سرویس: اخبار شهرستان 15:02 - چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399

استاد حوزه و دانشگاه مطرح کرد؛

شب قدر، شب درک ولایت

حجت الاسلام والمسلمین عرب صالحی با بیان اینکه شب قدر شب درک ولایت در حد ظرفیت وجودی خودمان است گفت: شب قدر شب پیوند خوردن با مقام ولایت حضرت حجت(عج) است و این آن اکسیر اعظم و درّ مکنونی است که در ماه رمضان و در شب قدر نهفته است.

در زندگی انسان همواره ایام و لحظاتی وجود دارد که بهترین زمان ها برای ارتباط با خالق و چشم پوشی از ذخارف و مسائل مادی دنیوی است؛ ماه رمضان دقیقا یکی از همین زمان ها است که به تعبیر روایات اولش رحمت، میانه اش مغفرت و آخرش رهایی انسان از آتش جهنم است.

برای عظمت ماه رمضان اگر همین یک روایت را داشتیم کافی بود که در این ماه خواب انسان عبادت و نفس کشیدن او تسبیح خدا محسوب می‌شود؛ البته به تعبیر بزرگان دین مفهوم این روایت تلاش برای رسیدن به خدا است چراکه اگر خواب و نفس این مقدار تأثیر داشته باشد پس عبادت، دستگیری از دیگران، انفاق، نماز و دعا و مناجات چه مقدار ارزش دارد؟

تا چشم بر هم گذاشتیم بیش از نیمی از ماه برکت و رحمت الهی گذشت و به میلاد پر سر سعادت کریم اهل بیت(ع) امام مجتبی(ع) رسیده ایم و به مرور به شب های قدر، شب های رقم خوردن تقدیر و سرنوشت نزدیک می شویم.

شب هایی که به تعبیر قرآن ارزش آن بیش از هزار ماه است، شب هایی که قرآن کریم بزرگترین معجزه تاریخ، در آن شب نازل شده، شب هایی که فرشته های مرتبا بر امام زمان(عج) نازل می شوند، شب هایی که اعمال انسان به امضای آخرین ذخیره الهی می رسد و بالاخره شب هایی که آخرین فرصت برای رهایی از دام شیطان و قرار گرفتن در قلعه مستحکم ایمان و اعتقاد است.

در همین راستا با توجه به اهمیت این ایام، با حجت الاسلام والمسلمین «محمد عرب صالحی» دانشیار و رئیس پژوهشکده حکمت و دین پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و استاد حوزه و دانشگاه گفت‌وگویی ترتیب داده ایم.

متن گفت‌وگوی یاد شده به این شرح است.

با عرض سلام و خسته نباشید؛ بنظر شما اگر بخواهیم اهمیت ماه رمضان را در یک جمله خلاصه کنیم آن جمله چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده هم از شما و همه فعالان حوزه رسانه دینی بویژه خبرگزاری شبستان تقدیر و تشکر میکنم. امیدوارم در این ضیافت بزرگ الهی آنچه به صاحب سفره می برازد و درخور اوست بدست آوریم نه آنچه خود لایق آن هستیم و این با دوری از غفلت، همت بزرگ، توجه به عظمت بی منتهای میزبان و توسل به کارگزاران این مائده الهی امکان پذیر است.

مطابق آنچه از روایات بر می آید ماه مبارک رمضان اکسیر و کیمیاست. غور و تفکر در همین یک جمله کافی است تا ما را متوجه عظمت این مائده الهی کند. یک مهمانی بزرگ است که با ورود واقعی به آن به دور از غفلت و کسالت و بی حالی و با متنعم شدن از  انوار و فیوضات ربانی می توان تحول اساسی در وجود خود ایجاد کرد.

اگر ممکن است توضیحات بیشتری برای مخاطبین بفرمایید

ببینید برای دو واژه اکسیر و کیمیا در کتب لغت معانی نزدیک بهم ذکر شده  است. مثلا در فرهنگ معین در معنای اکسیر سه تعبیر آمده:

۱- ماده ای که ماهیت اجسام را تغییر دهد و با ارزش تر سازد مثلاً مس را طلا سازد. 2 – هر چیز مفید و کمیاب . 3 – دارویی که به عقیدة قدما هر مرضی را علاج می کرد.

