین افرادش به صحنه آمده است، جز این است که دلباخته ی کسی شده است.

حرکت زوار عاشقانه است چون خود حضرت در موارد زیادی رفتارهای عاشقانه بروز داده اند مانند وداع حضرت با علی اکبر(ع)، صحبت با یاران و اصحاب و حتی وقتی امام از سر نصح به نصیحت دشمنان می پردازد گویا دلش به حال آنان می سوزد چرا که عبدخدایند ولو اینکه چند روز شیطان آنها را به بازی گرفته است. امام حسین امام عاشقی است و رفتارهایی که سرشار از عشق باشد در لحظه لحظه کارزار کربلا زیاد رخ داده است که ذکر مثال ها از این مقال خارج است.

چرا عقل؟
در میان زوار از اقشار مختلف عامی و نخبه و سیاسی دیده می شود. کسانی که بی دلیل پا به چنین میدانی نمی گذارند. اما در دنیای امروزی که انسان ها عقل دنیایی فعالی دارند و جزئی ترین رفتارها را با محاسبات انجام می دهند می بینیم وقتی نقش حضور خودشان را می بینند فارغ از ثواب ها و آثار تربیتی به عنوان یک شعور سیاسی پا به عرصه می گذارند. آن عشق این عقل را همراه خود دارد. همانطور که سال گذشته این عشق، موانع مرزی را گشود و هر کس که علاقه داشت توانست به زیارت برسد. در همه کشورها امنیت مرزها امری جدی و منطقی است ولی این امر معقول که هیچ کس به انواع سختگیری ها اعتراضی ندارد گسسته شد. زائران از نوع شعارهایی که میدهند،مناسکی که انجام می دهند میتوان فهمید که هدفی دارند و دلیل این آشفتگی یک امر مشخص است. اما در این روزگار کسانی تاب فهم این عقلانیت را ندارد.

کسانی که از منظر عقلانیت غرب بحران زده به حضور زائران نگاه میکنند صرفا به اتلاف وقت و سخره کشیده می شوند چرا که عقل معاش خوبی دارند ولی عقل معاد ندارند. این زائران نسبت به آینده و قبر و قیامت حساسیتی دارند و محبتی که ریشه ی این محبت میتواند عقلانیت باشد. البته رفتارهای خارج از عقل و عرف در این مسیر رخ می دهد ولی در مجموع حرکت سیاسی حضرت رقم میخورد. در دورانی که دنیای عرب به مظلومیت سوریه و بحرین و یمن بی تفاوت است در دورانی که یمن در خون است، اتجاد جامعه شیعی با هر عقیده و سلیقه ای نشان از همین عقلانیت برنامه گرا است.

عقلانیت منفعت محور و سود نگر نمیتواند حضور زوار را بفهمد و یا پذیرایی که توسط اهل مواکب صورت میگیرد از نظر این گروه به نوعی حماقت است چرا که عرض شد عقل معاششان، عقل معادشان را از کار انداخته است. قطعا کسی که منفعت حداکثری خود را می نگرد پا به این عرصه نمیگذارد ولی مشکل این آدم ها آن است که منفعت حداکثری را نمی بینند منفعتی تا نوک دماغشان را می بینند. در صورتی که مومن با عقل معاد نه تنها به جسم خود بلکه به روح خود نیز رسیدگی میکند.

چرا عرفان؟
خلوت و انس دو شاخصه زائران اربعین است. هر چه قدر هم افراد گروهی آمده باشند در طول مسیر خسته می شوند به فکر فرو می روند و در تنهایی خود و در شرایطی که هیچ دغدغه ای برای جسم خود ندارد میتواند به تزکیه روحی بپردازد. و روحش را پرورش دهد.

زائر فقط یک هدف دارد و آن هم زیارت مزور است. جمعیتی انبوه که همه به واحدی می اندیشند. زائر ذکر میگوید و خلوت میکند آن هم از نوع بهترینش. نه منزوی بلکه در جمع خلوت می کند. اسلام عرفان منزوی را قبول ندارد. هنر آن است که درجمع به سلوک خود برسی و عارف می داند با خدمت به دیگری می تواند به اوج برسد فرصتی که در این ایام به شکل جدی وجود دارد. کمک کردن، ایثار کردن، تواضع کردن یک خان یا رئیس قبیله در مقابل انبو جمعیت همه اینها به خودسازی کمک میکند.

نتیجه آنکه در این مسیر نورانی زائر و خادم عاشقانه به سلوک فردی خود می پردازد و هیچ گاه مسیری را جز منطق و عقل پیش نمی گیرد مانند حضرت زینب که با وجود آنکه زن بود و غریب بعد ازحماسه عاشورا به جای آنکه خلوت گزیند و کاسه غم عزای برادر را به دست بگیرد. با صلابت ایستاد عاشق براداری بود که چند روزی بود او را از دستش داده بود ولی چنان جلو مردان نابه کار خطبه میخواند که مو به تنشان سیخ میشود. جریان شیعه با حفظ عقلانیت توانسته حرکت خود را به وحدت برساند که انشالله مخالفین این عقلانیت شیعه نتوانند به اهداف خود برسند.

منبع:صاحب نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.