زنده رودم، هر که آمد ناله ای سر داد و رفت، تو آرام بخواب
برخی میگویند جرعه آبی هم تو را سیراب میکند، اما همین را هم از تو دریغ میکنند، هر کس دیگری را مقصر میداند و این قصه سالها است بین مسئولان شهر و استان و کشور میچرخد درست مانند یک چرخه تکراری اما این بار نه چرخه تکرار زندگی بلکه چرخه تکرار اتهام برای فرار از راه حل مشکل زایندهرود.
زنده رودم تشنه و مرده بمان اینجا همه به جان هم افتادهاند تا تو را سیراب کنند.
اینجا یک روز مدیری ادعای سیر کردن تو را وعده میدهد و دیگر روز رئیسی، یک روز فلان نماینده کاسه داغتر از آش میشود برای سیراب کردنت و روزی دیگر فلان مسئول.
یک روز این نماینده وزیر را مقصر میداند و روز دیگر مردمان شهر نمایندگان را یک روز مسئول فلان تشکل کشاورزی استاندارمان را مقصر میداند و روز دیگر آن دیگر نماینده شهردار شهرمان را زیر سئوال حفر چاههای غیرمجاز شهرداری میبرد.
روزی مدیریت آب کشور متهم به خشک کردن میشود و دیگر روز بیخردی مدیریت استانی.
روزی پایین دست باید چوب حراج بزند به مایحتاجش تا تاوان خشک شدن تو را بدهد و یک روز بالادست باید پمپهایش را ویران کند تا آب در گلوگاهها و رگهای تشنه تو فرو رود.
* اینجا هر کس دیگری را متهم میکند
امروز هفت سال از روزی که تو را برای نخستین بار خشک کردند میگذرد و بعد از گذشت هزاران هزار روز هنوز همه به دنبال مقصر اصلی همان هفت سال پیش هستند و در این جریان حتی یک قدم هم پیشرفت نکردهاند با اینکه نامهها و طومارها و شکایتها و دادگاهها و نشستها و مجلس و دولت و قوه قضائیه هم نتوانست به این قضیه فیصله بدهد.
بر سر این رود همه ایستادهاند و گریه سر میدهند و هر کس به دیگری تسلیت میگوید و نگاهها در بین جمعیت تنها به دنبال مقصر میگردد و امروز هفت سال است که این قصه ادامه دارد.
اما این قصه پر درد هر روز مدام تکرار میشود و خواننده این رمان هزار قصه نیز ماییم.
قصهای که در آن خواندیم بیثباتی و بیتدبیری مردانی که کوس مدیریتیشان را بر بوق و کرنا زدند و باز هیچ برای هیچ کردند.
قصه فروش آب که هر کسی سهم خود را از آن برد و اصفهانیهایی که خوش آوازه هستند به بخشش و گویی این آب را همچون گز اصفهان به سوغات برای بسیاری از شهرها دادند، اما امروز خودشان بر سر رودشان گریه سر میدهند.
ما خواندیم در این هفت سال قصه شکوه اصفهان را در پس خشکی زندهرود که چگونه به تاراج رفت، که چگونه سهم گردشگرانمان و میراث فرهنگیمان کویر برهوتی بود.
اما امروز خشکی زایندهرود این دیار کوس بیتدبیری و بیخردی مدیرانی را فریاد میزند که آمدند و شاید تنها نگاهشان به چند صباحی بود که علم مدیریت بر دوش آنها سنگینی میکرد و طرح و برنامه و استراتژی را برای آیندگان این دیار بکار نبردند و امروز نمایندگان شهرم دست به دامان استیضاح وزیر نیرو شدهاند تا شاید از این ترفند بتوانند راه به جایی ببرند.
و این قصه کش و قوس و پاسکاری بین مسئولان سالها است ادامه دارد و تنها مردمی متضرر شدند که یا کارهایشان را از دست دادند مثل باجههای کرایه قایقهای تفریحی که در جای جای این رودخانه در بین مارپیچ پلهای متعدد زاینده رود جایگاهی را به این امر اختصاص داده بود تا علاوه بر کسب درآمد از این راه بتوانند لحظات مفرحی را برای مردمان ایجاد کنند و صد البته صدای شادی و خنده و هیجان کودکان و بزرگسالان نشاطی را در فضا و نواحی رودخانه ایجاد کرده بود و امروز همه آنها به کویری لم یزرع تبدیل شده که هر اصفهانی از کنار رودخانه بی جان که به قول «یک سایت خبری دراز به دراز افتاده وسط شهر» میگذرد سرش را به طرفی دیگر بر میگرداند تا این بی جانی و جان دادن صدها موجود زنده از ماهیهای مختلف گرفته تا پرندگان و گلها و خزهها و … را نبیند.