در معنای واژه کیمیا هم پنج معنا ذکر شده که سه معنای آن مرتبط با بحث ماست؛ 1.ماده ای که به عقیدة قدما می توانست مس را تبدیل به طلا کند. ۲. هر چیز نادر و نایاب، دست نیافتنی . ۳. در تصوف نظر پیر و مرشد کامل.

اکسیر و کیمیا در عالم ماده و عالم معنا

در عالم مادیات اختلاف است که آیا چنین ماده ای وجود دارد که مثلا وقت به مس زده شود مس تبدیل به زر گردد یا نه! به قول استاد شهید مرتضی مطهری كيمياگران معتقد بودند كه در عالم ماده‏اى وجود دارد به نام «اكسير» يا «كيميا» كه مى‏تواند ماده‏اى را به ماده ديگرى تبديل كند؛ قرنها به دنبال آن مى‏گشتند.

شعرا اين اصطلاح را استخدام كردند و گفتند آن اكسير واقعى كه نيروى تبديل دارد عشق و محبت است، زيرا عشق است كه مى‏تواند قلب ماهيت كند. عشق مطلقاً اكسير است و خاصيت كيميا دارد، يعنى فلزى را به فلز ديگر تبديل مى‏كند. مردم هم فلزات مختلفى هستند: «الّناسُ مَعادِنُ كَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ» عشق است كه دل را دل مى‏كند و اگر عشق نباشد دل نيست.

اما در سلسله علل غیبی چنین اکسیر و کیمیایی قطعا وجود دارد. یعنی قدرتهای ماورائی هست که هم در عالم مادی تاثیر گذار است و اگر اراده کند می تواند در اشیا تغییر ماهیت و قلب هویت انجام دهد و مثلا مس را تبدیل به طلا کند و سنگ را مبدل به زر. همچنین تاثیر چنین اکسیرهایی در عالم معنا فراوان است. اگر کسی با آن پیوند خورد هویتش و نشئه وجودی اش تغییر می‌کند.

ارتباط این مسأله با ماه رمضان  و ضیافت الهی در چیست؟

خدمت شما عرض شود پیامبر گرامی اسلام(ص) در آخرین جمعه ماه شعبان خطبه ای داشتند که معروف است در آنجا جملات بسیار دقیقی دارند. پیامبر فرمود:«انفاسکم فیه تسبیح» . نفس های شما در ماه رمضان تسبیح کردن خدای متعال است. یعنی نفس تبدیل به سبحان الله گفتن می شود تبدل ماهیت پیدا می کند. و باز فرمودند: «و نومکم فیه عباده» خواب شما در این ضیافت عبادت پروردگار عالم است. یعنی خواب تبدیل به عبادت می‌شود، ماهیتش تغییر می‌کند.

ارزش ماه رمضان در کلام پیامبر

توجه بفرمایید پیامبر می توانست بگوید نفس های شما در این ماه ثواب تسبیح کردن دارد و خواب شما ثواب عبادت کردن دارد، ولی از این تعبیر استفاده نکردند. زیرا اینجا صرفا مسئله ثواب مطرح نیست. این جا باید مهمان رنگ میزبان به خود بگیرد و به رنگ خدایی در آید.

در روایت دیگری از حضرت صادق(ع) آمده که خداوند خطاب به موسای کلیم فرمودند بوی دهان روزه دار برای من از مشک و عنبر خوشبوتر است، این حکایت از واقع و توصیف واقع است.  اینها نشانه آن است که ماه رمضان به برکت ضیافت الهی و نزول قرآن و برقراری پیوند محکم با ولی خدا خود یک اکسیر است.

آیا در دین آموزه های دیگری هست که مثل ماه رمضان چنین اهمیتی داشته باشد؟

این کیمیا بودن اختصاص به ماه رمضان ندارد از این اکسیرها در آموزه های دینی فراوان است. توبه از مهمترین آنهاست که مطابق صریح آیه قرآن «الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات» خداوند گناهان و بدی های توبه کنندگان را تبدیل به حسنات و خوبی ها می کند.

