در مکتب امام رضا(ع) اخلاق بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ مسلط است/ کار اقتصادی باید متکی به اخلاق باشد
امام رضا(ع) می فرمایند کسی میتواند اخلاقمدار واقعی باشد که عقاید سالم و نابی داشته باشد و کسی که توحیدش آلوده به شرک باشد نمیتواند در مسیر صحیح گام برداشته و متخلق به اخلاق حسنه باشد.
به گزارش اصفهان شرق؛ امروز سالروز شهادت پیشوای هشتم شیعیان، حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) است. امام رضا (ع) همانند دیگر پیشوایان معصوم (ع) به زیور فضائل اخلاقی و کمالات نفسانی آراسته و از هر گونه زشتی و پلیدی و رذائل اخلاقی منزه بودند و توانستند دوستی عام و خاص را به خود جلب کنند.
امام هشتم به سبب داشتن خصوصیات اخلاقی شایسته محبوب دلهای مردم اعم از شیعه و سنی شده بود همین محبوبیت تا جایی پیش رفت که مامون نقشههای خود را که در راستای تخریب شخصیت امام رضا (ع) طراحی کرده بود نقش بر آب دید و عاقبت با توجه به اوجگیری احساسات مذهبی به نفع امام رضا (ع) با دسیسه چینی، حضرت را مسموم و به شهادت رساند.
اخلاق و سیره اخلاقی امام متکی به یک مبانی و بنیادهای نظری مستحکم بود. اخلاق به نوعی با جهانبینی و مبانی فکری ارتباط دارد به همین دلیل در دنیا شاهد اخلاقهای متفاوت هستیم. مکاتب مختلف اخلاقهای مختلفی را عرضه میکنند، اخلاق مارکسیستی، اخلاق مسیحی، اخلاق الحادی و اخلاق اسلامی الزاماً اسم اخلاق دارند اما یکی نیستند و تفاوتهای بسیار مهم و گاهی اوقات در تضاد و تعارض با یکدیگر هستند. بنابراین نخستین مساله در مطالعه ابعاد رفتارهای اخلاقی امام رضا (ع) این است که مبانی جهانبینی و بنیادهای فکری و نظری اخلاقی امام رضا (ع) مستحکم است به این معنا که این اخلاق متکی بر توحید، وحی، عقلانیت و فطرت پاک و زلال فطری بشری است.
در سیره امام رضا (ع) دیده میشود که اخلاق باید بر سیاست، اقتصاد، فرهنگ، آداب و رسوم اجتماعی سلطه داشته باشد. امام باید نشان دهد که شخصیت اخلاقی است مثلاً در برخورد با قدرت، امام اگرچه که تا آستانه رأس قدرت پیش میرود و مامون به عنوان ولیعهد خود این جایگاه را به ایشان تحمیل میکند و حضرت نیز بنا به مصالحی میپذیرند، اما اینکه امام در رأس قدرت قرار گرفته بودند اینگونه نبود که ایشان به روشهای نامشروعی متوسل شوند و با ابزار دروغ، مکر و فریب کار خویش را پیش ببرند و هرگز تحت تأثیر وسوسههای قدرت، ثروت و شهوت قرار نگرفتند بلکه با بی اعتنایی به تمام این مضامین و مسائل پیش میرفتند و کاملاً سیاست ورزی امام متکی به رفتارها و مبانی اخلاقی ناب و زلال بود. این آموزش بسیار مهمی است که حضرت به انسانها یاد میدهند تا اگر خواستند کار اقتصادی انجام دهند حتماً متکی بر اخلاق باشد تا مبادا به نام کار و فعالیت اقتصادی رفتارهای اخلاقی را زیر پا بگذارد و باورها و تعالیم اخلاقی فراموش شود.
امام میتوانست با مکر و فریب با بزرگان حکومت یا حتی مامون برخورد کنند تا بتوانند به موقعیتهای بهتری دست یابند اما بنای ائمه اطهار (ع) بر این بود که کسب قدرت به طریق غیر اخلاقی در واقع مرگ آن دین و اخلاق است و چنین قدرتی فایده ندارد.
در تبلیغ دین اگر اخلاق حاکم نباشد کسی جذب دین نمیشود برای مثال انسان نمیتواند دروغ بگوید بعد با این دروغ گفتن عدهای مسلمان شوند، این جایز نیست؛ بنابراین اخلاق باید در همه عرصهها رعایت شود. روزی امام با عمران صابی بزرگترین دانشمند و فیلسوف زمان خویش مناظره میکردند او از پیروان و علمای مذهب صابئین بود. حضرت چندین جلسه با او بحث و مناظره میکنند در یکی از این جلسات که صابی با امام بحث و مناظره میکرد وقت نماز شد و حضرت برخاستند و فرمودند من نماز بخوانم میآیم؛ عمران خطاب به امام گفت آقا ادامه دهیم شاید من مسلمان شوم و تغییر کنم؛ حضرت در پاسخ فرمودند اگر خداوند متعال اراده کرده باشد و خیر و صلاح تو در اسلام آوردن باشد بعد نماز هم این امر محقق میشود، بنابراین الان وقت نماز است و من باید امر پروردگار را اطاعت کنم؛ از این رو حضرت رفتند و نماز خواندند و آمدند. در این هنگام عمران وقتی مشاهده کرد دستورات یک دین در رهبر دینی آن تا این حد لطیف عمل و پیاده میشود به اسلام ایمان آورد و مسلمان شد.
بنابراین این بسیار مهم است که انسان در عرصههای مختلف سلطه اخلاق بر سیاست، اقتصاد، فرهنگ، علم و آداب اجتماعی را حفظ کند چرا که دلیل تأثیرگذار بودن آموزشهای اخلاقی امام رضا (ع) بر دیگر پیروان ادیان و مذاهب نیز همین امر است چرا که خود امام مظهر عقلانیت، اخلاق و دیانت بودند. از این رو اخلاق امام هشتم با دین ارتباط داشت، با عقل مرتبط بود و با فطرت انسان پیوند و گره ناگسستنی داشت. حضرت به این امر بسیار تاکید داشتند و میفرمودند اخلاق یک مجموعه است که باید به همه ابعاد آن عملاً و عیناً پیاده شود. اگر یک معلم اخلاق یا یک رهبر دینی در عمل نه صرفاً در سخن به اخلاق پایبند باشد و آن را پیاده کند این بزرگترین درس برای متربی خواهد بود.
باید در بحث اخلاق توجه داشت که اخلاق صرفاً حرف زدن و سخن نیکو گفتن نیست بلکه فضیلت اخلاقی و یک فضیلت اکتسابی عملی است. از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند مردمان را به سمت دین دعوت کنید، دعوت کنندگان مردم باشید اما نه با زبان بلکه با عمل؛ همیشه لازم نیست انسان برای دعوت دیگران به دین، سخن بگوید تا دین تبلیغ شود بسیاری از مواقع باید با عمل و رفتار صحیح مردم را به دین دعوت کرد. رفتار و عمل انسان دیندار خود تبلیغ دین است و جاذبه دارد.
انتهای پیام/