سرویس: غیر تولیدی » نقلی 12:04 - شنبه 21 شهریور 1394

برشی از تاریخ

اعتراف ظریف به بی‌تجربگی و اقدام غیرعقلانی

در آن زمان تنها کسانی که با مقررات سازمان ملل آشنایی داشتند، ما بودیم و اصرار داشتیم که حتی اگر کسی یک کلمه نیز راجع به جمهوری اسلامی ایران صحبت کند، ما پاسخ آن را بدهیم.

به گزارش اصفهان شرق؛ به نقل از مشرق, محمدجواد ظریف در کتاب “آقای سفیر” که مشتمل بر خاطرات دوران زندگیش تا قبل از نشستن بر کرسی ریاست وزارت خارجه است، درباره بی‌تجربگی خود و همکارانش در سازمان ملل می‌گوید: در آن زمان اصرار داشتیم که حتی اگر کسی یک کلمه نیز راجع به جمهوری اسلامی ایران صحبت کند، ما پاسخ آن را بدهیم. الآن در کلاس‌هایم این موضوع را به‌عنوان‌مثال مطرح می‌کنم. در آن زمان تنها کسانی که با مقررات سازمان ملل آشنایی داشتند، ما بودیم. این مقررات در واقع روش کار است، اما این کار به عقلانیت نیز نیاز دارد.

در آن مقطع ما به دلیل کم‌تجربگی، قسمت عقلش را لحاظ نمی‌کردیم. در سازمان ملل متحد بر اساس آیین کار، قاعده‌ای به نام حق جواب وجود دارد؛ یعنی اگر کسی راجع به کشور شما صحبت کند، می‌توانید در ده دقیقه جواب او را بدهید. طرف مقابل نیز ده دقیقه فرصت دارد که به شما پاسخ دهد. پس‌ازآن، زمان شما و او به پنج دقیقه کاهش پیدا می‌کند.

تا آن زمان کسی در جمهوری اسلامی این قوانین را نمی‌شناخت. اگر کارمندان قبلی نیز از این قاعده استفاده نمی‌کردند، فکر می‌کردیم که نسبت به جمهوری اسلامی عرقی ندارند. درست است که تاحدی این‌چنین بود، اما کمی نیز به سابقه و تجربه نیاز داشت.

آن زمان اروپایی‌ها راجع به 20 کشور صحبت می‌کردند و یک دقیقه نیز راجع به ایران می‌گفتند. ما نیز که جوان و تا حدی جویای نام بودیم، اصرار داشتیم که در پاسخ به آن، ده دقیقه صحبت کنیم. لذا کار بنده، آقای سیروس ناصری و آقای سعید امامی این شده بود که در جلسه به‌دقت گوش می‌کردیم و مطلب می‌نوشتیم تا من پاسخ بدهم. آن‌قدر در حق جواب در جلسه صحبت کرده بودیم که وقتی می‌خواستیم حرف جدیدی بزنیم باید کلی شور و مشورت می‌کردیم. نتیجه اینکه هر روز به‌جای چند دقیقه سخنرانی غربی‌ها دربارۀ ایران در لابه‌لای چندین مطلب دیگر، نیم ساعت در کمیته راجع به ایران صحبت می‌شد و ما به دست خودمان بحث کمیته را به سمت ایران سوق می‌دادیم، درحالی‌که به‌اشتباه فکر می‌کردیم این کار برای دفاع از جمهوری اسلامی لازم است.[1]

[1] – کتاب آقای سفیر، تهران، نی، 1392، ص 40

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.