ازدواج از نوع سفید؛ سرنوشت از نوع سیاه!
ازدواج سفید، سبکی از زندگی مشترک است که در آن دو نفر بدون جاری شدن خطبه عقد یا صیغه محرمیت، زندگی مشترک خود را شروع می‌کنند؛ اما از آنجایی که این ازدواج، از نظر قانونی، جرم و از نظر شرعی، گناه است بنابراین فرد مدام با استرس و نگرانی از عواقب چنین رابطه ای مواجه است و آرامشی را که حاصل پیوند بین زن و مرد از طریق ازدواج است در این نوع ازدواج دروغین مفقود است.
به گزارش اصفهان شرق؛ از خودش می‌پرسد، نیمه گمشده من کو؟ اصلا من نیمه گمشده ای دارم؟ یعنی الان نیمه گمشده من کجاست؟ خودم باید پیدایش کنم؟ یعنی ممکن است که من هم ازدواج کنم ؟
این سوالات ، برای یک جوان سوالاتی است که مدام در ذهنش مرور می شود. گاهی جوابی برای آن ها دارد و گاهی موانع موجود بر سرراه رسیدن به نیمه گمشده اش مانند فیلم سینمایی از جلوی چشمش سکانس به سکانس می گذرد. برای آقا پسرها شغل، درآمد ، خونه ، ماشین و مسئولیتی که متوجه آنها می شود در زندگی مشترک یاداوری می شود و برای بعضی از دختر خانم ها استقلال و ازادی عملی که در دوران مجردی دارند و خدشه دار شدن آن نگرانشان می کند.
بعضی از انان این دغدغه ها را کنار می گذارند و توکل می کنند به خدایی که خودش قول داده کفایت کننده کسی باشد که به او توکل می کند و به دنبال رسیدن به ارامش و عشق و مودت، ازدواج و زندگی مشترک مطابق با شرع و عرف را انتخاب می کنند و عده ای پا در راه زندگی سیاهی می گذارند که با سفیدیی کذایی، شوم ترین سرنوشت را برایشان رقم می زند و ازدواج سفید و عشقی آبکی را برای خود بر می گزینند!
ازدواجی که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی و دینی است
گوش ما به شنیدن ازدوج صوری ، ازدواج صیغه ای ، ازدواج موقت و ازدواج دائم عادت دارد اما ازدواج سفید واژه ای نا آشنا با گوش و اعتقادات و باورها و شرع و قانون ماست. واژه ای که در ظاهر و با ترکیب دو کلمه ازدواج و سفید، می خواهد زشتی و پلیدی موجود در حقیقت خود را کتمان کند. رابطه ای که لذت آنی و مقطعی را در بردارد و تباهی و سیاهی سرنوشت نتیجه محتوم آن می باشد.
این نوع ازدواج سبکی از زندگی مشترک است که در آن دو نفر بدون جاری شدن خطبه عقد یا صیغه محرمیت، زندگی مشترک خود را مانند یک زن و شوهر عادی شروع می‌کنند، در این نوع ازدواج در مدارک تشخیص هویت افراد (شناسنامه ) ثبت ازدواج صورت نمی گیرد، این رابطه جدی‌تر از دوستی‌های مشترک یا هم‌خانگی‌های افراد بوده و چون قید و بندهای رسمی ازدواج و طلاق را ندارد با ازدواج رسمی تفاوت دارد. در این نوع از “ازدواج” که بیشتر به خاطر منافع اقتصادی و رفع نیازهای جنسی و عاطفی صورت می گیرد، پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد ایجاد می شود که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است و زمان تمام شدن این رابطه نیز بنا به میل یکی از طرفین می باشد؛ مثلا ممکن است بعد از گذشت چند ماه زن جذابیت های لازم را دیگر برای مردی که با او در پیوند ازدواج سفید می باشد، نداشته باشد بنابراین این رابطه پایان می پذیرد! این نوع ازدواج به زیان دختر تمام می شود هر چند ممکن است پسر با مشکلات روحی پس از پایان این رابطه مواجه گردد اما دختر تمام زندگی اش را از دست می دهد و امکان اینکه ازدواج دائمی و موفقی پس از این رابطه داشته باشد با توجه به شرایط اجتماعی جامعه ما کم است. این سبک از ازدواج متاسفانه هم اکنون در بعضی از مناطق ایران شایع شده است و با توجه به عدم مسئولیت پذیری و امکان برطرف کردن نیازهای عاطفی و جنسی در آن، به صورت تدریجی درحال گسترش می باشد!
