سرویس: دین و اندیشه 10:45 - دوشنبه 15 آبان 1396

زنگها برای چه کسانی به صدا در می آیند؟!

بررسی علل خودکشی دو دختر نوجوان در اصفهان

پوچ انگاری نتیجه حذف معنویت از زندگی است. و در پوچ انگاری، استقبال از پایان دادن به زندگی منطقی ترین تصمیم مفرّح می نماید. واقعیت این است که خودکشی در یک قدمی پوچ انگاری است؛ و این خطری است که امروز نوجوانان ما را بیش از پیش تهدید می کند

به گزارش اصفهان شرق، در فیلمی که این روزها از دو دختر نوجوان اصفهانی قبل از خودکشی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود نکاتی جلب توجه می کند از جمله؛

عدم عقیده به جهان پس از مرگ و به نوعی به سخره گرفتن و شوخی کردن با آن.

عدم توجه آنها به مسائل شرعی؛ مثل بی حجابی و…

عدم علل معمول برای خودکشی و بلکه وجود عکس آن عوامل؛ مثل شادی و استقبال عجیب آنان قبل از مرگ! در حالی که وضع روحی افراد قبل از خودکشی اغلب افسردگی است. یا برخورداری از زیبایی، طراوت و تمول مالی؛ یعنی زشت رو یا فقیر هم نبوده اند تا زمینه ای هر چند نامقبول برای خودکشی داشته باشند.

نکته دیگر وقوع و شاید زبانم لال آغاز این اتفاق در اصفهان است؛ آغازی که صدای زنگ را دو چندان می سازد؛ شهری شهره به دارالمومنین با جوانانی خلاق و زیرک. شهری که بیشترین و بهترین شهدای دفاع مقدس در آن دیار قد کشیدند و همّت ها و کاظمی ها و خرازی ها و میثمی ها و ردانی پورها و… شهادت را تا خدا پر کشیدند.

پس به راستی علت این خودکشی مفرح چه بوده است؟ آیا این خودکشی موردی بود یا یک جریانی پشت آن است که زنگ خطر بعدی را برای اندیشمندان، مسئولان و همه خانواده هایی که نوجوانی دارند به صدا در می آورد؟

حذف معنویت و پوچ انگاری حیات، ریشه خودکشی ها

واقعیت این است که مدت هاست هجمه سنگینی از سوی دشمنان با هدف زیر سوال بردن عقیده به عالم غیب و جهان بینی اسلامی که اُسّ و اساس معنویت و معنابخشی به زندگی را پشتیبانی می کند آغاز شده و با حضور شبکه های اجتماعی در فضای مجازی بر شدّت و حدّت و گستردگی و دسترسی آسان به آن افزوده شده است؛ نگاهی شیطانی که حیات را از عالم غیب جدا می کند و با حصر زندگی از «تولد تا مرگ» زندگی را به طور کلی از مدار معنا و معنویت و هدفدار بودن تهی می سازد و افراد و به ویژه نوجوانان را در دام مرگبار پوچ انگاری و پوچ گرایی گرفتار می سازد.

در این نوع از نگاه، حیات و ادامه آن پشیزی ارزش ندارد؛ چرا که زندگی عبارت است از هزاران لیتر آب را بول کردن و هزاران تن غذا را کود کردن. حالا اگر دردها و رنجهای زندگی را هم بر آن بیفزایید و در کنار لذّات زندگی یک جمع و تفریق ساده بکنید خودکشی را منطقی ترین راه و مفرّح ترین گزینه پیش روی خود خواهید یافت. یعنی تصویری از زندگی همراه با رنجها و سختی ها و بعد ناگهان کات! بدون هیچ هدف و معنای مشخصی. نگاهی که نوجوان در آن قادر به دفاع از ادامه حیات نیست.

سخنان و استدلال هایی که در زمانی نه چندان دور خمیرمایه کتاب های امثال صادق هدایت ها را تشکیل می داد و امروز با سوء استفاده شیاطین انسی از تکنولوژی و گرافیک و جادوی رسانه با آب و تاب و بزک دوزک بیشتر و مقبول تری به طور آسان تر و گسترده تری در کف دست نوجوانان، آن طفل های معصوم را دعوت به ختم و پایان بخشیدن به حیات می کند.

