سرویس: سیاسی » بین الملل 01:00 - پنجشنبه 03 مهر 1393

نگرانی نتانیاهو از حمله سایبری ایران

رژیم صهیونیستی به علت نگرانی از پیشرفت‌های سایبری ایران، نهادی جدید با عنوان «دفاع سایبری» تاسیس می‌کند.

به گزارش اصفهان شرق؛ روزنامه کیهان در بخش اخبار ویژه خود نوشت:

* نگرانی نتانیاهو از حمله سایبری ایران به سرویس‌های امنیتی اسرائیل

رژیم صهیونیستی به علت نگرانی از پیشرفت‌های سایبری ایران، نهادی جدید با عنوان «دفاع سایبری» تاسیس می‌کند.

روزنامه جروزالم‌پست با اشاره به بیانیه دفتر نخست‌وزیری اسرائیل در این باره نوشت: تصمیم تل‌آویو مبنی بر تاسیس این نهاد جدید در کنار «دفتر ملی سایبری اسرائیل» به خوبی نشان می‌دهد که امنیت در فضاهای سایبری، یکی از دغدغه‌های بلندمدت دولت نتانیاهو است. این تصمیم با هماهنگی دفتر نخست‌وزیر اسرائیل، سرویس اطلاعات داخلی اسرائیل (شاباک) و سرویس اطلاعات خارجی (موساد) اتخاذ شده است.

نتانیاهو در جلسه هفتگی کابینه که این تصمیم در آنجا اعلام شد، تاکید کرد که برای اسرائیل بسیار اهمیت دارد که نهادی داشته باشد که نه تنها از تاسیسات مهم حیاتی محافظت می‌کند بلکه از آژانس‌های امنیتی نیز در برابر حمله سایبری محافظت کند.

نخست‌وزیر اسرائیل چندی پیش در چهارمین کنفرانس سالیانه و بین‌المللی امنیت سایبری در دانشگاه تل‌آویو گفته بود که ایران عامل اصلی حملات سایبری علیه اسرائیل است. ایران و نیروهای نیابتی آن از امنیت و گمنامی در فضای سایبری بهره‌برداری می‌کنند و به ما ضربه می‌زنند.

* نتیجه آن تماس تلفنی تروریست خواندن شما بود آقای ابوطالبی!

«آقای ابوطالبی! تروریست نامیدن شما توسط آمریکا نتیجه همان گفت‌وگوی تلفنی بود، فکر می‌کنید با دیدار حضوری دو طرف مشکلات کمتر می‌شود؟»

وبسایت رجانیوز با اشاره به یادداشت اخیر ابوطالبی (معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور که از نمایندگی ایران در سازمان ملل بازماند) نوشت: نام «حمید ابوطالبی» بیش از آنکه در افکار عمومی به عنوان معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور شناخته شده باشد، نمادی از ناکامی دیپلماسی دولت است؛ چرا که طی سال‌های بعد از انقلاب وی نخستین دیپلماتی بود که به‌عنوان نماینده ایران برای حضور در سازمان ملل معرفی شد اما آمریکا به بهانه تروریست بودن وی! از پذیرش ابوطالبی برای حضور او در خاک خود خودداری کرد.

به گزارش رجانیوز، با این حال ابوطالبی با انتشار سلسله مطالبی کوتاه در صفحه شخصی خود در توییتر، به تحلیل سفر رئیس جمهور به نیویورک پرداخته و ضمن دفاع از روند دیپلماسی دولت یازدهم، مطالب قابل تاملی را بیان داشته است.

وی در بخشی از نوشته‌هایش مدعی شده در دولت مذاکرات قبلی ایران و آمریکا تنها از حالت «مخفی» خارج شده و شکل علنی به خود گرفته است.

ابوطالبی همچنین در بخش دیگری از نوشته‌اش با اشاره به سفر روحانی به نیویورک می‌نویسد: «این یک گام به جلو است که دیگر کسی نگران دیدار وزرای خارجه، یا تماس تلفنی رهبران نیست؛ اینان ممکن است سال آینده نگران سفرهای رسمی باشند.»