دلایل گرایش به ازدواج سفید چیست ؟
تجردگرایی دختران، کمرنگ شدن اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی مردم، الگوبرداری از ماهواره و رسانه های بیگانه به ویژه سریال های ساخت ترکیه و امریکای جنوبی، بی اعتنایی به نظام خانواده، عدم مسئولیت پذیری دختران و پسران برای زندگی اجتماعی و جامعه پذیر کردن آنها، محک زدن رابطه و آشنايي بيشتر، نداشتن اعتقاد به ازدواج، نبود امکانات برای ازدواج از جمله مسکن و بیکاری، مشکلات مالي و … از جمله دلایل گرایش جوانان به این نوع از سبک زندگی می باشد .
آرامش حاصل از پیوند زن و مرد از طریق ازدواج شرعی، در ازدواج سفید، مفقود است
مسلما ظهور و بروز و گسترش هر پدیده ضد اجتماعی عواقب و تبعاتی برای فرد در گیر در آن و جامعه دارد؛ ازدواج سفید نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد هر چند این ازدواج ارضای عاطفی و جنسی و سرنوشت یکسان اقتصادی به دنبال دارد اما هنگامی که نوع رابطه برای اطرافیان این زوج کذایی آشکار شود مخالفت، نمایان می گردد و حمایت های اجتماعی از این افراد برداشته می شود؛ هر چند در پاره ای از موارد طرفین با اطلاع از خانواده ها اقدام به چنین عملی می نمایند اما توجه به این نکته ضروری است که فاصله گرفتن والدین از فرزندان و شکاف نسلی موجود در بین والدین و فرزندان از یک سو و وجود گرفتاری های متعدد و مشکلات در زندگی خانوادگی این افراد باعث می گردد که خانواده ها فرصت چانه زنی و توان سرو کله زدن و متقاعد کردن فرزندان خود را نداشته باشند؛ بنابراین وقتی می بینند انان تصمیمی گرفته اند که با شرایط خانوادگی و جامعه سازگاری ندارد، می گذارند هر کاری دلشان می خواهد انجام دهند؛ ولی حقیقت امر، این است که این نوع ازدواج نه از سوی خانواده و نه نهادهای اجتماعی پذیرفته نمی شود. طرفین در این نوع از ازدواج از نظر حقوقی و قانونی از هیچ جایگاهی برخوردار نیستند و چنانچه در این نوع از ازدواج فرزندی متولد شود بیشترین لطمه به آن وارد می گردد زیرا چنین ازدواجی جایی ثبت نمی شود و سرنوشت این فرد پس از تولد نامعلوم است. از سوی دیگر این نوع ازدواج باعث کاهش فرزند آوری و از دست دادن شانس مادر شدن و ایجاد خلاء روانی برای زنان می شود حال آنکه مردان در صورت ترک چنین رابطه ای مسلما کمتر اسیب می بینند! از آنجایی که این ازدواج از نظر قانونی جرم محسوب می شود و از نظر شرعی نیز گناه است بنابراین فرد مدام با استرس و نگرانی از عواقب چنین رابطه ای مواجه است و آرامشی را که حاصل پیوند بین زن و مرد از طریق ازدواج است در این نوع ازدواج دروغین مفقود است.
چه باید کرد؟
تسهیل فرایند ازدواج جوان و تقویت باورهای دینی بهترین راه چاره است…
منبع: ایمنا
