سرویس: اخبار شهرستان 17:45 - سه شنبه 10 مرداد 1396

سونامی نمک، مهمان ناخوانده برای کشور؛

خشکسالی؛ پیامد بی توجهی به حفظ محیط زیست شرق اصفهان/ حیات زاینده‌رود تنها راه جلوگیری از تبدیل گاوخونی به کانون فرسایشی

پدیده خشکسالی و بی آبی به آسانی می تواند سایر عرصه های زندگی مردم ما را نیز تحت تاثیر خود قرار داده و چرخ زندگی را در مناطق کوچک نظیر شرق اصفهان از حرکت باز دارد؛ بنابراین توجه به امر خشکسالی و پدیده بی آبی به عنوان یک موضوع مهم باید مد نظر فعالان محیط زیست قرار گیرد.

به گزارش اصفهان شرق، پدیده خشکسالی در سال های اخیر پدیده ای ناشناخته و غیرمترقبه نبود،‌ اما تشدید آن در شرایط کنونی برای کشور فاجعه بار و تشدید کننده وضعیت بحرانی جامعه تلقی می شود. پدیده خشکسالی و بی آبی به آسانی می تواند سایر عرصه های زندگی مردم ما را نیز تحت تاثیر خود قرار داده و چرخ زندگی را در مناطق کوچک نظیر شرق اصفهان از حرکت باز دارد؛ بنابراین توجه به امر خشکسالی و پدیده بی آبی به عنوان یک موضوع مهم باید مد نظر فعالان محیط زیست قرار گیرد تا بتوان مسائل را به صورت فوری و دستوری در دست بررسی گذاشت و با جلوگیری از نشر پیامدهای منفی خشکسالی به مناطق بتوان تسکین قوی بر درد و رنج مردم قرار داد.

*سونامی نمک از شرق اصفهان تا تهران خواهد رفت

تغییرات منفی پیش آمده در طبیعت بخصوص خشکسالی های ممتد و عدم دسترسی به آب مازاد، اثرات بدی را بر محیط زیست وارد کرد به نوعی که امروز کاهلی در تحلیل مسائل و برآورد نتیجه می تواند خطرات جبران ناپذیری به بدنه منطقه وارد کند.

خشکسالی از حدود 14 سال پیش تاکنون گریبانگیر اصفهان شده و چند سالی است که رودخانه زاینده رود که منشاء حیات این استان و کشاورزی شرق اصفهان به شمار می آید در بیشتر ماه های سال، خشک بوده و آبی در آن جاری نمی شود.

با افزایش روند خشکسالی، تالاب گاوخونی که روزگاری می توانست تعدیلی در شرایط آب و هوایی اصفهان ایجاد کند و یکی از بزرگترین ذخایر گیاهی و جانوری کشور باشد، به منبع اصلی ریزگرد سمی و  غیر سمی تبدیل شده و اگر این روند ادامه یابد، سونامی نمک تا پایتخت منتشر خواهد شد.


* اراضی کشاورزی شرق اصفهان در حال تبدیل شدن به بیابان

مدیر کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان چندی قبل در رابطه با آثار و پیامدهای خشکسالی گفت: تالاب گاوخونی با توجه به شرایط کنونی می تواند با تشدید بیابان زایی و ایجاد کانون های آلودگی، تهدیدها و آسیب های بسیاری برای کلانشهر اصفهان و حومه آن ایجاد کند و همچنین اراضی کشاورزی شرق اصفهان در حال تبدیل شدن به بیابان و کانونی برای تولید ریزگردهای محلی هستند که تهدید بزرگی برای این شهر به شمار می آید.

حمید ظهرابی با اشاره به اینکه اگر روند خشکسالی ادامه یابد، اثرات بدی برجای می گذارد، افزود: در فصل تابستان که خشکی هوا را داریم بیشتر وزش ها از ناحیه شرق و جنوب شرقی شهر صورت می گیرد که تهدیدی جدی است و منجر به تشدید بیابان زایی می شود.

مشکل ریز گردها که از چند سال قبل در کشور شدت گرفت، به همراه پیش روی بیابان به‌طرف شهرها و روستاهای شرق اصفهان و خشکیدن مراتعی که حداقل جلوی این بادها را می‌گرفتند، بر مشکلات تنفسی مردم این ناحیه افزوده است، به‌طوری‌که در برخی روزها که غبار محلی زیاد باشد و با آلودگی‌های مذکور همراه شود، توان تنفس معمولی را از سالخوردگان و بیماران قلبی می‌گیرد و ناگزیر به ماندن در خانه و یا رفتن به سمت مناطق دورتر از کویر هستند.

اینجا

*آوار آلودگی های صنعتی و زیست محیطی بر سر مردمان شرق اصفهان

در سال های اخیر علاوه بر مشکلات دامنه دار خشک سالی مردمان دیار شرق اصفهان در طوفان بی امان ریزگردها همراه با انواع آلودگی های صنعتی و زیست محیطی، همچون نخاله ها و زباله های انسانی و دامی و بیمارستانی قرار دارند و فریادهای گاه و بیگاه این مردم رنجدیده و زحمت کش هم به جایی نمی رسد.

