رئیس اداره مشاوره آموزش و پرورش اصفهان
۲۰ ساعت مشاوره در هفته برای ۳۰۰ دانشآموز/ زمان کافی در اختیار مشاورین مدارس نیست
رئیس اداره مشاوره آموزش و پرورش استان اصفهان گفت: یک مشاور مدرسه در مدت زمان ۲۰ ساعت باید به ۳۰۰ دانشآموز مشاوره دهد، به طور حتما این زمان برای مشاوره دانش آموزان کافی نیست.
به گزارش اصفهان شرق، انسان امروز در دنیایی پیچیده زندگی می کند که یکی از مشخصات آن تخصصی شدن کارها و وابستگی بیش از پیش افراد و تخصص های مختلف به یکدیگر برای داشتن یک زندگی متعادل است.
لذت بردن از زندگی شخصی، رشد و تعالی شخصیت، شکوفا نمودن استعدادها و ارضای نیازها، اعم از نیازهای اولیه جسمانی، نیاز به امنیت و آرامش، نیاز به تعلق نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیاز به احترام از جمله نیاز های هر انسانی است که رسیدن به آن ها در دنیای امروز کار ساده ای نیست و نیاز به راهنمای و مشاور دارد.
وظیفه آموزش و پرورش در تربیت و آماده سازی دانش آموزانی که نیروی انسانی فردا تلقی می شوند سنگین تر از سایر نهادها است و امروز با وجود آسیب های اجتماعی مختلفی که دانش آموزان و خانواده های آن ها با آن درگیر هستند، نقش و تاثیر گذاری مشاوران مدرسه بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.
در همین زمینه و در خصوص شرایط مشاورین مدرسه در استان اصفهان، با زهرا قجاوند رئیس اداره مشاوره تربیتی تحصیلی اداره کل آموزش و پرورش استان گفت و گو کردیم که در زیر می خوانید.
اختصاص مشاور در مدار استان به چه صورت است، آیا همه مدارس دارای مشاور هستند؟
مشاورین مدرسه طبق اولویت در ابتدا به مدارس متوسطه اول اختصاص داده میشوند یعنی برای مدارسی که پایههای هفتم، هشتم و نهم در آن قرار دارند. به ازای هر ۱۵ دانشآموز یک ساعت مشاوره مدرسه تعریف می شود، بعد از پوشش مدارس متوسطه اول و در صورت وجود نیروی مشاور مازاد هسته ها و مراکز مشاوره و مدارس متوسط دوم پوشش داده میشوند.
در هستهها و مراکز مشاوره هر ناحیه به ازای هر ۳۵۰ دانشآموز دانشآموز یک ساعت نیرو تعریف میشود و بعد از آن در صورت وجود نیروی مشاور با نسبت هر ۱۵ دانشآموز یک ساعت نیروی مشاور به مدارس متوسطه دوم اختصاص مییابد.
بنابراین مدارس متوسطه اول دارای مشاور هستند، در هستهها و مراکز مشاوره با نسبتی که اعلام شد، نیروی مشاور وجود دارد اما امکان پوشش کامل مدارس متوسطه دوم به دلیل کمبود نیروی مشاوره وجود ندارد و از بین مدارس موجود طبق تشخیص مرکز مشاوره ناحیه و با توجه به نوع آسیبها و نوع نیازهای آموزشی نیروی مشاور به آنها اختصاص داده میشود.
تمرکز مشاورین مدرسه در حال حاضر بیشتر بر چه موضوعاتی است؟
فردی که امور مشاوره را در مدارس را انجام میدهد با عنوان مشاور مدرسه شناخته میشود یعنی باید هم در زمینههای آموزشی و هم در مسائل سازشی و مشکلات و مسائلی که نوجوان با آنها روبروست راهگشای دانش آموزان باشد.
در حال حاضر تا زمانی که فرآیند هدایت تحصیلی را بهصورت رسمی آغاز نکردهایم تمرکز مشاورین مدرسه بیشتر بر مسائل سازشی است. به عنوان مثال در مهرماه و هفته بهداشت روان بیشتر برنامههای مشاورهای متمرکز بر مسائل نوجوانان است اما با نزدیک شدن به ماههای آخر سال و لزوم آشنایی دانش آموزان در طول سال تحصیلی با فرآیند هدایت تحصیلی در هر ۳ پایه به ویژه پایه هشتم و نهم قطعاً بخش زیادی از فعالیتهای مشاورهای مدارس به مسائل تحصیلی اختصاص پیدا میکند که خود آن هم جدا از مسائل سازشی نیست و در آن تنیده شده است. حتی اگر مشاوری تمام وقت خود را به مسائل تحصیلی اختصاص دهد منعی برای او وجود ندارد، چرا که اگر دانشآموز حداقل شرایط تحصیلی خوبی را تجربه کند ازلحاظ خلقی و شخصیتی هم وضعیت مناسبی خواهد داشت. ابعاد مختلف شخصیت دانشآموز مانند حلقههای زنجیر به هم متصل هستند و هرکدام از آنها اصلاح بشود کل زنجیره بهبود پیدا می کند.
