سرویس: غیر تولیدی » نقلی 15:18 - سه شنبه 26 آبان 1394

گزارشی از پشت صحنه درحاشیه +تصاویر

مهران مدیری این روزها مشغول ساخت سری دوم در حاشیه در همین بیمارستان است بیمارستانی که حالا با تغییر دکوراسیون تبدیل به یک زندان فانتزی شده و روایتگر زندگی پزشک نماهایی است که به دلیل تخلفات پزشکی حالا به زندان افتاده اند.

به گزارش اصفهان شرق؛ در محدوده خیابان وزارت خارجه کم کم بیمارستان در حاشیه دیده می شود جایی که اولین سری سریال در حاشیه در آن جا ساخته شده بود سریالی که اولین ساخته مهران مدیری پس از غیبت طولانی مدت او از تلویزیون  بود اما با حاشیه هایی که از سوی جامعه پزشکان گریبان گیر آن شد زودتر از موعد، از روی آنتن کنار رفت.

مهران مدیری این روزها مشغول ساخت سری دوم در حاشیه به تهیه کنندگی حمیدرضا مهدوی کوچک سرایی در همین بیمارستان است بیمارستانی که حالا با تغییر دکوراسیون تبدیل به یک زندان فانتزی شده و روایتگر زندگی پزشک نماهایی است که به دلیل تخلفات پزشکی حالا به زندان افتاده اند در همان ابتدای ورودمان به حیاط این ساختمان، زندانیانی با لباس سرهمی آبی رنگی را دیدیم که در حیاط زندان مشغول صحبت با یکدیگر بودند.در گوشه ای از حیاط بیمارستان سابق ، مهران مدیری مشغول چک کردن مانیتور بود، پیش رفتم و به او سلام دادم، مهران مدیری هم سلامی کرد و خوشامد گفت. جواد رضویان و هومن رمضانی دو زندانی سریال در حاشیه روی یک نیمکت نشسته بودند و مشغول تمرین دیالوگ های خود بودند این بخش مربوط به قسمت 11، سکانس 13 از سری دوم در حاشیه بود حالا با صدا، دوربین حرکت، یک دو سه دستیار کارگردان ضبط شروع می شود، مهران مدیری درست پشت این دو بازیگر در پشت مانیتور قرار گرفته و مشغول تماشای بازی آنهاست، دیالوگ ها شروع می شود.

206764_942

جواد رضویان (زهتاب): تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم، وام می خوام، از پایه هم می خوام شروع کنم که قوی شم.
هومن رمضانی (شاپور): وام دارم با بورسیه، بهترین دانشگاه، تغذیه عالی، دو وعده غذایی یه میان وعده همراه با اردوهای تمرینی، یه 2 میلیاردی برات آب میخوره.

مدیری کات میدهد رضایتش جلب شده میگوید بچه ها بریم کارگاه.

لوکیشن بعدی در کارگاه است و قرار است در این کارگاه فیلمبرداری شود اصلا «در حاشیه 2» دو لوکیشن دارد یکی هواخوری اردوگاه و دیگری قسمت داخلی اردوگاه که کارگاه در قسمت داخلی اردوگاه واقع شده است. امروز به دلیل اینکه هوا خوب بود تصمیم گرفته بودند قسمت های هواخوری را هم فیلمبرداری کنند. کارگاه در خود بیمارستان سابق واقع شده بود.

وارد سوله ای در همین بیمارستان می شویم که در واقع کارگاه زندان (در حاشیه 2 است) اتاقی که در یک سوی آن دار قالی، در سوی دیگر میز خیاطی و در یک طرف دیگر میز ابزار دیده می شود.

سکانس بعدی قرار است در همین جا فیلمبرداری شود عوامل در حال انتقال دوربین به این لوکیشن هستند.

با وفا ملک زاده مدیر روابط عمومی کار همراه می شوم او، این سوله تو در تو و اتاق به اتاق را نشانم می دهد، توضیحاتی را هم ارائه می دهد او می گوید به طور کلی بیش از 40 بازیگر در این سریال داریم که 5 نفر از آنها بازیگران اصلی هستند همه بازیگران از حدود ساعت  12 ظهر تا حدود ساعت 9 شب در اینجا مشغول به فعالیت هستند. اتاقها را تک به تک نشانم می دهد، اتاق مشاوره، چند قدم آن طرفتر اتاق رییس، سمت دیگر اتاق ملاقت، اتاق ورزش، تلفن خانه، 4 سلول تک نفره ،دو سلول چهار نفره ،یک سلول 6 نفره  و یک سلول 14 نفره در همین سوله واقع شده است او می گوید بیشترین اتفاقات داستان در این سلول 6 نفره در اتاق 266 رخ می دهد اتاقهای بازجویی، غذاخوری، آشپزخانه را هم با هم می بینیم، انقدر اتاقها تودرتو بودند که خود وفا ملک زاده با خنده می گفت اگر کسی اینجا را نشناسد گم می شود حالا مدیری وارد کارگاه می شود دوربین ها را داخل می آورند، مدیری خودش دوربین ها را تنظیم می کند، آنطرف تر یکی از عوامل مشغول تنظیم صدا است بازیگران اصلی مثل مهران غفوریان، نصرالله رادش، سیامک انصاری و جواد رضویان با همان لباس های آبی زندان وارد می شود و به تمرین با یکدیگر می پردازند.

