از آب باریکه معلمی تا طنز انفجار آب مقطر در بخاری کلاس
کدخبر: 18347
1393/02/14 در ساعت 11:56
گفتگو از: مهدی رفائی
به گزارش اصفهان شرق به نقل از فارس، در چهره مصممش ردی از تلاش و همدلی برجاست، او مشتی از خروار مجاهدانی است که جبههشان سر مرزهای علم و دانش است و از سنگر مدرسه و نیمکت های چوبی برای حراست از ایران و انقلاب نیرو تربیت میکنند، آرام و بردبار و صبور است، مثل همه زادگان خطه کویر، بیریا و فروتن، به زور از زیر زبانش مدرک فوقلیسانس فقه و مبانی حقوق به بیرون درز میکند و این تنها یکی از دهها مدرک و مدارج ارزشمندی است که غلامحسین منصوری، معلم اصفهانی نخبه کشور کسب کرده است.
بزرگشده حسنآباد جرقویه اصفهان، شهری نخبه پرور که سال های زیادی از تبدیلش به شهر نمیگذرد و با داشتن فاصله قابلتوجه از اصفهان و شهرضا پیشرفتی باورنکردنی داشته، به طوری که صدها نفر تحصیلکرده برجسته از استاد دانشگاه و پزشک و وکیل تا طلبه و روحانی و ورزشکار و مدیر دولتی از این خطه برخاستند.
امروز هم یکی از این نخبگان که برای دیارش در سطح کشور افتخارآفرین شده، میهمان بزم صحبت ماست، غلامحسین منصوری امسال معلم نمونه کشور شده، استاد بیریایی که هم زمان در یک سال، از مقطع ابتدایی تا دانشگاه را تدریس می کرده و هر کجا تشنه دانشی می یافته بدون توجه به کلاس کار، بر اساس رسالت به تمثیل: «اِنما بُعثتُ معلما» به انجام تکلیف تعلیم و تربیت می پرداخته است.
این معلم جوان 41 سال، با پشتکار و ایمان توانسته در همه عرصههای اجتماعی و فرهنگی تربیتی به افتخاراتی بزرگ برای جامعه فرهنگی اصفهان نائل شود.
او مقاطع اولیه را در حسنآباد جرقویه و مقطع متوسطه را به صورت متفرقه هم زمان با گذراندن دوره دروس حوزوی به پایان برد، بعد از چند سال در کنکور شرکت کرد، چون به ضم او آموزش و پرورش مکان مناسبی برای انجام تکلیف در امر آموزش و ترویج افکار اسلامی و اخلاقی و تربیتی بود.
منصوری میگوید: اصالت داشتن و مراکز فرهنگی و وجود افرادی که دغدغه فرهنگی دارند و آب و هوای خشک کویر و محرومیت، سبب شده که جوانان حسنآبادی به پیشرفت برسند، شفیعی با ذکر روایتی رسیدن به علم را در سایه سختی و مشقت میداند و از اشتباه افرادی که در سایه رفاه به دنبال عالم شدند پرده بر میدارد و فقر و غربت کشیدن و نان حلال را مهمترین عوامل لطف الهی برای رسیدن به مدارج قلمداد میکند.
او معتقد است، بزرگانی در حسنآباد بودند که شیرازه پیشرفت فرهنگی این دیار شدند، میرزا عبد الغنی و فرزندش که در دفتر حاج آقا مکارم مسئولیت دارد و نیز افراد بزرگی چون مرحوم حاج آخوند که متأسفانه در جایی ذکری از ایشان نشده و از روحانیون نام میبرد که در حسنآباد و روستاهای اطراف فعالیت داشتند، آیتالله حائری از دستجرد جرقویه و محمدرضا مهدی زاده و بزرگان دیگر…
شیفته خدمت شهید رجایی هستم / احترام به معلم در روزگار رشد تکنولوژی کم شده است
با منصوری در روزهای ابتدایی هفته بزرگداشت مقام معلم در یک شامگاه، پس از درآوردن خستگی 12 ساعتی او از تدریس روزانه هم صحبت شدیم و پرسیدیم: جناب منصوری، چرا با وجود استخدام های خوب آن زمان و رتبه علمی خود به آموزش و پرورش آمدید و به سازمان ها یا شرکت های پر درآمد دیگر نرفتید؟
منصوری: من شیفته شهید رجایی هستم و دنبال عشقی که ایشان میفرمود، در معلمی وجود دارد رفتم، من این حوزه را بهترین مکان برای تبلیغ پایهای دین دیدم، بعد 7 سال در حوزه علمیه، بستر آموزش و پرورش را برای تبلیغ دینی مناسب دیدم و وارد تربیت معلم و دانشگاه و تدریس شدم و سالی بوده که از ابتدایی تا دانشگاه را شاگرد داشتم.