در گیر و دار خشکسالی زایندهرود اصفهان سه استاندار بر مسند قدرت این شهر آمدند و هیچ یک نتوانستند راهکاری متقن را ارائه دهند که آیندگان از برکات نتایج فعالیتشان استفاده کنند.
یک روز استانداری آمد که خودش داعیهدار عدالت بود و سالها درس قضاوت و عدالت را از بر کرده بود و در این راه مویهای سپیدش نشان از تجربه داشت و با وجودی که در هیاهوی خشکیهای ابتدایی اصفهان بود و در برابر همه اعتراضها و حق کشیها و ناحقیهایی که در جلوی چشمانمان توسط مردمان بالادست و مسئولانشان و زنجیرههای انسانی اتفاق میافتاد بر این معتقد بود که نباید جواب خون را با خون داد و باید سکوت کنیم و کار را بدهیم به دست کاردانها نه مردم احساسی و گذر زمان مشکلات را رفع خواهد کرد.
و بالاخره شاهد بودیم با وجود همه کش و قوسهای فراوان و درگیریهای بسیار در آن سالها بر سر خشکی زاینده رود هیچ راهکاری ارائه نشد که نشد و همه تبعات این خشکی دامن گیر، کشاورزان شرق و غرب و شمال و جنوب اصفهان و صنایع همیشه متهم به مصرف آب اصفهان و مردمی که باید سهم آب حتی مصرفی روزانهشان از روی آنها دریغ شود.
هر چند جلسات متعدد با وزرای وقت نیرو و کشور و حتی شخص رئیس جمهور برگزار شد اما سرانجام آنها بینتیجگی بود که به وزرای بعدی و استانداران و نمایندگان بعدی منتقل شد و همه از ابتدا راهی را آغاز میکردند برای رفع مشکل نه اینکه تدابیر متقن اتخاذ شده قبلی را ادامه دهند که به سرانجامی مطلوب دست یابند.
این مسئله یعنی جاری بودن آب در فلات مرکزی ایران به قدری مهم بوده که حتی در زمان سفر رهبر معظم انقلاب در سال 80 به اصفهان نیز به این مسئله توجه شده است.
*راهکارهایی که هرگز اجرایی نشد
در سفر استانی مقام معظم رهبری در آبان 1380 به اصفهان ایشان با اظهار تأسف از جاری نبودن آب در رودخانه زایندهرود، پیشبینی راهحلهای اساسی و اجرای سریع آنها را مورد تأکید قرار دادند که البته هرگز اجرایی نشد.
در جلسه هیئت وزیران در حضور مقام معظم رهبری وزیر وقت نیرو اعلام کرد با طرحهای در دست اجرای تونل سوم کوهرنگ و تونل چشمه لنگان و همچنین اجرای دو طرح تونل گوکان و تونل بهشتآباد 2.2 میلیارد متر مکعب آب به منطقه دشت مرکزی منتقل خواهد شد.
* مروری بر سرپیچیهای صورت گرفته از فرامین رهبری در 12 سال گذشته در حوزه زایندهرود
_ از دستور کار خارج شدن تونل گوکان در دولتهای پیشین علیرغم تصمیمات اتخاذ شده در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی
_ کاهش دادن حجم آب انتقالی تونل بهشتآباد از یک میلیارد متر مکعب مصوب برای استان اصفهان به 580 میلیون متر مکعب برای سه استان یزد، کرمان، اصفهان در دولت قبل
_ متوقف شدن عملیات اجرایی تونل بهشت آباد تحت تأثیر فشارهای غیر کارشناسی
_ بیاعتنایی به 12 سال مطالعات تونل بهشتآباد توسط مشاوران معتبر داخلی و خارجی از کشورهای فرانسه، سوئیس و اتریش و جایگزین کردن طرح غیر کارشناسی و بدون پشتوانه مطالعاتی و غیر اقتصادی خط لوله و پمپاژ با ارتفاع حدود 700 متر به جای انتقال ثقلی آب با تونل. اقدامی که موجب 25 برابر شدن هزینه بهرهبرداری هر متر مکعب آب، افزایش هزینههای سرمایه گذاری و سه برابر شدن قیمت تمام شده آب میشود.
