گرگوری سودن
چه شد که با یک خانم سریلانکایی ازدواج کردید؟!
– به عنوان يك مسلمان، ايران را خيلي دوست دارم زيرا مركز اسلام شيعي است و ميتوان يك طلبه با لباس روحانيت شد…
سرویس گفتگو: گرگوری سودن فارغ التحصیل کارشناسی تاریخ از کشور کانادا است که ۱۲ سال قبل به دین مبین اسلام مشرف شد. او که قبل از این از یک خانواده متعصب و مقید کاتولیک بوده است حالا تغییر مسلک داده و دین اسلام را بهترین و کاملترین دین میداند. به گفته خودش یک روز وقتی که تقریبا ۱۵ سال داشته است در اینترنت با یک فرد شیعه آشنا شده و چند سوال و جواب دینی و مذهبی بین آنها رد و بدل شد و این نقطه آغازی بود برای گرگوری نوجوان تا با اسلام آشنا شود. او که بعد از تشرف به اسلام نام «علی» را برخود نهاد، مهمان بخش رهیافتگان وابسته به انجمن اسلامی شهید ادواردو آنیلی بود؛ فرصتی دست داد تا با ایشان گپوگفت کوتاهی داشته باشیم؛
– صاحب نیوز: در ابتدا کمی درباره این تغییر مذهب و گرایشتان به دین اسلام برای ما بگویید.
– من از یک خانواده مقید به اصول و قواعد کاتولیک بودم برای همین هم در ابتدا نمیخواستم مسلمان شوم چون خودتان خوب میدانید تغییر دین و مسلک چندان هم راحت نیست. فقط تصمیم داشتم تا درباره دین اسلام و سبک زندگی مسلمانان تحقیق کنم و بیشتر بدانم تا اینکه بر اثر مطالعه و تحقیق فهمیدم اسلام دینی کاملتر از مسیحیت است و میتواند بهتر و دقیقتر از مسیحیت نیازهای انسان امروز را برطرف نماید. خدا خواست و به آن اسلام روی آوردم.
– صاحب نیوز: از چه منابعی برای تحقیق درباره اسلام استفاده کردید؟
– به دنبال منابع بیطرف بودم که بدون غرض ورزی باشد، بنابراین در سیر مطالعات و منابع تحقیقاتی خودم از روی منابع غربی مثل بی.بی.سی، سی.ان.ان، فاکس نیوز و… استفاده نکردم بلکه خودم تلاش داشتم با تحقیقاتم از منابع معتبر و موثق اسلامی استفاده کنم تا به حقیقت اسلام پی ببرم.
– صاحب نیوز: با توجه به تعصب و تقید خانواده به مذهب کاتولیک، وقتی شما مشرف به اسلام شدید با مشکلی مواجه نگشتید؟
– ابتدا اجازه نمیدادم متوجه شوند زیرا مطمئن بودم مخالفت شدیدی خواهند کرد؛ اما نمیخواستم باعث ناراحتی آنها بشوم زیرا در اسلام هم احترام به والدین خیلی سفارش شده است برای همین هم تا یک سال پس از مسلمان شدنم مجبور بودم آن را پنهان کنم. حتی هر هفته با خانواده به کلیسا می رفتم و یا قرآن را در اتاق خودم مخفیانه میخواندم تا اینکه مادرم قرآنی را که پنهان کرده بودم پیدا کرد. بعد از مدتی به دلیل اعمالی که انجام میدادم و تغییراتی که در رفتار و غذا خوردنم ایجاد شد، به من شک کردند. روزی مادرم از من پرسید: مگر تو مسلمان هستی؟ من هم پاسخ دادم: بله. او خیلی ناراحت شد و من را سرزنش کرد اما من دیگر راهم را پیدا کرده بودم.
– صاحب نیوز: شما کانادایی هستید چطور شد که با یک خانم سریلانکایی ازدواج کردید؟
– بعد از مسلمان شدم وقتی به ایران آمدم مجرد بودم قصد ازدواج داشتم ولی هیچ خانوادهای حاضر نبود دخترش را با مردی که قبل از این مسیحی بوده است بدهد، تا اینکه بعد از دوسال به واسطه دوستی با خانواده ای آشنا شدم که از اهالی سریلانکا بودند و خدا خواست و قبول کردند تا با دخترشان ازدواج کنم. نکته جالب این است که مادر همسرم بسیار مقید به اصول اسلام شیعی هستند. خدا را شکر با وجود اینکه تفاوت فرهنگی میانمان وجود دارد، او از یک کشور شرقی و من از کشوری آمریکایی هستم، اما ایمان به خدایی که داریم از تفاوت فرهنگی بسیار مهمتر است.
– صاحب نیوز: به عنوان یک تازه مسلمان نظرتان درباره ایران چیست و آیا برای جوانان ایرانی پیامی دارید؟
– به عنوان یک مسلمان، ایران را خیلی دوست دارم زیرا مرکز اسلام شیعی است و میتوان به راحتی اینجا فعالیت دینی داشت و یک طلبه با لباس روحانیت شد. از مردم ایران بهخصوص جوانان هم میخواهم که به خدا ایمان داشته باشند و قدر نظام جمهوری اسلامی و جایگاهی که در آن قرار دارند را بدانند؛ باور کنید در دنیا خیلیها دوست دارند اینجا باشند و چنین انقلابی در کشورشان رخ دهد و این فرصت اینجا پیش آمده است. از آنها میخواهم این فرصت بدست آمده را قدر بدانند.