رجانیوز خاطرنشان کرد: این موضوع نیز در حالی از سوی وی مطرح می‌شود که بنا به تصریح رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان وزارت خارجه، ارتقای سطح مذاکرات با آمریکا نهایتاً در سطح «وزرای دو کشور» تعیین شد و مشخص نیست ابوطالبی با کدام مبنا از سفرهای رسمی آمریکایی‌ها به تهران در آینده سخن می‌گوید؟ در حالی که  طی یک سال گذشته انواع و اقسام چراغ سبز نشان دادن‌های دولت یازدهم به آمریکا، با حداقلی از احترام از سوی طرف مقابل همراه نبوده و در این میان حتی ابوطالبی مجوز ورود به خاک آمریکا را نیز دریافت نکرد، منطق ادامه خوش‌بینی به آمریکا و تلاش برای بزک کردن چهره دشمن چندان قابل فهم نیست. لذا شاید رفتار واقع‌بینانه‌تر این باشد که آقای ابوطالبی که در سایه سیاست‌های به اصطلاح تعاملی دولت با آمریکا، نامش همچنان در لیست سیاه این کشور وجود دارد و حتی اجازه ورود به خاک آمریکا را هم دریافت نکرده، چشم بر واقعیات گشوده و ضمن فهم اثرات پایین آوردن عزت ایرانیان و گستاخ‌تر کردن آمریکا، از هم اکنون به بهانه دیدار احتمالی اوباما و روحانی اینقدر ناشیانه از خود ذوق‌زدگی نشان ندهد چرا که نه تنها مشکلی از مشکلات کشور را دوا نخواهد کرد، بلکه اگر در سایه گفت‌وگوی تلفنی سال گذشته، چند ماه بعد ابوطالبی نامش به‌عنوان یک تروریست! مطرح شد و اجازه ورود به خاک آمریکا را پیدا نکرد، در صورت دیدار رؤسای جمهور دو کشور در سال جاری می‌تواند روند «جری» شدن دشمن را سرعت دهد.

* آش مدیحه‌گویی برای هاشمی و خاتمی شور شد

عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت گفت مدح مکرر خاتمی و هاشمی و ناطق نوری دغدغه مردم نیست.

صفایی فراهانی در مصاحبه با پیام نو با بیان اینکه نباید مدام از چهره‌ها تعریف زیادی کرد گفت: «حضور چهره‌هایی نظیر آقایان هاشمی یا خاتمی یا ناطق و لاریجانی و اساسا هر چهره دیگر زمانی می‌تواند مفید باشد که در بستر جمعی و منافع جمعی تعریف شود اگرنه هرکدام از این چهره‌ها و شخصیت‌های دیگر به تنهایی و در بستر فردی دغدغه مردم نمی‌توانند باشند، نبایستی مردم را حول این اشخاص جمع کنیم و مدح بگوییم! اگر بنا باشد به مردم کمک شود، باید به ایجاد جامعه مدنی کمک کرد. آقای خاتمی 8 سال رئیس‌جمهور ایران بوده‌اند. آقای هاشمی 35 سال در سطح اول سیاست کشور حضور داشته‌اند؛ آنها کار خودشان را کرده‌اند و مردم شناخت خودشان را از آنها دارند. بنا نیست مرتبا از آنها یا هر شخصیت دیگر تعریف و تمجید کنیم.

* لس‌آنجلس تایمز: توافق ایران مشروط به حفظ غنی‌سازی صنعتی است

روزنامه لس‌آنجلس تایمز در گزارشی یادآور شد پیشنهاد آمریکا در گفت‌وگوهای هسته‌ای با بدبینی طیف‌های سیاسی مختلف در ایران روبه‌رو شده است. ایران بارها اعلام کرده که هرگز قطع اتصالات سانتریفیوژها را انجام نخواهد داد، هرچند که آمریکا می‌خواهد این کار را آبرومندانه نشان دهد.

لس‌آنجلس تایمز می‌افزاید: هر توافقی مستلزم آن است که الزامات مورد تاکید آیت‌الله خامنه‌ای رهبر عالی ایران را برآورده سازد که مبتنی است بر آنکه ایران بتواند ظرفیت غنی‌سازی را در مقیاس صنعتی تا چند سال آینده توسعه دهد.

یکی از مقام‌های ارشد دولت آمریکا بدون ذکر نام به لس‌آنجلس تایمز گفت: در مجموعه‌ای که «آبشار» نامیده می‌شود لوله‌گذاری جهت متصل کردن سانتریفیوژها به یکدیگر، یکی از زمان‌برترین مراحل جانکاه این فرآیند است و تا چند ماه طول می‌کشد.

