اصفهان شرق

در حمایت از طب سنتی و آموزه های انبیا

کدخبر: 179439
1397/11/11 در ساعت 10:10

اصفهان شرق_سید محمد رضا هاشمی (حوزه علمیه اصفهان، مدرسه حضرت ولی عصر عج)

گاه گاهی می شنویم که عده ای از علماء و اندیشمندان اسلامی وجود طب اسلامی را نفی می کنند و با این کار خود ضربه ای بر پیکره این علم وارد می کنند و موجب حملات بیشتر مخالفین طب سنتی را علیه این رشته از علم اسلامی فراهم می کنند.

در این رابطه لازم است نکاتی را عرض کنم:

۱- حدود ۲۰۰۰ روایت در مورد طب اسلامی وجود دارد. این کثرت روایات حاکی از اهتمام اهل بیت به بحث تغذیه و شیوه درمان و خواص مواد است.
۲- حتی اگر همه این روایات ضعیف باشد آیا موجب تراکم ظنون و ایجاد قطع به وجود اصل طب اسلامی نمی شود؟
۳- آیا ما که علم نحو را منسوب به امام علی (ع) می کنیم به بیش از یک روایت از ایشان استدلال می کنیم؟ همه می گویند امام علی به ابوالاسود دوئلی فرمودند: کلمه یا اسم است و یا فعل است و یا حرف و… بعد ابوالاسود دوئلی با استفاده از این چند جمله علم نحو را بسط داد.
۴- چگونه است که ما پیامبر و اهل بیت او را سرچشمه تمام علوم می دانیم اما پای طب اسلامی که به میان می آید با وجود این همه روایت منکر وجود طب اسلامی می شویم؟
۵- از شما سوالی می پرسم:
آیا وقتی شما بیمار می شوید به فکرتان می رسد که گیاهی ناشناخته را از صحرا بکنید و آن را بجوشانید و بنوشید؟

اگر این کار را بکنید علاوه بر آنکه بهبود نمی یابید پس از دو سه بار جانتان را از دست خواهید داد؛ چرا که بسیاری از گیاهان سمی اند.

پس چطور است که انسانها از دیرباز راز این همه گیاهان دارویی را می دانسته اند و آنها را برای درمان استفاده می کرده اند و نه تنها جان خود را از دست نمی داده اند بلکه از بیماری رها می شده اند؟ با اینکه علم در مراحل ابتدایی خود بوده است؟

تنها پاسخی که منطقی به نظر می رسد این است که از راهنمایی انبیاء که به تمام علوم آگاه بوده اند بهره مند شده اند و این نسخه ها را در کتاب ها نوشته اند و به نسل های بعد منتقل کرده اند، چنانچه بسیاری از خواص گیاهان و… از این طریق به ما رسیده است. سپس ما از آنها استفاده می کنیم و برخی را با یکدیگر ترکیب می کنیم و این علم را توسعه می دهیم.

چگونه انسانهای اولیه که از طب و مداوا هیچ نمی دانسته اند به فکر افتاده اند که خود را با گیاهان و مواد غذایی و پرهیز غذایی و… مداوا کنند؟

چطور می شود که انسانی بیاید و برای درمان یک بیماری خاص گیاهی را که در هند می روید به مقدار مشخصی با گیاهی که در ایران می روید با گیاهی که در ایتالیا می روید مخلوط کند و در فواصل زمانی مشخص مقدار مشخصی از آن بخورد و خوب شود؟

آیا کسی جز انبیاء این را به آنها آموخته اند؟

چگونه انسانها به خواص کیسه صفرای پرندگان و آبزیان و پستانداران پی برده اند و هرکدام را برای درمان یک بیماری خاص به کار گرفته اند؟

۶- طبق مبنای بسیاری از فقها، به خصوص فقهای شیعه اوامر و نواهی الهی بر مبنای مصالح و مفاسد است، به خصوص در مستحبات و مکروهات که صرف تعبد کمتر منظور است. در بسیاری از موارد اثبات شده است که انجام و اجبات و مستحبات و پرهیز از محرمات و مکروهات آثار بسیار خوبی بر بدن ما دارد.
به عنوان مثال: یکی از حکمتهای نجسات و مطهرات بحث پاکیزگی و نظافت است. اینکه در حدیث داریم از ظرف ترک خورده آب ننوشید که محل شیطان است بهترین توجیهش این است که محل تجمع میکروب هاست، در بسیاری از احادیث اصطلاح شیطان معادل میکروب به کار رفته است، شیوه صحیح ذبح باعث می شود که حیوان برای بدن ما ضرر نداشته باشد، حرمت گوشت خوک و حرمت شراب برای صحت بدن و عقل است، پرهیز از ولوغ سگ و خوک نیز به همین دلیل است و قس علی هذا.

