سرویس: سیاسی » بین الملل 12:02 - یکشنبه 16 آذر 1393

محسن منصوری:

روسیه و غرب تقابل یا همکاری/ آیا جنگ سرد جدیدی در راه است؟

اگر هر دو بازیگر روسیه و غرب را عقلانی فرض کنیم برگشت به دوران جنگ سرد با همان شکل قبل مناسب نیست چرا که امروزه با گسترش همکاری ها در زنجیره جهانی، کشورها به تنهایی قادر به ایفای نقش نیستند.

اصفهان شرق- محسن منصوری کارشناسی ارشد روابط بین الملل
آیا جنگ سرد جدیدی در راه است؟
اگر هر دو بازیگر روسیه و غرب را عقلانی فرض کنیم برگشت به دوران جنگ سرد با همان شکل قبل مناسب نیست چرا که امروزه با گسترش همکاری ها در زنجیره جهانی، کشورها به تنهایی قادر به ایفای نقش نیستند. روسیه که روزگاری در قامت شوروی سابق سردمدار کمونیسم در جهان بود و یکی از اهدافش را مقابله با لیبرال دموکراسی غرب و جهان سرمایه داری می دانست امروزه خود همان الگو را با شکل و قرائت روسی پذیرفته است در سوی دیگر امریکا نیز دیگر توان نظامی و قدرت بازیگری نظامی را در عرصه جهانی ندارد چرا که با ظهور قدرت های بزرگ در دنیا و تجهیز بسیاری از کشورها به قدرت نظامی پیشرفته از سویی و ناتوانی آمریکا در حل مسائل جهانی ان هم به تنهایی امریکا را از راه پیش گرفته در دوران جنگ سرد دور کرده و این کشور تلاش کرده با ابزار نرم برتری ادعایی خود را نشان دهد.

1919687_Page__2
این روزها در اخبار و رسانه ها ی مختلف صبحت از تقابل غرب و در راس آن امریکا و روسیه می باشد حتی تا آن جا که دو کشور هموراه همدیگر را تهدید می کنند این درگیری های لفظی تا بدان جا پیش رفته است که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و بین المللی از آغاز دوران جنگ سرد جدید سخن می گویند.غرب از تحریم بیشتر روسیه سخن می گوید و روسیه نیز خواهان ایفای نقش سنتی خود در نظام بین الملل است . اما آیا واقعا می توان جنگ سرد دیگری را انتظار داشت چه عواملی در تشدید آن موثر است؟
آمریکا در بعد از دوران جنگ سرد یکه تازی را آغاز نمود و ادعای تنها قدرت هژمون در جهان را داشت. این تفکر با طرح اندیشه های پایان تاریخ فوکویاما ، برخورد تمدن ها هانتینگتون و با طرح مسائلی مانند نظم نوین جهانی, دهکده جهانی, طرح خاورمیانه بزرگ و … رنگ جدی تری به خود گرفت . آمریکا در صدد تحمیل برتری طلبی خود در جهان بوده است و روسیه که رقیب آمریکا در دوران جنگ سرد بود امروز به ویژه با زمامداری پوتین که همواره رویای ایجاد روسیه سنتی بزرگ را در سر می پروراند رقیب جدی برای آن هاست هر چند به اعتقاد بسیاری روسیه فاقد توانایی و پتانسیل مورد نیاز است اما این کشور با داشتن انرژی تاثیر گذار جهانی و بازارهای مهم اقتصادی می توان بر معادلات مهم جهان نقش مهمی را ایفا نماید. این ابزار بویژه در مسائل اخیر اوکراین خود را به خوبی نشان داد.

 

Untitled77
موارد اختلاف زا در روابط روسیه و امریکا در مسائل بین المللی بویژه در سال های اخیر چیست؟

 

1917570_Page__2
روابط روسیه و آمریکا بعد از فروپاشی شوروی را می توان به چند دوره تقسیم کرد که ار همکاری تا تقابل را شامل می شود که در جدول زیر به صورت مختصر بیان می گردد.

 

مرحله اول: دوره اول یلتسین( بعد از فروپاشی شوروی) همکاری روسیه با غرب در زمینه اقتصادی و حتی نظامی مانند حمله به عراق( تهاجم عراق به کویت)و تصویب قطعنامه علیه عراق- ایده خانه مشترک
مرحل دوم: دوره دوم یلتسین وزیر امور خارجه یلتسین پریماکوف می شود او در صدد برتری روسیه و تقویت پایگاههاست.
مرحله سوم: دوران پوتین 11 سپتامبر اتفاق می افتد و شاهد نوعی همکاری بین غرب و شرق هستیم اما اقدامات زیاده خواهانه امریکا روسیه را مجددا به فکر تقابل وا می دارد .
مرحله چهارم: دوران مدودیف با فشار پوتین مدودیف نیز راه پوتین را می رود از تقابل تا همکاری در این دوران بحث استقرار سپر دفاع موشکی، بحران گرجستان و .. مطرح می شود در کل مدودیف تمایل به همکاری باغرب را ار تقابل بیشتر می پسندید.
مرحله پنجم: دوران پوتین همان راه دوران قبل خود یعنی مقابله با زیاده خواهی های غرب را ادامه داد و بحران سوریه و حمایت از سوریه و بحران اکراین و مقابله با غرب از ویژگی های این دوران است.