توبه و عزاداری بر سیدالشهدا(ع) دو کیمیای دیگر اند

یعنی توبه عاملی است که زمینه را فراهم می کند پروردگار عالم زشتی های توبه کننده را به زیبایی تبدیل کند.بنابراین اصل بحث ریشه قرآنی هم دارد؛ در مورد عزاداری برای اهل بیت(ع) بخصوص سالار شهیدان امام حسین(ع) هم در روایت آمده که «نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عباده» کسی که بخاطر ظلمی که بر ما رفته دلش مغموم و ناراحت است نفسش تسبیح است و هم و غمش برای ما عبادت. ارتباط با اباعبدالله الحسین اکسیر اعظمی است که نجات انسان رهین آن است. موارد فراوان است که مجال ذکر نیست.

چطور می شود روزه ماه رمضان  چنین تاثیری داشته باشد؟ یعنی برای ذهن ما قدری بعید به نظر می رسد شما چه تبیینی در این زمینه دارید؟

اولا این مسئله را منحصر در روزه و روزه داران ماه رمضان نکنید ضیافت الهی رمضان شامل حال کسانی هم که از روزه داری معذور هستند و احترام ماه صیام را دارند می شود. روایتی هم که از پیامبر خواندم مطلق بود. البته کسی که حرمت ماه را رعایت نمی کند یعنی بدون عذر روزه خواری می کند یا روزه می گیرد ولی حرمت میزبان را می شکند مثلا غیبت می کند یا به اموال بیت المال دستیازی می کند اصولا وارد این مهمانی ملکوتی نشده است بلکه راه ورود ندارد مگر آن که توبه کند و حقوق مردم را جبران نماید.

تفاوت میهمانی خدا با میهمانی های دنیایی

اما در پاسخ به سؤال شما باید عرض کنم  اینجا با سایر مهمانی ها فرق دارد؛ سایر مهمانی ها هم اگر با شرایط شرعی باشد می تواند ثواب داشته باشد اما این  جا فقط ثواب بردن مطرح نیست این میهمانی تا عمق وجود مهمان نفوذ کرده و تاثیر می گذارد و سرتا پای مهمان به نور الهی منور شده  و جلوه ای دگرگون دارد. او به خواب این میهمان هم عشق می ورزد عاشق نفس های اوست.

مگر  عشق زمینی و عاشق و معشوق خاکی منحصر به بیداری است و یا منحصر به بعض جلوات معشوق است؟ خیر آنجا هم عاشق به همه چیز معشوق عشق می ورزد و همه چیز او در نظرش زیبا می شود؛ استاد مطهری در این زمینه می فرماید: به عقیدة اهل عرفان، محبت و ارادت پاکان و کمّلین همچون دستگاه خودکاری، خودبه‌خود رذایل را جمع می‌کند و بیرون می‌ریزد.

حالت مجذوبیت اگر بجا بیفتد از بهترین حالات است و این است که تصفیه‌گر و نبوغ‌بخش است آری آنان که این راه را رفته‌اند، اصلاح اخلاق را از نیروی محبت می‌خواهند و به قدرت عشق و ارادت تکیه می‌کنند. تجربه نشان داده است که آن اندازه که مصاحبت نیکان و ارادت و محبت آنان در روح مؤثر افتاده است، خواندن صد جلد کتاب اخلاقی مؤثر نبوده است…»

سؤال دیگر این است که چه ارتباطی بین مطالبی که گفته شد با شب قدر و اهمیت آن وجود دارد؟

ماه رمضان آغاز پیوند خوردن با خداست و شب قدر شبی است که این پیوند به ثمر می نشیند و در اصطلاح باغداران این پیوند می گیرد. تمام ثمره ماه رمضان در همین پیوند خوردن خلاصه می شود. خدایی شدن و به خدا پیوستن. درختی که میوه نمی دهد یا میوه مرغوب نمی دهد با شاخه ای از یک درخت میوه دار کامل  پیوند می زنند تا مثل آن میوه های مرغوب دهد.