با توجه به آسیبهای اجتماعی که در حال حاضر خانوادهها و نوجوانها با آن روبرو هستند و مسائل مختلف سازشی نوجوان امروز، به نظر شما بدون توجه به حل مسائل خلقی، شخصیتی و آسیبهایی که نوجوان با آنها روبروست فرآیند هدایت تحصیلی به نتیجه مطلوب میرسد؟
از نظر ما هیچ یک از این دو موضوع قرار نیست پررنگ شود، نه هدایت تحصیلی مقدم بر مسائل سازشی است و نه بالعکس، ما معتقدیم که همه اینها به یکدیگر وصل و مرتبط هستند اما یک نکته مهم را نباید فراموش کرد، به ازای هر ۱۵ دانشآموز ما یک ساعت مشاوره داریم، یعنی برای مدرسهای با ۳۰۰ دانشآموز ۲۰ ساعت مشاوره در هفته در نظر گرفته میشود و یک مشاور در عرض ۲۰ ساعت باید ۳۰۰ دانشآموز را که ممکن است یکسوم آنها نیاز به بررسیهای جدیتری داشته باشند را تحت پوشش قرار دهد. پس حتی در صورت اینکه ما مشاوران را مأمور به فعالیت متمرکز بر مسائل سازشی کنیم بازهم فرصت کافی و مناسبی در اختیار آن ها نیست و مشاور ما مجبور به رسیدگی به افرادی میشود که مشکلات حادتر و شرایط ویژهتری دارند و این بین به دلیل زمان اندک موجود، ممکن است تعدادی از دانش آموزان از دریافت خدمات مشاورهای محروم بمانند.
درخواست همیشگی از وزارت آموزش و پرورش، توجه ویژه به این مسئله و افزایش ساعات حضور مشاور در مدارس و رساندن این نسبت به یک ساعت مشاوره به ازای هر ۱۲ دانشآموز و حتی یک ساعت مشاوره به ازای هر ۸ ساعت دانشآموز با جذب نیروی مشاور است. اما اینها پیشنهاده ها همیشه گفته شده اند و زمان عملیاتی شدن آن، هنوز مشخص نیست.
بنابراین اگر ما مشاوری را به جای ۲۰ ساعت ۲۴ ساعت در مدرسهای قرار دهیم و به آنها سفارش کنیم که فقط مشاوره سازشی، گروهی و فردی ارائه کنند باز هم زمان برای این کار زمان کم و نامناسبی خواهد بود.
افرادی که بهعنوان مشاور مدرسه فعالیت میکنند آیا با توجه به میزان تجربه و سابقه کار گزینش و بهکارگیری میشوند یا بهصرف فارغالتحصیل بودن از رشته مشاوره در مقاطع ارشد گزینش و استخدام میشوند؟
ما در گرایشهای مشاورهای، گرایشی تحت عنوان مشاوره مدرسه داریم و طبیعتاً انتظارمی رود فارغالتحصیل این رشته تخصص و مهارت لازم را برای فعالیتهای مدرسهای داشته باشد با این وجود استخدامهای ما تنها بر اساس گرایشهای تحصیلی نیست ما از گرایشهای مشاوره و روانشناسی برای مشاوره در مدارس جذب نیرو داریم، حتی بهترین این افراد هم زمانی که وارد یک فضای آموزشی میشود باید نوع تجربه، عملکرد و فعالیت خود را با استانداردهای آن فضای آموزشی خاص هماهنگ کند بنابراین توانمندترین نیروها هم نیاز به آموزش دارند و به همین دلیل همدورههای آموزشی خاص عملیاتی و کاربردی پیش از استخدام در همه سازمانها و نهادها پیشبینیشدهاند.
برای مثال آموزش پرورش برای نیروها ۳۰۰ ساعت دوره آموزشی و طرحهای آموزشی در نظر میگیرد. علاوه بر این بر اساس فرم ارزیابی سالانه نیروها هر فرد باید حداقل ۴۰ ساعت آموزش در طول سال تحصیلی را گذرانده باشد و نیرویی با ۷ سال سابقه کار چند صد ساعت دورههای آموزشی مطابق با رشته خودش را گذرانده است، این به این معنا نیست که دانش و مهارت نیروهای ما تکمیل است اما بدون تخصص و دانش هم وارد سیستم نمیشوند. اما آنچه مهم است این است که ما باید پا بهپای تغییرات تکنولوژیک، نسلی و اجتماعی پیش برویم و مهارت و آگاهی نیروها را بروز کنیم در این صورت است که نیروها همیشه برای شرایط مختلف حتی شرایط بحرانی مهیا خواهند بود.