با جمله آخر آقای منصوری هر دو میخندیم و از او میپرسم، چگونه؟ مگر میشود در 3 یا 4 مقطع همزمان درس داد؟
منصوری: بله هفتهای یک روز برای ابتدایی ها جُنگ های قرآن و معارف داشتم و در راهنمایی مجری آزمایشی درسی برای یک پژوهش بودم و باید در کلاس حاضر میشدم و در دبیرستان هم طبق قرارداد معلمی آموزش و پرورش کلاس داشتم و از طرفی برای دانشگاه پیام نور شهر خودم هم برای تدریس دعوت شدم و رسالتم برای شهر زادگاه باعث شد که آنجا هم تدریس کنم و به این ترتیب از ابتدایی تا دانشگاه را در هفته تدریس میکردم.
صادقانه از شما میپرسم و بیریا جواب دهید، شما در زمان تحصیل چه دیدی به معلمی داشتید؟ آیا روی معلم ها اسم هم میگذاشتید؟!
منصوری با لبخند جواب میدهد که مطمئناً من از معلمی خوشم میآمد و دوست داشتم زمانی معلم شوم تا همان طور که دوست دارم در مدرسه با من رفتار شود با بچهها رفتار کنم، البته زمان ما محصل ها سختکوش و کمتر بازیگوش بودند و ما برای معلم ها خیلی حرمت قائل بودیم و هم جذبه معلمان آن روز اجازه نمیداد، اسمی برایشان بگذاریم و بیادبی کنیم.
الآن حقیقتی هست که دانشآموزان، آن طور که باید به معلم ها احترام نمیگذارند، بازی گوش تر شدند و مغرور تر، نظر شما چیست؟
منصوری: متأسفانه الآن زمینههایی فراهمشده که برخی حرمت ها کم شود، تکنولوژی با همه محاسن خود روی دانشآموزان تأثیر منفی هم داشته و موبایل و شبکههای اینترنتی و ماهواره ارتباطات عاطفی را کمتر کرده و زمینهای برای کاهش عمومی ادب و احترام در بین محصلین ایجاد کرده ولی مقصر آموزش و پرورش نیست، خانواده و صدا و سیما و اجتماع هم در اینجا سهم دارند و امر تربیت را که امروز سخت تر شده باید همه این مراکز مثل یک پازل تکمیل کنند.
خنثی کردن انفجار آب مقطر در بخاری کلاس و زدن آلوچه پشت سر معلم!
احترامی که شما قدیم به معلم میگذاشتید از ادبتان بود یا از ترس ترکههای خیس معلم (خنده)؟
منصوری: بله در گذشته تنبیه بود و فضایی فراهم بود که دانشآموز از این راه حساب خاصی از معلم ببرد ولی زمزمه محبت معلم همیشه بوده و مثال «جور استاد به ز مهر پدر» است، ولی در گذشته بچهها حرمت بیشتری به والدین و معلم میگذاشتند و متانت بیشتری در رفتار بچهها بود که امروزه کمی این معیارهای اخلاقی که در جامعه هم نزول داشته در بین محصل ها هم کم شده است.
در زمان شما هم تنبیه بدنی بود و آیا شما هم خدا وکیلی تنبیه کردید تا کنون دانشآموزان را، نمیشود که از کوره در نرفته باشید؟
منصوری: بله زمان تحصیل ما که متداول بود ولی اکنون الحمدالله، تکنیک های آموزشی پیشرفت کرده و شگردهای بهتری برای تشویق و تنبیه ایجاد شده و معلم ها هم از نظر روحی و توان علمی بهروز شدند و تنبیه بدنی تقریباً ریشه کن شده که قطعاً تأثیر خوبی هم نداشته و یادگیری باید از صمیم دل باشد نه از ترس کتک! من هم تاکنون کسی را تنبیه نکردم و از کوره در نرفتم، یاد خدا و درک رسالت معلمی کمک کرده که از دست کسی عصبانی نشوم.
مگر میشود عصبانی نشد، وقتی رو به تختهسیاه هستید، اگر شاگردی مشتی آلوچه به پشت شما پرتاب کند هم لبخند میزنید؟
منصوری با خندهرویی جواب میدهد: این زمینهها وقتی پیش میآید که معلم در تدریس یا علم خود دچار ضعف باشد یا اعتمادبهنفس اداره کلاس را نداشته باشد، اگر از باب تحکم وارد کلاس نشوی و رفاقت با دانشآموز ایجاد کنی و نقطهضعف دستشان ندهی این اتفاق نمیافتد، به ما یاد دادند که با شلوغی ها چگونه در کلاس رفتار کنیم، البته معلم خوب نباید اجازه دهد این اتفاق ئ شلوغی ها زمینهاش در کلاس پیدا شود.