وجود ضعیف و نحیف و ناقص ما باید به وجودی کامل متصل شود تا توان حرکت استکمالی پیدا کند و به نور برسد. در شب قدر این مطلب قابل حصول و دستیابی است. شما اگر در سیر دعاهای نورانی ماه رمضان دقت کنید در شب های پایانی ماه رمضان خواندن مکرر این دعا سفارش شده است: «اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور  و الانابه الی دار الخلود والاستعداد للموت قبل حلول الفوت». پروردگارا پهلو تهی کردن از دنیای فریب و دل کندن از آن، بازگشت و رویکرد به دنیای واقعی و جاودان و آماده شدن برای کوچ از این دنیا را قبل از آن که فرصتم تمام شود روزی فرما.

ملاحظه می کنید این جا در اثر آن پیوندی که با نور الهی و ولایت الهی خورده درخواست ها تغییر پیدا کرده است. او دیگر از دلبستگی به دنیای فریب دلزده شده است دلش جای دیگر است.

نقش ولی خدا و  امام زمان عج در این بین چیست؟

سؤال بسیار به جا و مناسبی است. برای پاسخ توجه عزیزان را به چند نکته جلب می کنم. نکته اول این که وقتی به دعای افتتاح که از دعاهای بسیار عالی با مضامین  فوق العاده و درخواست های بسیار بزرگ است  نگاه کنیم می بینیم که تقریبا نیمی از این دعا در خصوص معصومین(ع) بویژه حضرت بقیه الله الاعظم(عج) و شکوه از غیبت او و دعا برای ظهور آن بزرگوار است خواندن این دعا در تمام شب های ماه مبارک توصیه شده است.

نکته دیگر این که روایات فراوان داریم که پرونده اعمال ما و مقدرات ما در طی یک سال آینده در این شب در دست آن حضرت است و در این شب است که مقدر می گردد ما چه می شویم و چه می کنیم چه چیزی از برکات و توفیقات یا احیانا ناکامی ها بر سر ما فرو خواهد ریخت.

نکته سوم این که مرحوم کلینی در روایات شب قدر آورده که شب قدر «فاطمه الزهرا(س)» است. یعنی حقیقت شب قدر وجود مبارک حضرت زهرا(س)  است.

شب قدر شب درک ولایت در حد ظرفیت وجودی خودمان است

به نظر بنده آنچه از مجموع این سه نکته اصطیاد می گردد این است که شب قدر شب درک ولایت در حد ظرفیت وجودی خودمان است. شب قدر شب پیوند خوردن با مقام ولایت حضرت حجت علیه السلام است و این آن اکسیر اعظم و درّ مکنونی است که در ماه مبارک رمضان و در شب قدر نهفته است. اولیای الهی در ماه مبارک رمضان دنبال یافتن این در مکنون و سرّ نهان بوده اند و لذا گفته شده مرحوم سید بن طاووس یک سال شبها بیدار ماند تا شب قدر را دریابد و موفق هم شد.

متشکریم از این که فرصت خود را در اختیار ما قرار دادید؛ اگر در پایان نکته ای دارید بفرمایید.

گفتارم را با چند بیت متفرق از قصیده  منسجم مرحوم اصفهانی در توصیف مقام حضرت زهرا(س) که اشاره ای هم به مباحث بالا دارد به پایان می رسانم.

دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکند

از نمکین کلام خود حــق نمک ادا کند

وهم به اوج قدس ناموس اله کی رسد؟

فهم که نعت بانوی خلوت کبریا کند؟

ناطقه ی مرا مگر روح قُدُس کند مدد

تا که ثنای حضرت سیده ‌النسا کند…

لیله ی قدر اولیا، نور نهار اصفیا

صبح جمال او طلوع از افق علا کند…

دامن کبریای او دسترس خیال، نی

پایه ی قدر او بسی پایه به زیر پا کند…

«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو

زآنکه مس وجود را فضه ی او طلا کند

 

در این قصیده بالابلند هم به به مقام دست نایافتنی حضرت زهرا(س) اشاره شده هم به این که شب قدر اولیا وجود مقدس آن حضرت است و هم این که  آن حضرت مقامی دارد که فضه که خادمه آن حضرت است قدرت اکسیری دارد و می تواند مس وجود انسان های عادی را به طلا تبدیل نماید. مجددا از شما تشکر میکنم.  و از همه عزیزان بزرگوار التماس دعا دارم.

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.