* وقتی ایران با داعش می‌جنگید آمریکا به وحشی‌های داعش امید بسته بود

«داعش ثمره مشترک رادیکالیسم سعودی و دورویی غرب است.»

روزنامه ایتالیایی ایل‌سوله با انتشار این ارزیابی یادآور شد: توحش داعش محصول مشترک غرب و برخی کشورهای عربی است. آمریکایی‌ها می‌کوشند ایران را در نبرد علیه داعش در حاشیه نگه دارند و به نوازش متحدان عرب خود مشغولند اما فقط نیروهای شیعه تعلیم دیده شده توسط سپاه پاسداران در کنار پیشمرگان کرد به نبرد تن به تن با نیروهای داعش خواهند شتافت و هیچ‌گاه اثری از سربازان شیخ‌نشین‌های عرب نخواهیم دید که برای سال‌های متمادی به تزریق پول برای گروه‌های تروریستی مشغول بوده‌اند تا آنها را از خود دور نگاه دارند.

ایل سوله نوشت: در سوریه نیز فقط نیروهای حزب‌الله لبنان و متحد ایران توانسته‌اند در مقابله با رادیکال به پیروزی برسند و فراموش نکنیم که توحش داعش نتیجه رادیکالیسم اسلامی و دورویی غرب است.

این روزنامه ادامه می‌دهد: ترکیه به دلایل مختلف، در زمره بی‌میل‌ترین متحدان غرب در مقابله با نیروهای ابوبکر بغدادی است. در سال‌های گذشته نیروهای بنیادگرای اسلامی وابسته به این گروه به راحتی از طریق ترکیه، وارد سوریه شده‌ بودند تا «بشار اسد» را که تا چند سال پیش تعطیلات خود را با (رجب طیب) اردوغان می‌گذراند، ساقط کنند. اما امروز ترکیه نگران یک میلیون آواره سوری است و اندیشناک از اینکه 10 درصد از نیروهای ابوبکر بغدادی را ترک‌ها تشکیل می‌دهند. مسلماً در نشست پاریس درباره چگونگی مقابله با داعش، به این مسائل هیچ اشاره‌ای نشد.

ایل سوله ادامه داد: واقعیت این است که غربی‌ها در کنار حکومت‌های عرب منطقه امیدوار بودند که داعشی‌ها بتوانند بشار اسد را واژگون کنند. به همین سبب‌ آنچه به عنوان اپوزیسیون سوریه توصیف و در هر کنفرانس بین‌المللی با آب و تاب فراوان مطرح می‌شد، نتوانست از کمک‌های نظامی برخوردار شود و به سرعت صحنه را به نفع نیروهای سلفی ترک کرد. بنابراین کشورهای غربی بار دیگر مجبور هستند مشابه با آنچه در افغانستان روی داد، اشتباه‌های خود را این بار در خصوص سوریه جبران کنند.

ایل سوله افزود: دعوت نشدن ایران به اجلاس پاریس در کنار نبود سوریه، از دیگر نکات بسیار مهم در خصوص ائتلاف بین‌المللی ضد داعش است. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، به درخواست آمریکا برای همکاری پاسخ منفی داد.

* تعلیق محترمانه سانتریفیوژها شعبده تازه در نیویورک

روزنامه نیویورک تایمز فاش کرد پیشنهاد به ظاهر جدید آمریکا در مذاکرات هسته‌ای تعلیق محترمانه دستگاه‌های سانتریفیوژ ایران است.

این روزنامه با بیان اینکه بعید است توافقی در نیویورک حاصل شود نوشت: آمریکا سال‌هاست با لطایف‌الحیل از جمله خرابکاری، حمله سایبری و تحریم‌های کمرشکن اقتصادی می‌کوشد کار تولید سوخت هسته‌ای را در ایران کند سازد.اینک مذاکره کنندگان رویکردی جدید در پیش گرفته‌اند و با تلفیق یک دیپلماسی آبرومندانه(!) می‌کوشند مذاکرات را به پیش ببرند و ایران را وادار سازند در صنعت انرژی هسته‌ای‌اش همانند یک لوله‌کش وارد عمل شود. این ایده جدید پیشنهاد می‌دهد که ایران مانند یک لوله‌کش وارد کارخانه شود و بسیاری از لوله‌هایی که سانتریفیوژها را به یکدیگر متصل می‌سازد اعم از ماشین‌آلات عظیم‌الجثه که در یک پلکان مارپیچی به هم متصل شده است و به سوخت اورانیوم اجازه می‌دهد از یک ماشین به ماشینی دیگر هدایت شود را از کار بیندازد. با این شیوه ایرانی‌ها هم می‌توانند ادعا کنند(!) که تسلیم خواست غرب نشده‌اند که از آنها می‌خواهد به غیر از تعدادی محدود همه 19 هزار سانتریفیوژ خود را از کار بیندازد.

