سرویس: دین و اندیشه » روحانیت 12:15 - پنجشنبه 04 اردیبهشت 1393

گفتاری از حجت الاسلام مهدی نیلی پور

کسی اهل محاسبه نباشد به ولایت حقیقی نمی رسد/ کسی برای نماز شب برنامه نداشته باشد از حوزه ولایت خارج می شود

برای سربازی امام زمان (عج) اول عشق، دوم عشق، سوم محبت، چهارم انس و پنجم وفا است. عشق وقتی زمان دار می شود؛ وفا می شود. یکی از صفات اولیای خدا بلاکش بودن است…

به گزارش اصفهان شرق: حجت الاسلام و المسلمین مهدی نیلی پور در سال ۱۳۴۱ در استان اصفهان دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۶۳ وارد حوزه علمیه گردید. از اهم اساتید ایشان می توان آیات عظام مظاهری، زاهد، سید حسن فقیه را نام بود. از آثار ایشان نیز می توان به کتاب فرهنگ فاطمیه، صراط اندیشه، مدیریت زمان ۱، ۲ و ۳، مدیریت زیارت، شهاب قبس، از گل به گل، چشمان بارانی و … را نام برد.

متن زیر سخنرانی پژوهشگر و مبلغ حوزه علمیه، حجت الاسلام نیلی پور، در رابطه با بصیرت و سربازی امام زمان (عج) که از روی نوار توسط سرویس دین و اندیشه صاحب نیوز پیاده سازی شده است.

مهدی نیلی پور
بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از مسائلی که لازم است پیرامون نهضت مقدس حضرت اباعبدلله (ع) کاوش و مذاکره علمی کنیم؛ صفاتی است که برای امام حسین(ع) سربازسازی می کند و یکی دیگر از آنها بررسی صفاتی است که برای یزید سربازسازی می کند (برای عاشورا از دیرزمان اولیاء الهی سربازسازی می کردند).
بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی که حضرت علی علیه سلام قصد ازدواج داشتند؛ فرمودند: برای من همسری پیدا کنید که برای فرزندانم مادری کند و بچه شیر به دنیا بیاورد و این نشان می دهد که تا آن زمان هنوز عاشورا نیامده است اما حضرت علی (ع) برای عاشورا سربازگیری می کند.