206775_645

مدیری به عوامل پشت صحنه می گوید: برایشان صندلی بگذارید و خودش می رود و آنگونه که مدنظرش است صندلی را در گوشه همین کارگاه می چیند. بازیگران به محض دیدن همدیگر شروع به خوش و بش کردن با یکدیگر می کنند بعد از ان تمرین را آغاز می کنند  جواد رضویان که در سری اول در حاشیه نقش زهتاب مالک بیمارستان در حاشیه را بازی می کرد نماد انسانهای فرصت طلب و سودجو است مهران غفوریان بازیگر نقش بهروز عشقی یک پزشک قلابی را ایفا می کرد و نصرالله رادش بازیگر نقش سیروس هم نقش پزشکی را بازی می کرد که داروهای قلابی می فروخت، درواقع او نماد افراد کلاهبردار بود سیامک انصاری که نقش هومن صحرایی را بازی می کرد در یک رشته خاص پزشکی مربوط به خون که در کشور کمتر به آن پرداخته می شود متخصص است که در نهایت رئیس بیمارستان می شود او نماد انسان ها متخصص و متعهد است حالا همه آنها دور هم در زندان هستند، مدیری خطاب به بازیگران می گوید بچه ها هروقت حاضر شدید ضبط را شروع کنیم.

206771_719

صدا، دوربین، حرکت، یک دو سه

ضبط شروع می شود

جواد رضویان (زهتاب): جمع کنید کاسه کوزتون رو خجالت بکشید من دارم زن می گیرم که دیگه از این لوس بازیا در نیارم میخوام با خانم وکیلم ازدواج کنم.
سیامک انصاری(هومن): واستا ببینم داری زن می گیری یعنی باهاش صحبت کردی.
زهتاب: یه طوری صحبت کردم که نمیتونست بگه نه اومدم رخت دامادیمو خودم بدوزم اون پارچه یاسیه کو؟
مهران غفوریان (بهروز عشقی): اونو باهاش دمکنی دوختیم یه رنگ شتریش مونده از اون پشت بردار
هومن: این قضیه بوداره ها
نصرالله رادش(سیروس): بویی نداره هومن جان تو به همه چی مشکوکی زهتاب از اولشم خرشانس بود دختره بله داده تموم شده رفته.

206773_399

در نهایت تصمیم می گیرند بروند و درباره خانم وکیل تحقیق کنند، مدیری چندبار کات داد و هر بار به خاطره چهره مهران غفوریان بازیگران به خنده می افتادند اما در نهایت آن سکانس گرفته شد مهران مدیری در تمام طول مدت فیلمبرداری رابطه خوبی با همه عوامل دارد. بعد از این سکانس لوکیشن تغییر می کند به اتاق مشاوره در همین سوله می روند.

می روند که سکانس مرخصی گرفتن بهروز برای خواستگاری خواهرش از رییس را فیلمبرداری کنند باز با وفا ملک زاده همراه می شوم به سمت اتاق لباس در طبقه اول می رویم، شادی رستگار سرپرست لباس است از طراحی لباس ها برایمان می گوید از این که لباس ها اصلا شبیه لباس زندانی های واقعی نیست زیرا زندان آنها یک زندان فانتزی است از این که زمان طراحی تا دوخت تنها 2 هفته طول کشیده است با اطلاع  قبلی سرکی به اتاق استراحت بازیگران هم کشیدم نصرالله رادش و جواد رضویان برای استراحت کوتاهی به این اتاق آمده بودند. به محض دیدن جواد رضویان به من نگاه کرد و  خندید، خودش پیش قدم شد و گفت از اینکه نمیخوام به شما مصاحبه بدهم خنده ات گرفته؟

206774_456

گفتم بله چون می دانم که اصولا مصاحبه نمی دهید اما آمده ام شانس خود را امتحان کنم گفت نه با بچه های خبرگزاری های دیگر نیز مصاحبه نکردم بگذار وقتی فیلمبرداری کل کار به پایان رسید و پخش آن شروع شد با هم صحبت می کنیم.

206776_329

همه اینها را با آن خنده همیشگی که داشت، می گفت.

پیش نصرالله رادش هم رفتم گفت من مشکلی با زندگی ندارم اما بگذاریم بعدا با هم صحبت می کنیم.
خسته نباشیدی به آنها گفتم و از اتاق خارج شدم حالا دیگر ساعت 6 بعدازظهر است به سمت خانه راه می افتیم در ترافیک سنگین صدر تنها به این فکر می کنم که آیا در حاشیه 2 هم می تواند جذاب و در عین حال حاشیه ساز باشد؟یا نه!.

منبع:راه دانا

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.