آموزش پرورش هم مثل بقیه نهادها و حتی بیشتر از آنها این دغدغه را دارد اما همه اینها به این معنا نیست که همه مشکلات مرتفع شده و دانشآموز و خانواده در معرض آسیب نیستند.
روال کار مشاورین مدرسه بهطورکلی به این صورت است که آنها در دفاتر مشاوره مدارس حضور دارند و دانشآموز به آنها رجوع میکند با توجه به سن نوجوانی و اینکه عموماً نوجوان برای گفتن از مشکلات خود پیشقدم نمیشوند بنظر شما این روند کاری تا چه حد مناسب شرایط فعلی نوجوانان است آیا بهتر نیست که روالی تعریف شود که مشاور به سمت نوجوان و دانشآموز برود و از مسائل و مشکلات آنها آگاه شود؟
زمانهای دسترسی مشاور به دانشآموز ساعات تفریح دانش آموزان است، مشاوری که در ساعات تفریح و فراغت دانش آموزان میان جمعیت ۳۰۰ نفرِ دانشآموزی باشد و با در نظر گرفتن هیاهو کشور و نشاط دانش آموزان در این ساعتها چقدر باید تیزبین باشد که مشکلات دانش آموزان را با نگاه به آنها و با بررسی رفتارشان تشخیص دهد؟
درواقع فضا برای بررسیهای انفرادی وجود ندارد نه فقط در ایران بلکه در هیچ کشور دیگری وجود ندارد. نکته دیگر اینکه خدمات مشاورهای زمانی ارزشمند است و فرد پیگیر آن میشود که خود او هم احساس نیاز کند. پیشفرض در فعالیت مشاوره این است که فرد مراجع نسبت به راهنمایی مشاور احساس نیاز میکند در چنین شرایطی راهکاری که مشاور ارائه میدهد را میپذیرد و همکاری بیشتری خواهد داشت.
اگر مشاور ما آنقدر تیزبین باشد که دانشآموز در معرض آسیب را از بین دانش آموزان تشخیص دهد و او را راهنمایی کند به دلیل اینکه مشاور به سراغ مراجع رفته قطعاً دانشآموز مقاومت خواهد داشت اما مشاور ابتدای سال تحصیلی باید بتواند بهخوبی خودش و حوزه فعالیتش را به دانش آموزان معرفی کند. اما حضور و مراجعه افراد به مشاور به دانش آموزان و نیاز کادر آموزشی بازمیگردد، در بسیاری از موارد معلمان و کادر آموزشی که ساعات بیشتری را بادانش آموزان میگذرانند آنها را به مشاوره معرفی میکنند، ما ریسک بررسیهای جزئی و انفرادی مشاورین مدرسه را نمیپذیریم و آنها را به چنین روالی مأمور نمیکنیم به جای آن مشاور مدرسه را مهیای مدیریت دانش آموزان مراجع و یا افرادی که توسط کادر آموزشی به او ارجاع داده میشوند، میکنیم.
درزمینهٔ وقایعی که اخیراً در اصفهان اتفاق افتاد نقش مدرسه و آموزش پرورش از نظر شما چه بود و بهطور کل چه اقداماتی از سوی آموزش و پرورش میتواند آسیبهای نوجوانان را کاهش دهد؟
در مورد اتفاقی که برای دانش آموزان افتاد بررسیهای ما نشان از این داشت که مدرسه نه تنها سهلانگاری و کمکاری نداشت بلکه بسیار خوب پیگیر این موضوع شده و بررسیها و مشاورههای لازم در مورد آنها را انجام داده بود، کما اینکه این نوجوانها هم شکایت و نارضایتی از مدرسه و مسائل آموزشی نداشتهاند.
مردم مسائل مختلف را از دور و میبینند، اطلاعات کافی در مورد آن ندارند و اطلاعات و قضاوت آنها از دیدهها و شنیدههای آنها ناشی میشود درحالیکه ما با حضور در بطن مسئله و بررسی روند کار متوجه واقعیت مسئله شدیم.
اما در کل باید گفت در بحث آسیبهای اجتماعی همه بخشهای جامعه دخیل هستند، سازمانها، مؤسسات، سمنها و نهادهای دولتی همه و همه در بروز پدیدهای مثل اقدام به خودکشی دخیل هستند پس نقش هر بخش باید بررسی و مشخصشده و بر اساس آن برنامهریزی برای حل آسیبها انجام شود.
انتهای پیام/ایمنا