به گزارش امینی هرندی خبرنگار اصفهان شرق از هرند: آهنگ پایان هفته ی دفاع مقدس به گوش می رسد و در این رابطه با بازگو کردن این موضوع با مسئولین بخش کلام دفاع را به قلم درآوردیم.

طی مصاحبه ای با بخشدار بخش جلگه در مورد هفته دفاع مقدس و بیان خاطرات آن دوران از زبان ایشان، وی در گفتگو با اصفهان شرق اظهار داشت:  با توجه به سن کم در آن دوران و اینکه آن زمان در مدرسه ی ابتدای مشغول تحصیل بودم امکان حضور در جبهه و افتخار حضور در جمع رزمندگان را نداشتم ولی در محل زندگی خود همیشه تلاش می کردیم تدارکاتی که نیاز رزمندگان بود را فراهم آورده و یا به کمک مجروحان در بمبارانهای هوایی بپردازیم.

وی مسئولیتی که اکنون بر دوش گرفته اند را امانتی دانست که از آن شهدای عزیز دارند و بیان داشت: انشاءالله به یاری خداوند بتوان از این مسئولیت سربلند بیرون آمد تا در قیامت جلو شهدا سرافکنده و روسیاه نباشیم.

پس از مصاحبه با بخشدار، به سراغ استاد گرانقدر و رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی هرند مهندس بابایی رفتم، از ایشان از خاطرات هشت سال دفاع مقدس پرسیدم  زیرا می دانستم نگاه وی به شهدا گرانقدر و قابل ستایش است.

وی با تبسمی خاص گفت: من چند ماه در کنار آنها بودم و همه لحظات برایم خاطره است ولی چطور می توان جلو شهدای عزیز به خاطره گویی پرداخت و جز شرمندگی از آنها چیزی برای گفتن ندارم .

در این لحظات آنچه برایم جای سوال داشت، عمل به وظیفه بود که سخت می شد از آن سخن گفت.
احمد ناظمی مسئول شورای هماهنگی سازمان تبلیغات که خود از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود در این گزارش ما را همراهی کرد.

وی از خاطره ی جزیره مجنون گفت: یکی از هزاران خاطراتی که از هشت سال دفاع مقدس دارم خاطره جزیره مجنون است, من در عملیات جزیره مجنون جهت پدافند اعزام شدم, پلی روی آب نبود به ناچار از طریق قایقهای شناور رفتیم سمت مجنون, شب دو سه ساعتی استراحت کردیم و در حالی بود که در کنار رود صدای حیوانات بسیار بلند بود و همین امر باعث شد که دشمن نتواند به خوبی تشخیص دهد که ما در آن مکان به ساخت سنگر مشغولیم و این در حالی بود که دشمن در صد متری ما کمین کرده بود و آتش دشمن به شدت زیاد بود و خاطرات بسیاری در این آتش باران دشمن در زیر سایه ی رحمت الهی برای ما رزمندگان پیش امد.

این مقام مسئول و رزمنده دفاع مقدس با استناد به فرمایشات امام راحل افزود: حتی امام (ره ) هم عملیات مجنون را از عملیات هایی نامیدند که آتش دشمن بسیار بود و می توان گفت امام ما با بصیرت خود همگام با رزمنده گان در حرکت بودند.

شهید آوینی همرزم ما بود و مجنون حضور او را به یاد می آورد

خاطرات احمد گویای همراهی همیشگی او با دوران دفاع بود و با نگاهی به آن روزها از شهید رمضان امینی گفت: او برای ازدواج به خانه رفته بود و حتی از شوق اینکه به جبهه بیاید و در کنار هم سنگرانش باشد شب عروسی همه تعلقات دنیایی را کنار زد و به سوی جبهه آمد و بلافاصله به عملیات مجنون اعزام شد.

ایشان در همین عملیات به شهادت رسید و برای ما درس بود که این جوانان چطور همه تعلقات مادی دنیا را رها می کردند و در جبهه جنگ علیه دشمن به میدان می رفتند .

امیدواریم ما مدیون آنها نشویم و بتوانیم راهشان را ادامه دهیم تا روز قیامت شرمنده نباشیم.

این گفتگو عشق و اردات به شهدا از زبان مسئولین را به درستی نشان داد و آن هم مسئولینی که با نام شهدا به زیبایی وصف آنها کردند.