نیویورک تایمز افزود: این ماشین‌آلات منبع غرور ملی ایرانیان است.

نیویورک تایمز می‌نویسد: آیت‌الله خامنه‌ای رهبر عالی ایران تابستان امسال در یک سخنرانی، مشخصاً با ذکر جزئیات دقیق از نیاز ایران به 10 برابر شدن ظرفیت غنی‌سازی سخن گفت.

در همین حال آسوشیتدپرس در گزارشی نوشت: مذاکرات به دلیل مخالفت ایران با کاهش شدید تعداد و ظرفیت سانتریفیوژها، که می‌تواند اورانیوم را در سطوح مورد نیاز برای سوخت راکتور یا کاربرد در کلاهک اتمی غنی سازد، متوقف شده است. با این وجود دو دیپلمات گفته‌اند که پیشنهاد جدید به جای تمرکز بر کاهش تعداد قابل ملاحظه 19 هزار سانتریفیوژ فعلی، به برداشتن لوله‌های ارتباط آنها و قطع تغذیه اورانیوم خواهد پرداخت.

لس‌آنجلس تایمز در همین زمینه و در توضیح علت ارائه چنین پیشنهادی، به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت: زمان بسیاری می‌برد که بتوان یک آبشار راه‌اندازی کرد و اتصال لوله‌ها به سانتریفیوژها به یکدیگر یک روند پرزحمت و زمان‌بر است. کارشناسان اعلام می‌کنند که ایده قطع اتصال میان سانتریفیوژها به شکل‌های مختلف در مذاکرات غرب با ایران در بیش از یک دهه گذشته وجود داشته است. بدین‌ترتیب ایران می‌تواند ادعا کند توافقی آبرومندانه را پذیرفته و مجبور نشده سانتریفیوژها را متلاشی کند(!)

اولی هاینونن و دیوید آلبرایت از کارشناسان هسته‌ای اعلام کرده‌اند که اتصال دوباره سانتریفیوژ می‌تواند زمان‌بر باشد اما این مسئله بستگی دارد به اینکه چگونه این سانتریفیوژها به هم متصل شوند و آیا تجهیزات مرتبط با آن نیز قطع شده و به انبار منتقل شده‌اند یا نه؟ قطع ساده اتصال می‌تواند در طول چند روز دوباره متصل شود اما روندهای دیگر ممکن است ماه‌ها طول بکشد.

پیشنهاد شعبده‌بازانه آمریکا در حقیقت ایجاد راه فرعی برای تحقق هدف پیشین در زمینه کاهش و تعلیق ظرفیت غنی‌سازی ایران و حفظ دکور مینیاتوری و ماکت‌گونه از آن است. آنها پیش از این خواستار کاهش سانتریفیوژهای ایران از 19 هزار دستگاه به 1500 دستگاه بودند که با مخالفت ایران مواجه شد.

تبدیل تأسیسات فردو به مرکز تحقیقاتی! از دیگر پیشنهادهای فریبکارانه دولت آمریکاست. در عین حال موضوع لغو تحریم‌ها نیز همچنان مسکوت مانده و آمریکایی‌ها به روال یک سال اخیر هیچ تمایلی برای این کار ندارند. آنها به تعهدات محدود در توافق ژنو و در حوزه‌هایی نظیر لغو تحریم‌های مربوط به فروش هواپیما و قطعات آن وفادار نماندند.

نکته قابل تأمل در پیشنهاد موذیانه اخیر آمریکا (قطع اتصالات سانتریفیوژها) این است که اوباما سال گذشته اذعان کرده بود آمریکا توانایی‌اش را ندارد، اگر نه مایل به اوراق کردن برنامه هسته‌ای ایران است به نظر می‌رسد پیشنهاد اخیر بازسازی همان آرزو در قالب ایده فریبکارانه است.

منبع: فارس

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.