بررسی برخی مصادیق:

 

سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپا
یکی از موضوعات اساسی مورد اختلاف آمریکا و روسیه در چند سال اخیر مسأله طرح تهاجمی ‌موسوم به سپر دفاع موشکی است. این طرح در زمان “جرج بوش” ، تحت پوشش مقابله با تهدیدات ادعایی ایران و کره‌شمالی مطرح شد. بر این اساس، قرار بود که این طرح در دو کشور جمهوری چک و لهستان راه‌اندازی شود و رادار پیشرفته ای با قدرت کنترل شعاع شش هزار کیلوتری نقش جلقه تکمیلی رادارهای مستقر در الاسکا و کالیفرنیا را ایفا نماید اما به علت مخالفت‌های روسیه، تاکنون عملی نشده است. در مقابل روسیه از پیشنهاد “رادار قبله ای جمهوری اذربایجان” سخن می گوید که در آن هم خود شریک است هم امنیتش جفظ می شود و هم به نیت واقعی غرب پی می برد.
از نظر کرملین، مسأله سپر دفاع‌موشکی به تعارض اصلی میان روسیه و آمریکا تبدیل شده است. روسیه و ناتو در نشست “لیسبون” در نوامبر ۲۰۱۰ توافق کردند تا در زمینه استقرار سیستم دفاع موشکی در اروپا با هم همکاری داشته باشند، اما تعارضات اولیه تاکنون مانع از این امر شده است. ناتو اصرار دارد که دو سیستم مستقل از هم در زمینه تبادل اطلاعات راه‌اندازی شود، این در حالی است که روسیه از استقرار سیستم مشترک با قابلیت همکاری کامل حمایت می‌کند.
اختلاف آمریکا و روسیه بر سر بحران سوریه

13920219000411_PhotoL
در مورد حمایت روسیه از ولت یشار اسد و سوریه می توان به عوامل مختلفی اشاره نمود اما از مهمترین ان ها می توان به 1- پایگاه دریایی در بندر طرطوس اشاره نمود که یک پایگاه مهم و حیاتی برای روسیه است و این کشور دوست ندارد ان را در کنار پایگاه های مهم غرب در منطقه از دست بدهد به عبارتی تنها برگ برنده روس ها برای تقابل با غرب از این نوع می باشد . از طرفی روسیه دوست ندارد در حلقه تنگ غرب در منطقه گرفتار بشود و مسلما این راه را برای ورورد به حیات خلوت یا خاور نزدیک روسیه در اسیای مرکزی و قفاز نزدیک تر می کند و در پایان کارت روسیه دوست ندارد کارت بازی ناشی از ماجرای ایران در پرونده هسته ای و حمایت های حماس و حزب الله که در قبال ان امتیاز گیری می کند را از دست بدهد .
می‌توان گفت بحران سوریه به جنگ غیرمستقیم این دو کشور در خاورمیانه تبدیل شده‌است. روسیه تاکنون اجازه یکه‌تازی به آمریکا را نداده است، اما ایالات‌متحده به طور مکرر خواستار سقوط دولت سوریه است.
روس‌ها هم در عمل و هم در نظر حمایت خود را از دولت سوریه در طول دو سال درگیری در این کشور نشان داده‌اند. آن‌ها به همراه چین تاکنون چندین بار با وتوی خود در شورای امنیت سازمان‌ملل متحد مانع از تصویب قطع‌نامه‌های ضد سوری در این سازمان شده‌اند. تحولات کنونی نیز نشان می‌دهد که بعید است تغییری در مواضع کرملین در قبال تحولات داخلی سوریه رخ دهد و این کشور همچنان مدافع دولت قانونی اسد باقی خواهد ماند.
با وجود فشارهای زیاد کشورهای غربی و در رأس آن آمریکا، روس‌ها حاضر نشدند تا زیر پای متحد قدیمی خود را خالی کنند و همین مسأله باعث شده از دولت سوریه با وجود تسلیح مخالفین توسط کشورهای غربی و عربی مبارزه با آن‌ها را ادامه داده و دولت را سرپا نگه دارد. همین امر نیز باعث شده تا سران کاخ سفید حمایت‌های بی قید و شرط مسکو از اسد را عملی نابخشودنی توصیف کنند.
ادعای حقوق‌بشری از قانون ماگنیتسکی تا دیمایاکولف
بحث دیگری که باعث تعارض شدید بین روسیه و امریکا شده تصویب قانون جنجالی “ماگنیتسکی” در امریکا می‌باشد. این قانون که بر اساس آن برخی از مقامات روسی متهم به قتل سرگئی ماگنیتسکی، وکیل روسی در سال ۲۰۰۸ می‌باشند( در مقابل قانون جکسون-ونیک را لغو کردند )، باعث شد تا مجلس دومای روسیه به شدت به آن واکنش نشان دهد. روس‌ها با تصویب قانون “دیمایاکاولف” فرزندخواندگی کودکان روسی توسط پدر و مادرهای آمریکایی را ممنوع کردند.
این قضیه باعث جنگ و جدال‌های لفظی شدیدی بین مسکو و واشنگتن شد، تا جایی که لاوروف آمریکا را به بازگشت به دوران جنگ سرد متهم کرده پیرو این امر، مقامات روسی لیست سیاهی را تهیه کردند که در آن نام مقامات و شهروندان ایالات متحده که از ورود به روسیه منع شده بودند، مشخص می‌شد. کرملین نیز در ادامه درگیری‌های حقوق بشری، این لیست را گسترده کرده است. هرچند بعد از تصویب قانون دیمایاکاولف تظاهراتی در برخی از شهرهای روسیه علیه این امر صورت گرفت، اما نظرسنجی‌های انجام شده نشان می‌دهد که بیشتر مردم این کشور از این قانون حمایت می‌کنند.
مسئله پناهندگی به اسنودن
اسنودن همان که دست به افشای اسناد مهمی از جاسوسی آمریکا در دنیا زد خود به یکی از محورهای اختلاف انگیز غرب با روس ها تبدیل شد غرب از روسیه استرداد و تحویل اسنودن را می خواهد و روسیه ان را تبدیدل به فرصتی کرده است تا از آن به اهدافی برسد از ان جمله این که ان ها ثابت کنند زیز بار غرب نمی روند و ملزم به اطاعت از آن نیستند.
گسترش ناتو به شرق

