سرویس: دسته‌بندی نشده 10:34 - چهارشنبه 13 فروردین 1393

روزی طبیعت ما را خواهد بلعید!

۱۳ فروردین، روز آشتی با طبیعت

در نگاه انسان غربی، طبیعت خالق حکیمی نداشته و همچنین ساختار حکیمانه ای نیز ندارد فلذا همچون جسم مرده ای تصور می شود که باید آن را تصرف کرده و آن را تغییر داد. بشر امروز می خواهد به جای تعامل با این مصنوع خداوند، بر آن حکومت کند و مطابق میل خود آن را تغییر دهد…

محمدرضا گیوه چی: ۱۳ فروردین در تقویم هجری شمسی ما ایرانیان روز طبیعت نام گرفته است و در تاریخچه این روز قول مشهور آن است که یکی از روزهای بسیار قدیمی در فرهنگ ماست و قدمت آن را به پیش از ورود آریایی ها به ایران بیان کرده اند. در متون تاریخی آمده است که نژاد آریایی ها  این رسم و سنت را داشتند و ۱۳ روز پس از نوروز را به تعامل با طبیعت می پرداختند که البته پس از مدتی دچار انحرافات و خرافاتی شده است. برپایی سالانه این رسم و سنت را در اقوام آریایی غیر از ایرانیان نیز مشاهده می کنیم که می توان از این اقوام به تاجیک ها و افغان ها و برخی از آلمان ها و … اشاره کرد. خرافه و انحرافی که نسبت به این روز ایجاد شد، بیان نحسی این روز و امکان رخ داد واقعه ای بد برای افراد است که این عقیده بیشتر در نژاد آریایی که در آلمان کنونی ساکن است، دیده می شود ولی آن چه هنوز به عنوان یک پدیده سنتی و پسندیده در میان اقوام ایرانی مطرح است، همین ارتباط با طبیعت، حضور و بهره بردن از دل طبیعت است که خوشبختانه هنوز به صورت سالانه و ذیل عنوان پاسداشت روز طبیعت در میان مردم ما رایج است.

روز طبیعت

پس از بیان این مقدمه و بیان تاریخچه اجمالی این روز، قصد داریم به بیان دیگری از مواجهه انسان با طبیعت بپردازیم و تأملی داشته باشیم بر اینکه نحوه تعامل با طبیعت چه سیر تحولی داشته و اکنون به نام بهره برداری از طبیعت چه فجایع و وقایعی رخ می دهد. بشری که سال های مدید در دل طبیعت زندگی می کرد، از آن بهره می برد، تغذیه می کرد، سکنی می گزید و در یک کلام به تعامل با طبیعت می پرداخت، پس از مدت ها مسیر ارتباطش با طبیعت را عوض کرد و به خود اجازه داد که در ارتباط با طبیعت خود را مختار ببیند و هر چه می خواهد بتواند انجام دهد (که علت اصلی این رفتار چنانچه در ادامه متن خواهدآمد، بررسی می شود)، لکن خالی از لطف نیست که برای مثال چند نمونه از تخریب هایی که بر اثر رفتار ناصحیح بشر با طبیعت رخ داده است را بیان  کنیم. حدود دو سده در آمریکا و اروپا و کمتر از یک صد سال در کشور ماست که منابع طبیعی ای که توسط خداوند حکیم در زمین واقع شده است مورد تصرف انسان قرار گرفته است و هر روز بیش از دیروز شاهد تعاملات نادرست انسان با آن ها هستیم.

به تعداد زیاد می توان رودخانه هایی را نام برد که بر اثر سیاست های مدرن و البته غلط مدیران محیط زیست و همچنین سایر مردم تبدیل به خشکی شده است و چه بسیار درختان قطع شده و جنگل های تخریب شده می توان یافت که مورد تهاجم انسان ها واقع شده اند و غالبا از آن ها جاده ای آسفالته و یا ساختمانی با دیوارهای خشن با بلوک های سیمانی برجای مانده است که به جای نوازش چشم ها، آن ها را مورد آزار قرار می دهد. آتش سوزی های مکرری که در محیط زیست طبیعی ما و خصوصا جنگل ها رخ می دهد نشان دهنده آن است که ما علم کافی به منظور ارتباط صحیح با طبیعت را نداریم.

طبیعت

طبیعت

طبیعت

مثال دیگر آنکه زلزله های بشماری که این سال ها در اقصی نقاط زمین قربانی می گیرد، به مقدار زیادی متاثر از استفاده نادرست ما از منابع کره زمین است و در شرح آن می توان گفت که وقتی بشر به خود اجازه می دهد هر روز بیش از روزهای قبل به استخراج بی حد و حصر منابع آبی و سفره های زیرزمینی آب در اعماق زمین بپردازد، آنگاه است که لایه های سنگین زمین دیگر حالت سیالیت خود را از دست می دهد و به سایر لایه های زمین چسبیده و احتمال رانش زمین و ورقه های زمین ساختی را با یکدیگر افزایش دهد و زمین لرزه و زلزله هایی بوجود آورد که خسارت ناشی از آن کشته شدن بسسیاری از مردمان است و از این قبیل مثال ها بسیار است و به عنوان نمونه به ذکر چند پدیده اکتفا می کنیم.