آری! پوچ انگاری نتیجه حذف معنویت از زندگی است. و در پوچ انگاری حیات، استقبال از پایان دادن به زندگی منطقی ترین تصمیم مفرّح می نماید. واقعیت این است که خودکشی در یک قدمی پوچ انگاری است؛ و این خطری است که امروز نوجوانان ما را بیش از پیش تهدید می کند. نمونه اش همین خودکشی عجیب دو دختر نوجوان اصفهانی که بسیار جای تامّل دارد و رفتارهای عجیب آنها قبل از خودکشی، اندیشمندان و مسئولان جامعه را به چالش می کشاند.

بنابراین خودکشی این دو دختر نوجوان زنگ خطری است که برای حوزه های علمیه، رسانه ها، والدین و خانواده ها و مسئولان نظام به صدا درآمد و اگر برای آن فکری برندارند شاید خدای ناخواسته نوجوانان بعدی، نوجوانان خود آنان باشند.

چه باید کرد؟

امروز دشمن با برنامه ریزی و هجمه گسترده در اشکال متنوع همچون ایجاد شبهات در عقائد، باورها و ارزشهای دینی، از بین بردن حیا و عفت، سست کردن روابط خانوادگی، بسط نا امیدی و… از طرق گوناگون همچون رسانه ها، گروه های انحرافی، مواد توهم زا و… و متاسفانه دنیاگرایی برخی از مسئولان حتی در لباس مقدس روحانیت از داخل و جای خالی امثال بهجت ها رحمه الله علیهم و کم کاری در مواجه معناگرای رسانه ای و کم رنگ شدن اخلاق و معنویت و ارتباطات خانوادگی و… نوجوانان ما را در این جنگ تمام عیار نرم بی کس و کار و تحت شدیدترین و سخت ترین فشارهای عقیدتی و روانی و عاطفی به سوی قتلگاه خودکشی سوق می دهد.

بنابراین این دنیاگرایی نه تنها آخرت را که حتی دنیای ما را نابود خواهد ساخت. بیایید بار دیگر این روایت را با صدای بلندتر برای یکدیگر بخوانیم: «حبّ الدنیا راس کل خطیئه». بیایید قبول کنیم زندگی های خالی از معنویت، خالی از اخلاق، خالی از عواطف و توجهات، خالی از سخن گفتن با یکدیگر، خالی از صله رحم، خالی از حضور بزرگترها، خالی از الگوسازی از بزرگان، خالی از پاسخ های به روز و با ابزار روز، خالی از برنامه ریزی و مدیریت، خالی از حضور مشاوران و روحانیون و دلسوزان در مدارس، پر از شبهات، پر از شبکه های ماهواره ای در خانه ها، پر از حب دنیا، پر از دروغ و ریا و… نتیجه ای جز رسیدن به پوچ انگاری حیات و نا امیدی و بی مزه شدن و رنگ باختن زندگی و کاهش سن خودکشی به دوران نوجوانی ندارد.

جامعه امروز ما، شدیدا نیازمند رجعت و بازگشت از غرب زدگی به آگاهی و اخلاق و معنویت و عاطفه و امید است. بازگشت به  فرهنگ و آداب و رسوم غنی اسلامی- ایرانی.

بنابراین موارد ذیل شاید راه حلی برای درمان این مشکل کمرشکن باشد:

– تقویت جهان بینی اسلامی و مباحث زندگی با ابزار و قالب های هنری روز

– تقویت اخلاق و معنویت در جامعه

– مواجه معناگرای رسانه ای

– آگاهی بخشی و پاک نکردن مشکلات و صورت مساله ها و شفاف سازی در آمار مشکلات

– تقویت عواطف و ارتباطات خانوادگی و صرف وقت بیشتر والدین و اعضاء خانواده و فامیل برای نوجوانان

– الگوسازی شخصیت های معناگرا به خصوص عرفای عصر حاضر و شهداء

– اعتقاد و اعتماد و امیدبخشی به جوانان؛ البته نه با حرف که با عمل

– محدودسازی شبکه های اجتماعی معاند

– نظارت بیشتر والدین در استفاده نوجوانان از شبکه های اجتماعی

– تقویت حضور روانشناسان متعهد و روحانیون مهذب و آگاه در مدارس

– مبارزه با دنیاگرایی برخی مسئولان و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و کاهش سرعت مسابقه حب دنیا در جامعه و بازگشت به معنویت.

و…

به امید اینکه دیگر هیچگاه شاهد خودکشی هیچ انسانی و به ویژه خودکشی نوجوانان پاک و معصوم نباشیم.

انتهای پیام/ندای اصفهان

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.