* تداوم خشک بودن رودخانه به مدت بیش از 7 سال پیاپی
عدم تحویل حقابه مسلم حقابه داران طوماری و سهم آبهبران قانونی زایندهرود، گسترش دامنه بحران آب به غرب اصفهان و مناطق میانی حوضه و خشک شدن باغهایی با قدمت چند قرن و دارای حقابه، تخصیصهای بیرویه در استان چهارمحال و بختیاری که منجر به افزایش حجم برداشت آب از زایندهرود از 50 میلیون متر مکعب به 237 میلیون متر مکعب شده است و … همه از جمله مشکلاتی بود که دامنگیر اصفهان و اصفهانی شد.
هر چند که در زمان سکانداری اصفهان بر دستان هنرمندپرور علیرضا ذاکراصفهانی نیز کاری برای زاینده رود از پیش رانده نشد و حتی در سالهای آخر تکیهاش بر استانداری اصفهان التهابات شرق اصفهان به اوج بحران خود رسیده بود تا جایی که یگان ویژهها از دیگر نقاط کشور به کمک انتظامات استان آمدند تا جلوی حق خواهی کشاورزان اصفهانی را بگیرند، و همه آن قصه شکستن لوله انتقال به یزد و اعتصابها نیز مشکلی از گره مشکلات حل نشدنی زایندهرود باز نشد و تنها راهکار همان راهکار قبلی بود که برای مدتی آب باز شود تا به عبارتی یک رضایت نسبی در فضای جامعه ایجاد شود اما همه این مسکنها تنها درد ملتهب بخش عظیمی از جامعه را موقتا آرام میکرد و همواره ترسانیم از روزی که این زخمهای کهنه سرباز کنند.
و اما قصه اکنون ما نه بر سر بیتدبیری مدیران قبلی است که آنها آمدند و چند صباحی ریاست کردند و رفتند و شاهد بودیم که کاری از پیش نرفت که نرفت و سر تشنه زایندهرود همچنان تشنه تر بر زمینه چسبیده است، نه اینکه به فکر آیندهایم که از آینده آن خبری نداریم و نمیدانیم تدبر کدام مدیر و رئیس آینده خوشی را برای شهرمان رقم میزند.
اما قصه اصلی ما شرایط کنونی است که استانداری داریم و معاونی و رئیس آب منطقهای و وزیر نیرویی که همه آنها علم و تخصصی در این زمینه دارند و یکی از مهمترین تاکتیکهایی که به قول خودشان برای شرایط مدیریتی اصفهان از سوی مدیران کشوری برای انتخاب مسئولان استانی در نظر گرفته شد تاکتیکی برای نجات فلات مرکزی و جاری شدن همیشگی آب در زاینده رود و زنده شدن مرده طبیعت حاشیه این رود بوده است، تاکتیکی که چیده شد از معاون وزیری که شاید خودش در گذشته بر سر مسائل آبی زاینده رود برخی از امضاها را انجام داده حال با دلیل و بیدلیل که آن جای بررسی در قسمی دیگر را دارد و تشکیل شده از معاونی که خودش داعیهدار مدیریت آب در سالهای گذشته بوده است و رئیسی که در راستای اقدامات آبی استان ملقب به داشتن اقدامات مطلوب در کارنامه فعالیتش است.
امروز و در شرایط کنونی که هر کسی از یک طرف داعیه دار کمک به زنده رود شده است و تنها کارشان نیز برای داعیه داری متهم کردن دیگری است همه چشمهای مردمان این دیار بر دستان مردی است که بر مسند استانداری اصفهان نشسته است و در کارنامه فعالیتش برگههایی ممهور به حضور و فعالیت در سالهای مختلف به ویژه در زمینههای عمرانی و آب دارد تا ببینیم برای این زاینده رود چگونه تدابیری میاندیشد و میتواند سرانجامی بر این قصه نیمه تمام داشته باشند.
* انتقال آب به وسیله تونل، پشتوانه 12 سال کار کارشناسی دارد
حسن کامران یکی از نمایندگانی است که داعیهدار دوباره زنده کردن زایندهرود در بیشتر جلسات است بر این باور است که آب اهمیت بسیار دارد و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس شورای اسلامی نسبت به آینده این منبع نگران است.