دفاع مقدس مدرسه عشق بود / برای جانفشانی در مکتب عاشورا و دفاع از کشور تردید ندارم
فضای دفاع مقدس را یادتان هست، محیط مدرسه چگونه بود؟
منصوری: فضای معنوی خاصی در سال های مقدس دفاع بود که به تدریس و انجام کارهای فرهنگی در مدرسه کمک میکرد، بارها افسوس خوردم که چرا سن و سالم اجازه حضور در جنگ را نداد، ولی یادم میآید که کلاس اول راهنمایی بودم و در مدرسه ما چند کلاس سومی که به جنگ رفتند، شهید شده بودند و فضای انقلابی و شور عجیبی در مدرسه بود، دانشآموزان آن زمان راهنمایی در خط مقدم جبهه بودند و مدرسه صحنه ایثار بود و بچهها خیلی بیشتر از حالا و بالاتر از سنشان میفهمیدند و در نوجوانی عارف بودند.
اگر موقعیت باشد، به جهاد میروید؟ برخی میگویند معلمان باید در پشت جبهه مجاهد تربیت کنند؟
منصوری: (درحالیکه آهی از ته دل میکشد) میگوید: از برکات جنگ تحول روحی جوانان بود و من حسرت میخورم که جنگ تمام شد و من به مصداق «یا لَیتنا کُنا معکم فَنفوز فوزا عظیما» در زیارت شهدا حسرت به دلیم و آرزو داریم در وظایف دیگر موفق باشیم، وظیفهشناسی و اولویتبندی در ادوار زندگی مهم است ولی باید با توجه به شرایط عمل کرد، اکنون اگر شرایطی پیش بیاید آماده دفاع از کشور در خط مقدم در کنار وظیفه معلمی هستم، ما درس گرفته از مکتب عاشورا هستیم و قطعاً مرتبه ما از امام حسین (ع) بسیار پایین تر است که ایشان زمانی که دین خدا را در خطر دید، تردید نکرد و امیدوارم ما هم سرباز کوچکی برای دفاع از راه ایشان باشیم.
معلم نمونه آن بود که در آتش سوخت و خانم معلمی که به دریا زد، نه من!
نظر کلی شما درباره انتخاب معلم نمونه چیست؟
منصوری: در کوچه پس کوچههای مناطق محروم معلمان باسواد و زجرکشیدهای هستند که اخلاصشان اجازه نداده که فرمی برای شرکت در رقابت پر کنند و من در برابر همه این زحمتکشان خود را کوچک میبینم و این موفقیت را تنها نشان محبت خداوندی و سبب تلاش بیشتر یافتم و در نظر من و علم نمونه واقعی، خانم معلمی است که دانش آموزش را از موج دریا نجات داد یا معلمی که برای نجات دانشآموزان در آتش سوخت و من در برابر ایثار این عزیزان همیشه سَر خم کردم و معلمی که مویش را برای همسان شدن با کودک سرطانی میتراشد نمونه است.
نیت و معنویات در کار آموزش چه تأثیری دارد؟ شما هم مثل اندکی معلم ها موبایلتان سر کلاس روشن و منتظر صدای شیرین زنگ ساعت 14 هستید؟
منصوری: افراد در هر شغل و رشته یا نیت مادی دارند یا نیت الهی، اجر و مزد مادی همان حقوق سر برج است ولی اگر احساس وظیفه در برابر خدا کردی و در انتخاب شغل و طرز کار هم رضای خدا را در نظر داشتی مزد تو به آخر برج ختم نمیشود و خدا اگر این حس به وجود آید زندگی ما را بیمه میکند، میشود در دوران مطالعه آزاد یا فرصت های تحقیقی یواشکی کارکرد ولی اگر خدا را ناظر دانستی جوری جبران میکند که در باور آدم هم نگنجد، من به نوبه و دور از اغراق، در 20 سال کارآموزشی کمتر دنبال اضافهکار گرفتن بودم و 2 روز را به مطالعه و بهروز شدن برای حضور اثربخش در کلاس ها اختصاص دادم و علیرغم دعوت شدن به تدریس در این روزها با پیشنهاد مالی خوب قبول نکردم.