20141117100947578
هنگامی که ورشو فروپاشید بسیاری بویژه روس ها منتظر از بین رفتن ناتو بودند چرا که فلسفه وجودی ناتو دیگر وجود نداشت اما ناتو کارویژه خود را تغییر داد تا بدانجا که چتر حمایتی خود را فراتر از مرزهای تعریف شده اش برد این مسئله هنگامی باعث نگرانی روسیه شد که سران ناتو در سال 1997 موافقت خود را با عضویت چک لهستان و مجارستان اعلام و آن را در سال 1999 عملی کردند و کشورهای دیکری نیز خواستار عضویت در آن را کردند. این پیشروی یعنی خمسایه شدن با روسیه و تهدید امنیت آن.
بحران اوکراین
اوکراین عرصه مهمی بود که در ان روس ها تلاش کردند تا در خارج از مرزهای خود برای حفط منافع ملی اشان با غرب مقابله کنند الحاق کریمه به روسیه و تقاضای استقلال لوهانسک و اسلاویانسک از مواردی است که در ان روس ها تواستند در مقابل غرب ایستادگی کنند. غرب یانکویج را مهره روس در اوکراین می دانست و روسیه اقلیت روس تبار اوکراین را بهانه پیش روی های سیاسی خود می دانست.

 

 

جمع بندی:

 

ان چه از اظهارات مقامات روسیه و غرب می توان برداشت نمودآن است که تکرار جنگ سرد دیگر به ان شکل سابق که در دوران جنگ سرد اتفاق افتاد امکان ندارد البته با فرض این که بازیگران آن را عقلانی تصور کنیم چرا که در دوران جنگ سرد، ایدیولوژی نقش مهمی ایفا می کرد دو بلوک شرق و غرب همدیگر را خوب و بد می نامیدند و این نگاه امروز با پدیده جهانی شدن و وابستگی کشورها به همدیگر در زنجیره جهانی دیگر چندان معنایی ندارد یا لااقل شکل ان تغییر یافته است روسیه که روزگاری در قامت شوروی سابق سردمدار کمونیسم در جهان بود و یکی از اهدافش را مقابله با لیبرال دموکراسی غرب و جهان سرمایه داری می دانست امروز خود همان الگو را با شکل و قرائت روسی پذیرفته است در سوی دیگر امریکا نیز دیگر توان نظامی و قدرت بازیگری نظامی را در عرصه جهانی ندارد چرا که با ظهور قدرت های بزرگ در دنیا و تجهیز بسیاری از کشورها به قدرت نظامی پیشرفته از سویی و ناتوانی آمریکا در حل مسائل جهانی ان هم به تنهایی امریکا را از راه پیش گرفته در دوران جنگ سرد دور و بی فایده کرده و این کشور تلاش کرده با ابزار نرم برتری ادعایی خود را نشان دهد

 

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.