نماینده مردم اصفهان در مجلس با اشاره به طرح سئوال از وزیر نیرو پیرامون عدم توجیه ایجاد خط دوم انتقال آب به استان یزد بدون در نظر گرفتن منبع آبی میگوید؛ پروندههای مربوط به طرحهای آب در این کمیته باز بوده و در حال پیگیری است.
وی در پاسخ به سئوالی پیرامون اقدامات انجام شده درباره طرحهای تأمین آب استان اصفهان گفت: ساماندهی دو طرح بزرگ آبی استان در قانون شامل تونل بهشت آباد و تونل سوم کوهرنگ از جمله اقدامات انجام شده به شمار میرود.
وی تصویب 200 میلیارد تومان بودجه برای احداث سد تونل سوم کوهرنگ از طریق اوراق مشارکت را از جمله اقدامات مجلس میداند و بر این اعتقاد دارد که با پیگیریهای انجام شده وزیر نیرو برای احداث این سد قول داده و اصلاح بخشهایی از طرحهای انتقال آب تونل بهشت آباد و تکمیل این طرحها صورت خواهد گرفت.
وی یکی از راهکارهای برونرفت از وضعیت موجود را جلوگیری از حفر و برداشت آب از چاههای غیرمجاز عنوان کرد و گفت: شهرداری اصفهان 200 حلقه چاه غیرمجاز دارد.
که البته این سخن کامران مبنی بر اتهامی که به شهرداری اصفهان نسبت داد، سر و صدای بسیاری را در بین مدیران شهرداری به وجود آورد و منجر به این شد که شهرداری نیز در جواب به این نماینده به صورت فورس ماژور جلسهای را برای پاسخگویی در جمع خبرنگاران با حضور معاون خدمات شهری شهرداری ترتیب دهد، که رنجر نیز در پاسخ به این صحبت گفت همه چاههایی که شهرداری زده قانونی و با مجوز است و خلافی صورت نگرفته است.
معاون خدمات شهری شهرداری اصفهان بر این اعتقاد داشت که عنوان کردن این موضوع که شهرداری اصفهان دارای 200 چاه غیرمجاز بوده، بر اساس چه مدارک و مستنداتی است و افرادی که این مباحث را عنوان میکنند باید بدانند که این صحبتها بار حقوقی دارد و در صورتی که همافزایی لازم وجود داشته باشد، زایندهرود میتواند از سراب تا پایاب زنده بماند، و افراد باید بدانند که با اتهام زدن و صحبت کردن بدون وجود مدارک علمی و مستندات، هیچ اتفاقی برای احیای رودخانه زایندهرود نمیافتد.
و در ادامه نیز بر این اعتقاد داشت که گسترش موزون و حفظ فضای سبز با بهرهبرداری بهینه از آب ضرورت دارد و شهرداری اصفهان در راستای حفظ و توسعه فضای سبز با استفاده از روشهای نوین تلاش میکند و در پاسخی مدافعانهتر از حق شهرداری گفت؛ نمایندگان اصفهان در مجلس شورای اسلامی باید پاسخ بدهند که در راستای جلوگیری از توسعه نامتوازن صنعت در اصفهان چه اقدامی را انجام دادهاند.
و دوباره همان قصه تکرار شد که انگشت اتهام شهرداری نیز برای دفاع از خودش به سمت نمایندگان دراز شد، (و گویی این قصه سر دراز دارد.)
* مدیریت صحیح منابع آبی برای حل مشکلات کم آبی راهگشا خواهد بود
استان اصفهان هفتمین سال خشکسالی را پشت سر می گذارد، و بارگذاریهای بیش از حد و همچنین مدیریت نامطلوب آب در حوضه رودخانه زاینده رود در سالهای گذشته، این رودخانه دائمی را به یک رودخانه فصلی تبدیل کرد.
البته در اینجا گریزی نیز بر وضعیت محیط زیستی اصفهان میزنیم که یکی از صدمات جبران ناپذیر بر قلب اصفهان است و آن تحت تأثیر قرار گرفتن محیط زیست استان اصفهان از خشکسالی است، از مرگ هزاران هزار ماهی تا بی آبی تالاب گاوخونی تا خشک شدن درختان بسیاری در حاشیه زاینده تا بی سر و سامانی پرندگان مهاجر و ….که این تبعات لطمهای جبران ناپذیر بر حیات طبیعی است.
سید ناصر موسویلارگانی دیگر نماینده مجلس آخرین تیر ترکش را رها میکند و میگوید؛ اگر درباره تونل بهشت آباد به نتیجه نرسیم از هیئت رئیسه مجلس درخواست میکنیم تا استیضاح وزیر نیرو را در دستور کار خود قرار دهد.