سوخت هسته ای و فعالیت های مرتبط با صنعت هسته ای که امروزه جنگ های سیاسی و اقتصادی زیادی را در دنیا به پا کرده است، از عوامل بسیار مخرب طبیعت می باشد، از آسیب هایی که بر اثر زباله های هسته ای جان بشریت و همچنین طبیعت را مورد تهدید قرار می دهد نمی توان به سادگی گذر کرد، تشعشعات رادیواکتیو این مواد تا سالیان طولانی و همچنین تا فواصل زیاد از منظر مکان بیماری زا و سرطان زا بوده و متاسفانه هر روز بیش از پیش بر میزان آن اضافه می شود. تولید گازهای گلخانه بر اثر استفاده غلط از سوخت های فسیلی و گرم شدن زمین، سوراخ شدن لایه اوزون، ذوب شدن یخچال های طبیعی و … ناشی از یکی دیگر از تعاملات ناصحیح بشر امروز با طبیعت است. همچنین می توان به مثالی که گاها مورد غفلت قرار می گیرد اشاره کرد و آن تولید زباله های زیست تخریب ناپذیر است، امروز اگر به دل طبیعت برویم و به جنگل ها و مزارع و رودخانه ها سری بزنیم تجمع زباله های پلاستیکی و … صحنه ای آزار دهنده برایمان بوجود می آورد.

به راستی این بلاهایی که بر سر طبیعت آورده ایم و شاید چند صد سال و حتی هزار سال طول بکشد تا جبران شود، ما را متذکر به این نکته نمی کند که آیا نباید در شیوه تعاملمان با طبیعت تجدید نظر کنیم؟ آیا این را بیان نمی کند که اگر با همین روش که امروز دارد با جان طبیعت برخورد می شود ادامه دهیم، تا سالیانی نزدیک، دیگر چیزی از آن باقی نمی ماند؟ و اینکه این بحران هایی که به دست بشر امروز بوجود آمده است تا چه زمانی ما را تحمل می کند و چه روزی طبیعت به واسطه این اعمال ما، ما را خواهد بلعید؟

ریشه این مساله را می توان در نوع نگاه غلط انسان امروزی نسبت به هستی جستجو کرد و خداوند حکیم در قرآن می فرماید: “الم تر ان الله سخر لکم ما فی الارض و والفللک التجری …” و همچنین در آیه ۳۳ سوره ابراهیم می فرماید: “و سخر لکم الشمس و القمر …” و آیات قرآن در این زمینه بسیار است که خداوندعرضه می دارد که طبیعت را مسخر شما قرار دادم، از آن به صورت منطقی و صحیح بهره بردارید و در نهایت شکرگزار نعمت های خداوند باشید. بشری که با نگاه توحیدی به هستی بنگرد، در می یابد که آنچه خداوند در تسخیر آدمی در آورده است، حق بهره برداری وی از طبیعت است و نتیجه این نگاه تعامل صحیح با منابع هست و اما آنچه امروز مشاهده می کنیم نگاه مادی انسان غربی به هستی است که متاسفانه به ما نیز سرایت کرده است و نتیجه ای جز جنگ با طبیعت و در نهایت تصرف در آن ندارد. در نگاه انسان غربی -که دوباره باید متذکر شد که این نگاه امروز دیگر مرز جغرافیایی نمی شناسد و متاسفانه ما نیز به آن دچار شده ایم- طبیعت، خالقِ حکیمی نداشته و همچنین ساختار حکیمانه ای نیز ندارد فلذا همچون جسم مرده ای تصور می شود که باید آن را تصرف کرده و آن را تغییر داد. بشر غربی امروز می خواهد به جای تعامل با این مصنوع خداوند، بر آن حکومت کند و مطابق میل خود آن را تغییر دهد و چون علم کافی به قوانین تکوینی نظام خلقت ندارد، هر روز آن را بیش از پیش تخریب می کند.

و اما این روز که در فرهنگ اصیل ملی ما به روز طبیعت نام گرفته است، چه نیکوست بکوشیم تا بیاموزیم که شیوه تعامل صحیح با طبیعت آن چیزی نیست که امروزه مشاهده می کنیم. بیاموزیم که برپایی آتش، قطع کردن و شکست درختان، آلوده کردن رودخانه ها و محیط زیست بوسیله زباله ها و بسیاری از این قبیل کارها که انجام می شود، نتیجه ای جز نابودی طبیعت و در نگاهی عمیق تر نابودی خودمان ندارد.

۱۳ فروردین روز طبیعت نام گذاری شده و بهانه ای است تا با طبیعت آشتی کنیم و آن را همچون جان خودمان حفظ کنیم. آری با طبیعت بایستی آشتی کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.