آیا این موارد نشان دهنده علم طب در احادیث ما نیست؟

۷-  آیا وجود دانشمندان بزرگ طب مثل ابوعلی سینا و زکریای رازی و… نمی تواند استعمال پسوند اسلامی را بر این علم تصحیح کند؟
۸- یکی از ابواب اصلی طب بحث تغذیه است. آیا آیه کلوا و اشربوا و لا تسرفوا بهترین نسخه تغذیه نیست؟ آیا ارزشش کمتر از روایت امام علی (ع) درباره علم نحو است؟ آیا سندش ضعیف است یا یک قضیه خارجیه است؟
۹- روش اصلی در طب جدید تجربه است. علماء طب اسلامی در روایات نسخه ها و فرمولها را می بینند و آنها را تهیه می کنند و تجربه می کنند و نتیجه اش را می بینند. در این صورت دیگر تعبدی در کار نیست اگر نتیجه داد به کار بسته می شود و الا کنار می رود. لذا اگر احادیث ضعیف هم باشد با این روش ضرری به علم طب اسلامی نمی زند، چرا که به هر حال منشا آن احادیث است.
به علاوه که طب اسلامی از این جهت از پزشکی جدید نیز به مراتب جلو است چرا که بسیاری از نسخه ها را دارد در صورتی که پزشکی جدید از آنها بی بهر ه است.

۱۰- از طرفی نتایج معجزه گونه طب اسلامی جلو چشم همه است و اگر تحریم رسانه ای نبود می بایست تا به حال عالم گیر می شد، اما منافع مالی یهودیان از خارج و واردکنندگان دارو از داخل موجب شده است تمام حملات متوجه این علم شود.
۱۱- این شاخه از علم اسلامی نیز مانند سایر رشته های اسلامی روش خاص خود را دارد. به عنوان مثال حضرت آیۀ الله تبریزیان درس خارج طب اسلامی دارند و این علم را کاملا فقهی مساله به مساله جلو می برند و خودشان می فرمایند فقط احادیث صحیح را در کتابشان (که سه جلد است) آورده اند. به علاوه که روش تجربی را نیز به کار بسته اند.
۱۲- طب اسلامی روشهای منحصر به فردی نیز دارد که توسط اهل بیت تجویز یا تایید شده است از جمله:
اعتقاد، قرآن، دعا، صدقه، حجامت، استفراغ، فصد، اماله، آبهای خاص، عسل، خرما، نمک، تربت کربلا، شیر، استنشاق، حمام، نوره، روغن مالی، و… .

۱۳- در ضمن طب اسلامی تعصب بی جا ندارد و طب جدید را نفی نمی کند و در برخی موارد برای جراحی و آزمایشات و عکس و… به آنها ارجاع می دهد اما طب جدید کورکورانه طب سنتی را نفی می کند.
۱۴- طب سنتی تا به حال در روش نیز سنتی بوده است، اگر وزارت بهداشت نیمی از بودجه خود را به طب سنتی اختصاص دهد تا دانشمندان این شاخه علمی نیز آزمایشگاه و بیمارستان و تجهیزات داشته باشند آن وقت شاهد توسعه و پیشرفت شگفت انگیز این علم خواهیم بود.
۱۵- مردم نیز در اثر تبلیغات صد ساله غربی ها به طب جدید رغبت بیشتری دارند و حاضرند تا لحظه مرگ به دستورات پزشکان گوش دهند، اما در مورد طب سنتی اینگونه نیستند.
۱۶- آیا طبیبان سنتی با استفاده از آنچه در احادیث ذکر شده است به مداوا نمی پردازند؟ و آیا نتیجه نمی گیرند؟
۱۷- وقتی به عالم خارج نگاه می کنیم آیا طب اسلامی در کار خود صادق تر و موفق تر است یا طب جدید؟ آیا پزشکان جدید نوعا برای مراجعین خود دلسوزترند یا طبیبان سنتی؟ آیا پزشکان جدید نوعا به عقائد و احکام و اخلاق اسلامی پایبندترند یا طبیبان سنتی؟
۱۸- در آخر به شما عرض می کنم که اصلا فرض کنیم این علم اسلامی نیست، بیایید به جای موضعگیری های بی ثمر علیه یک شاخه علمی آن را تقویت کنیم و ثمراتش را به دنیا معرفی کنیم.
طب سنتی می تواند ما را در تحقق سبک زندگی اسلامی کمک کند و مردم را به اسلام علاقه مندتر کند و رابطه ای را که در حال گسستن است محکم تر کند.