نماینده فلاورجان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه نمایندگانی از دیگر استانهای کشور نیز خواستار استیضاح وزیر نیرو هستند، بر این باور است که بسیاری از نمایندگان مختلف مجلس شورای اسلامی از عملکرد وزیر نیرو در زمینههای مختلف راضی نیستند و درخواست نمایندگان اصفهان برای استیضاح وزیر نیرو درباره تبدیل طرح تونل بهشت آباد به لوله یکی از 10 تا 15 مورد درخواست مختلف برای استیضاح وزیر نیرو است.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا نمایندگان استان مجاور نیز خواستار استیضاح وزیر نیرو هستند یا خیر اعتقاد دارد که با توجه به اینکه درخواست استیضاح وزیر نیرو توسط نمایندگان اصفهان بر درخواست استان مجاور اولویت داشته است تا زمانی که تکلیف درخواست اصفهانیها مشخص نشود استانهای مجاور نمیتوانند درخواست استیضاح وزیر نیرو را به مجلس ارائه دهند.
که تجربه نشان داده استیضاح وزرا تنها میتواند یک تلنگری برای دیگر وزرا برای اندکی تأمل در اقداماتشان برای امور محوله باشد و هیچ گاه برای انجام امور بزرگ استیضاح یک وزیر سبب به نتیجه رسیدن اموری که به آن دلیل وزیر را برکنار کردهاند نشده است.
به هر حال مجبوریم که همچنان امیدوار باشیم شاید روزی یک اتفاق خوب برای زاینده رود شهرمان بیفتد.
*راهکارهای حل بحران آب در حوضه زایندهرود
ـ تأمین بودجه لازم برای تکمیل عملیات اجرایی سد سوم کوهرنگ که موجب میشود ظرفیت تونل سوم کوهرنگ به ظرفیت نهایی برسد.
ـ صدور دستور اجرای تونل گلاب 2 که به تصویب هیأت وزیران رسیده و وزارت نیرو موظف به اجرای آن شده است برای مقابله با کمبود آب شرب 14 شهرستان زیر پوشش شبکه آبرسانی اصفهان (در حال حاضر شبکه آبرسانی با کمبود آب روبرو است و این کمبود در افق 1420 به 9/12 متر مکعب در ثانیه میرسد(
ـ حمایت از حقوق قانونی و مسلم حقابهداران زایندهرود از طریق جلوگیری از برداشتهای غیر قانونی از آب زایندهرود در استان چهارمحال و بختیاری
ـ لغو طرح برداشت آب از زایندهرود موسوم به بن ـ بروجن با حدود 700 متر ارتفاع پمپاژ و 140 کیلومتر سامانه انتقال، به جای طرح اولیه انتقال آب از سبزکوه که از نظر فنی ـ اجرایی و اقتصادی توجیه بیشتری دارد و با سامانه انتقال کوتاهتری بدون نیاز به پمپاژ میتواند آب بروجن و شهرها و روستاهای مشخص شده در هدف طرح را تأمین میکند.
ـ پرداخت خسارت به میزان واقعی و کارشناسی شده برای جبران خسارت واقعی وارده به حقابه داران
ـ تسریع در اجرای سد و تونل بهشتآباد مطابق طرح مطالعه شده و مصوب اولیه (اینکه عدهای تونل را عامل زهکش کردن و خشکیدن چشمههای مسیر میدانند، با نتیجه مطالعات مشاورین داخلی و خارجی منافات دارد؛ ضمن اینکه عمق تونل و فناوری روز دستگاههای حفاری بکار گرفته شده زهکش کردن تونل را منتفی میکند. این موارد نیز از مهمترین مواردی بود که نخبگان و مسئولان جدید و سابق و اسبق برای احیای زایندهرود مدنظر داشتهاند و آن را به گوش وزیر نیرو نیز رساندهاند.
ـ القصه گویی این راهی که مسئولان شهری و استانی و کشوری بر سر زاینده رود پیش گرفتهاند به ترکستان است و سرانجامش بعد از سالها نیز همین وضعیت کنونی خواهد بود.
و همه ترسمان از ماندگاری این بی خردیها برای بحران آب شهرمان و استانمان و حتی استانهای همجوارمان و تبعات بد برای کشورمان است.
تدبیر و گشایش امورم آرزوست…..
منبع: فارس: گزارش از مرضیه زارع