بازتاب عینی خدایی کار کردن و نیت خیر در تدریس را چگونه دیدید، مثال بزنید؟
منصوری: برای اعزام به خارج از سوی سازمان، علاوه بر تلاش و دورههای مختلف و ارتقای خودم و فعالیت های مختلف خارج از برنامه که به طور مثال؛ 3 سال به دورههای زبان رفتم یا تلاش کردم آیات و روایات کتاب درسی را از بر باشم و شرکت در برنامهها و سمینارها و دورههای مداوم یادگیری و ارتقا، به درستی در انتخابم برای اعزام به خارج دست رحمت الهی و توجه خاص باری تعالی را دیدم و 2 سال در کشور قطر مشغول بودم.
حکایت «آب باریکه» حقوق معلمی و داستان عشقی که مطهری را غرق کرد
تعبیر شما از «آب باریکه» حقوق معلمی، یعنی کم اما بابرکت بو دنش چیست؟
منصوری: اگر معلم دنبال انجام وظیفه باشد نه درآمد، خداوند در قرآن قول داده که پشتیبان و روزی دهنده او از راهی باشد که گمان نبرد، «وَمن یَتوکل عَلی الله و هو حَسبه» هم مصداق همین است، در کتاب جایگاه رزق در عالم هستی استاد طاهرزاده میخوانیم که حرص خوردن برخی برای مال دنیا چقدر بیهوده است و روایت داریم «شما به فکر خدا باش دنیا ذلیلانه به سوی تو می آید» و این مفاهیم باید توسط معلمان درک شود.
مجهز شدن به علم روز برای معلمان و آموزش ضمن خدمت را چگونه میبینید؟
منصوری: در امر آموزش مثلثی ترسیم میشود که مقبولیت و تسلط معلم بر درس و سئوال دانشآموزان را شامل میشود و ضلع دیگر محبوبیت است که محبت بین معلم و دانشآموز است و ضلع آخر هم موفقیت و نتیجه است که به حیطه رفتاری و الگوهای فعال تدریس و الگوهای جدید آموزشی تکمیل میشود و وسایل کمک آموزشی در بطن آموزش هستند و نباید کمک آموزشی خوانده شوند و اگر دبیری در کنار معلمی دانشآموز نباشد و علم جدید را یاد نگیرد در سئوال امروز محصلین که نبوغ و تسلط و اطلاعات عمومی آنها در زمان ما رشد کرده گیر میکنند و نمیتوانند از حریم علمی خود دفاع کنند.
از رموز موفقیت خود بگویید انصافاً چه تفاوتی با دیگر معلمان دارید؟
منصوری: من هم مثل بقیه معلم ها هستم ولی تلاش من برای پویایی و شرکت در همه دورههای علمی و کشف روش های برتر تدریس در دنیا و شرکت در آزمون های علمی و کسب رتبه در جشنوارههای تدریس و شرکت در گرو ه های آموزشی از ابتدای شروع خدمت در مرکز تحقیقات معلمان و نیز انجام کارهای پژوهش محور و ایجاد حلقه واسط بین علم و تألیف و معیارهای علمی و روش تدریس سبب این لطف به بنده شده است.
ایجاد تنوع در کلاس و اردو داری و برگزاری جشن ها و برنامههای فوقبرنامه هم بی تأثیر در این امر نبوده است که این دغدغه همیشه بالاتر تر از علمآموزی برای من وجود داشته که به امور پرورشی و فوقبرنامه در مدرسه بپردازم و در قرآن هم از 4 موردی که در 3 مورد تزکیه مقدم بر تربیت آمده و ما باید توجه ویژه به آن داشته باشیم.
جناب منصوری شهید مطهری چه کاری کرد و چرا معلم نام گرفت؟
منصوری: استاد مطهری در عشق به خدا غرق شد، او هم شاگرد نمونه مکتب امام (ره) و آیتالله طباطبایی بود و هم استاد نمونه میلیون ها ایرانی و بچه مسلمان در همه جهان، در زمان شهادت او، امام با گریه شدید فرمودند: حاصل عمرم و پاره تنم را از دست دادم و علامه طباطبایی نیز فرمودند: «هرزمان استاد مطهری در کلاس من حاضر میشدند، از شادی به وجد میآمدم» و همین روحیات خلوص و تلاش و انسانیت و خداترسی ایشان را به فردی تبدیل کرد که امام فرمود: «او معلم انسانیت و همه آثارشان بدون تردید مفید و موثر است»، کسی که اینسان بزرگ است معلمی خود را جاودانه کرده و پس از سال ها گذشت از شهادت ایشان، هنوز آثار وی منشأ اثر و مورد اقبال طلاب و فرهنگیان و دانشجویان و عموم مردم است.