اگر ما صفاتی که برای سربازی امام زمان عج الله تعالی است را در فرد ایجاد نکنیم از این ولایت محروم می شویم.
اگر خواستیم اهل ولایت باشیم باید این صفات را محاسبه کنیم و اگر کسی اهل محاسبه نباشد به ولایت حقیقی نمی رسد. اگر کسی برای نماز شب برنامه نداشته باشد از این حوزه ولایت خارج می شود.
شیعه واقعی کسی است که مانند امام حسین، سلمان و ابوذر باشد.
یک نفر به نزد امام رضا علیه السلام آمد و گفت: ما شیعه هستیم. امام رضا علیه السلام گفت: وای بر ما که ادعای شیعه بودن می کنیم!! شیعه واقعی کسی است که مانند امام حسین، سلمان و ابوذر باشد. این صفات است که به ما قدرت پیروی از ولی فقیه را می دهد. اگر خواستیم مطاع ولی بشویم لازم است که تعدادی از صفات را در خود بررسی کنیم.
امام حسین علیه السلام وارد خیمه حضرت زینب شدند و مذاکره ای بین آنها صورت گرفت. حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: آیا این تعداد برای سربازی شما آزموده شده اند؟!!
در تحولات می توان انسان ها را آزمایش کرد. حضرت امام حسین(ع) فرمودند: قسم به خدا من دانه دانه این ها را آزمودم و نیافتم در بین آنها غیر از «اشعث اقعث» یعنی مرام و قیافه پهلوانی، ستبر سینه، این ها با مرگ انس دارند.
برای سربازی امام زمان (عج) اول عشق، دوم عشق، سوم محبت، چهارم انس و پنجم وفا است. عشق وقتی زمان دار می شود؛ وفا می شود.
حربن ریاحی در صبح عاشورا تصمیم به شهادت گرفت؛ عشق به شهادت مانند عشق کودک به سینه مادر است. شهادت عاقبت به خیری است و این مسیر به شهادت ختم می شود. اگر کسی به شهادت عشق نداشته باشد؛ اگر کسی شجاعت نداشته باشد و آزمایش نداده باشد، نمی تواند در مسیر ولی خدا باشد. بصیرت صفتی است که اگر انسان نداشته باشد از پیروی ولی خدا محروم می شود و این یک خطر مهم است. عدم بصیرت انسان را محروم می کند.
جنگ حق و باطل یک جنگ دائمی است. همیشه از روز ازل در خلقت این قصه بوده است، از زمان هابیل و قابیل، بعضی وقت ها جنگ بین حق است و حق نماها. برای همین ما به بصیرت نیاز داریم. این که تا این حد به بصیرت اصرار می شود به خاطر این است که قصه حق و باطل نیست، در طول تاریخ قصه ای مهم تر از حق و باطل بوده است. عاقل کسی است که خوب را از خوب تر و بد را از بدتر تشخیص دهد. حضرت علی علیه السلام می فرماید: بصیرت کجا لازم است؟ آنجایی که حق در برابر حق نما قرار می گیرد. کسی که خوب و تیزبین باشد باید بیشتر بفهمد.
خواص افراد پیشرو هستند که تحلیل و اثرگذاری دارند.
در قصه امام حسین (ع) و کربلا، امام صادق علیه السلام صفات حضرت ابوالفضل  را بصیرت می داند.
در زمان معاویه جنگ تبلیغاتی علیه حضرت علی علیه السلام به پا کرده بودند که جنگ روانی بالایی بود. چرا بر روی بصیرت حضرت ابوالفضل علیه السلام اصرار می شود؟ چون در طول تاریخ قصه حق و باطل همیشه آشکار نیست. باید ببینیم دشمن کیست؟ جنگ با نفاق سخت ترین جنگ هاست و ابزار آن تفاوت دارد. یزید به سپاهیان خود گفت: ای سپاهیان خدا بر حسین و یارانش بتازید، من به شما وعده بهشت می دهم. امام حسین (ع) هم همین را گفت. با بصیرت می توان تشخیص داد که کدام یک حق را بیان می کنند.
در جنگ صفین صدها قاری قرآن گیر کرده بودند و به هیچ طرف نمی توانستند بروند. در جنگ جمل به جنازه زبیر رسیدند و طلحه تاسف نخورد. قصه جنگ حق و حق نما بسیار جدی تر از چیزی است که ما فکر می کنیم.
زبیر پسری داشت که مدیریت و دین فکر او را به عهده گرفت؛ زبیر زمانی «منا اهل البیت» بود.
با بررسی تاریخ انبیاء و اولیاء انسان هایی موفق به همراهی اولیای خدا بودند که صاحب صفاتی بودند. اگر افرادی محروم بودند، محرومیت از انبیاء و اولیای دین بوده است. در تاریخ عاشورا باید بررسی کنیم چه کسانی موفق شدند.
صفات اولیای خدا
یکی از صفات وجود شجاعت است. اگر کسی ترس در وجودش ریشه کرده باشد از همراهی اولیای دین محروم می شود.
یکی از صفات اولیای خدا بلاکش بودن است. اصحاب حزب اباعبدالله (ع) افرادی بودند که تحمل محنت پذیری را داشتند. اگر خواستیم همراه با امام زمان (عج) باشیم لازم است که صفات بصیرت را داشته باشیم. بصیرت به معنای بینش صحیح است. بصیرت دیدن عاقلانه، متفکرانه، دیدن با قلب است. یکی از مسائلی که بصیرت را در انسان می کشد وجود نفاق در انسان است. غفلت انسان را کور دل می کند. گاهی انبیای الهی معجزاتی را ارائه می دادند و می گفتند به دنبال ما بیایید اما بدون معجزه نیز انسان باید با چشم باز تشخیص دهد. اگر درست هدف را تشخیص ندهیم دچار مشکلات اساسی می شویم. انسان های بی هدف انسان های بی خیالی هستند. بصیرت در هدف، راه، انتخاب وسیله و شناخت مانع لازم است. «الدنیا منتها بصر الامام» آدم های کوردل و بی بصیرت دنیا را برای خودشان هدف قرار می دهند. عمر سعد مثال این حدیث است. در روایات آمده است که بهای ما بهشت است.
  عوامل بصیرت دینی
مانع شناسی در اخلاق را حجاب گویند. پیام غدیر یعنی امام و رهبر شناسی. نقش امام در زندگی این است که انسان ها را به هدف و مطلوب آنها در زندگی برساند. اگر می گوییم تمام دین در غدیر تجلی می کند، با غدیر دین کامل می شود، اساس کار امام همین است. در مسائل نماز و روزه با کمال اطمینان از مرجع تقلید اطاعت می کنیم. اگر یک جامعه واقعا ولایت محور باشد آرام است، گاهی در مسائل مختلف و فتنه ها دچار تزلزل و تردید می شویم. پای کلام ولی امر می نشینیم و آرام می گیریم. اگر ما بتوانیم رهبر صالح سالم را پیروی کنیم و اطمینان کامل به او داشته باشیم، دست ما در دست خداست. بصیرت اکتسابی، بصیرت موهبتی، انسان مسیری پاک را انتخاب کرده، خدا هم به او نگاه پاک و نافذ می دهد. تفکر در انسان بصیرت ایجاد می کند. از حضرت علی (ع) روایتی وارد شده است «لا بصیره لمن لا فکر له» اگر کسی به دنبال بصیرت است؛ باید دنبال فکر باشد.
«فکرتم تلکم» اول فکر کنید، تصمیم بگیرید، بعد حرف بزنید،عجول نباشید. عامل دیگر زهد است. «من زهد فی الدنیا علّمه الله بلا تعلم» اگر کسی نسبت به دنیا بی رغبت باشد؛ بدون معلم خدا به او می فهماند (که معنی بی رغبتی به دنیا زهد است). دعا و درخواست از خدا زهد است. در قنوت و سجده نماز باید از خدا بصیرت درخواست کنیم.
استماع عامل دیگر است. انسان بصیر کسی است که گوش می دهد. ما باید کلام رهبر را استماع کنیم.
در انتخاب دشمن بصیرت نیاز داریم. حضرت امام خمینی رحمت الله علیه فرمودند: آمریکا دشمن است اگر کسی گفت کس دیگر دشمن است با بصیرت به گفته او توجه کنید.

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.