جنگ ادامه دارد و دشمن همان دشمن است اما قوی تر
اینجای مصاحبه تازه متوجه می شوم که ساعتی است با استاد منصوری صحبت میکنیم و ایشان مشتاقانه پذیرای سئوالات ما شدند و با عذرخواهی من از گرفتن وقتشان با متانت طبع و خوشرویی او روبرو میشود و باز میپرسم: از ورود استعمار به امر آموزش و جنگ فرهنگی دشمن بگویید؟
منصوری: بله استعمار در عراق و افغانستان از ورود به کتب درسی و آموزش کودکان واردشده و به خوبی در اتاق فکرهایشان معنی اهمیت علم و آموزش را فهمیدند و روایت داریم که «العلم سلطان» و علم مایه سلطه و قدرت است و هر که به علم برسد سوار میشود و هر که به علم نرسد سوارش میشوند و امروزه غرب فهمیده که اگر ما مسیر علمی خود را ادامه بدهیم و به قلههای بالاتر هم برسیم به نوعی تحریم و تهدید غرب بینتیجه میماند و باید ما علم را هم و غم اصلی خود قرار دهیم و نهضت علمی مد نظر رهبری معظم را به راه انداخته و کشور را بیمه کنیم، هنوز جنگ است و دشمن ما هم واقعاً دشمنی کینهتوزی است که اصلاً جای مصالحه و معامله با او نیست.
نظام آموزشی جدید و روند حرکت آموزشی استان اصفهان را چگونه میبینید؟ آیا این روند در شأن پایتخت فرهنگی ایران هست؟ چه کارهایی باید انجام شود؟
منصوری: مدیران استانی زحمت میکشند ولی باید بپذیریم که وضعیت موجود تا وضع عالی فاصله دارد و باید سعی شود به وضع شایسته استان برسیم، ما در دفاع مقدس و همه عرصههای دیگر اصفهان در کشور پیشتاز بودیم و باید در آموزش و معیارهای تربیتی و علمی هم پیشرفت بیشتری داشته باشیم، جا دارد آموزش و پرورش اصفهان به جایگاه واقعی خود در کشور برسد و از جایی که مدیران آینه تمامنمای انعکاس رفتار زیردستان و جامعه هستند، باید وظایف این قشر عالی انجام شود، برخی اوقات در بعضی دورهها طرحی داده میشود و متأسفانه پس از هزینه زیاد در دورهای دیگر با آن سلیقهای برخورد میشود و مدیر یا وزیر جدید با آن طرح مخالفت میکند.
وضع معیشتی معلمان در کشور و جایگاه آموزشی اصفهان مطلوب نیستند
استاد منصوری با سپاس فراوان از شما، بحث را با وضع معیشتی نامطلوب معلمان جمعبندی بفرمائید؟
منصوری: متأسفانه طرحهایی که سبب تشویق و دلبسته شدن و قوت قلب معلمان میشود کم تر به تصویب رسیده و 2 طرحی که طرح رتبهبندی معلمان و طرح ارتقای معلمان بر اساس شرکت در دورههای ضمن خدمت بود اجرا نشد و اگر اجرا میشد به خواستههای این قشر کمک میکرد، اگر وضع این قشر تأثیرگذار را با سازمان ها و مراکز دیگر بسنجیم این وضع معیشتی در جایگاه معلمان و شأن این قشر فرهیخته و زحمتکش نیست، مطالبات قانونی فرهنگیان باید برآورده شود تا ذهن آنها برای تدریس تمرکز یابد و نباید دغدغه معلم مشکلات مالی شود تا تنها به تعلیم و تربیت فکر کند، زمینهای باید فراهم شود که دغدغه معلم فقط تدریس باشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، واقعاً درک دقیقی از مشکلات معلمان توسط دولتمردان ارائه شود و مسایل و کاستی های این قشر برطرف شود، قطعاً در نوع آموزش و تربیت نسلی دانشمند و فرهیخته تأثیرگذار خواهد بود و پایه تربیت نسلی عالم برای اداره کشور را خواهد گذاشت و دیگر شاهد نباشیم که فکر معلمی سر کلاس به اجاره خانه و بدهکاری و فلان خرج دیگر در دنیای پر هزینه امروز معطوف باشد و همه هم و غم این بزرگان انسانساز در کارخانه آدم سازی صرف تعلیم و تعلم نسلی شایسته شود.
گفتگو از: مهدی رفائی
تمامی حقوق اخبار برای پایگاه خبری و تحلیلی اصفهان شرق محفوظ می باشد.