شرق قهرمان‌پرور و زرخیز اصفهان همان‌گونه که از کمند خشک‌سالی نرهراسید و تبعات دوچندان خشک‌سالی اصفهان گریبان گیر دیار زحمتکشان آفتاب‌سوخته شد، آلودگی هوا و مشکلات زیست‌محیطی صنعت هم‌دست از دامان این دیار نکشیده است و مصائب آلودگی‌های شهری و صنعتی از حومه کلان‌شهر اصفهان به این دیار رسیده است.

تبعات خشک‌سالی و هوای آلوده از همان طرفی که سلامت مردمان این اصفهان را نشانه گرفت و انواع و اقسام بیماری‌ها را نصیب ساکنان دیار سپاهان کرد، شرق اصفهان را هم از این بلایا بی‌نصیب نگذاشت و دامنه ترافیک وهم‌آلود اصفهان در خروجی شرق به سمت استان‌های هم‌جوار کشور، شرق اصفهان را به کانون خروجی بحران ترافیک کلان‌شهر اصفهان مبدل کرده و در کنار چند شهرک صنعتی آلاینده و ابر صنعت‌های اطراف اصفهان، شهرها و روستاهای شرق را آماج هزاران تن مواد آلاینده سمی و صنعتی کرده است.

بیماری‌های نوظهوری که در اصفهان شایع شده است در شرق نیز همواره فراگیر است و به‌جز بیماری‌های پوستی و انگلی که ناشی از ضعف بهداشت و سروکار داشتن با آب‌وخاک کشاورزی است و از قدیم به همراه گزیدگی‌های پشه‌های ناقل بیماری همچون سالک در منطقه وجود داشته، دیگر بیماری‌های نوظهوری همچون سرطان و ام‌اس هم در ناحیه شرق فراگیر شده و هرسال آمار بیشتری را همچون سراسر کشور به خود اختصاص داده است و همه این موارد زنگ هشداری برای بررسی پیامدهای خشکی در این رابطه است.


*برداشت های بی رویه از زاینده رود عامل مهمی در تشدید خشکسالی

صحبت استاندار اصفهان هنوز در خاطرمان است که گفت: حق‌آبه‌های حوضه آبریز مشخص شده است و براساس اقدام بزرگی که از لحاظ فنی و مهندسی صورت گرفته تا پایان شهریور ماه سال ۹۵ تخصیص روستاها نیز به طور کامل مشخص خواهد شد؛ اجازه نخواهیم داد یک قطره از حق مردم اصفهان توسط دیگران برداشت شود.

ولیکن نه تنها به درستی جلوی برداشت های بی رویه و غیر قانونی گرفته نشد بلکه حتی قول و قرارها مبنی بر دادن خسارت واقعی به کشاورزان آسیب دیده شرق اصفهان نیز، به خسارت های چندگانه قبل از دادن آب به منظور کشت خلاصه شد که قطعا دردی را از سفره خالی کشاورز دوا نکرد.

همه باید دست در دست هم دهند تا طرح ۹ ماده‌ای احیای حوضه آبریز زاینده‌رود به انجام برسد و همه پیگیری‌ها نیز باید در این چارچوب صورت گیرد و در این خصوص کشاورزان به خوبی رفتار کرده و به دور از هر گونه حاشیه ای، حتی با دادن آب اندک پاییزه، به حق خود قانع بودند تا شرایط به نحو احسنت رقم بخورد.

ولیکن این وضعیت در شأن مردمی که همواره مدافع نظام، ولایت بودند و بیشترین شهید را در بین بقیه استان‌ها تقدیم ملت کرده‌اند نیست و این مسأله باید توسط نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان ذیربط پیگیری شود.

متاسفانه در زمانی که حتی در دادن آب به کشاورز، محدودیت وجود دارد و همه کشور می دانند، کشاورز بدون آب، توشه اش خالی است، مسئولان در بخشودگی وام های میلیونی کشاورزان قدمی برنداشتند و متاسفانه حتی مسئولان در مصاحبه های خود در خصوص پرداخت وجه گندم به کشاورز نیز بد قولی کردند و کشاورزی که نیاز به وجه گندم داشت را در دادن وجه یاری نکردند، قطعا پرداخت خرده ای پول گندم هیچ اثری در زندگی کشاورز نگذاشت و دردی را از آنان دوا نکرد جزء آنکه نارضایتی را در بین کشاورزان آفرید.


*خشکیدگی تالاب گاوخونی ریزگردهای سمی و سونامی نمک را به سمت تهران و سمنان سرازیر می‌کند

احمدجلالیان خاک شناس و استاد دانشگاه، با اشاره به اینکه ریزگردهای اصفهان دارای سه منشا طبیعی، صنعتی و شهری هستند، گفت منشا طبیعی این ریزگردها عمدتا در شرق اصفهان از منطقه سجزی شروع شده و تا تالاب بین المللی گاوخونی در وسعتی بالغ بر سیصد هزار هکتار ادامه دارد.

وی ادامه داد: بادهای شرقی و شمال شرقی این ریزگردها را به سطح شهر اصفهان می آورد.

این استاد دانشگاه با اشاره به مطالعات انجام گرفته در خصوص تالاب بین المللی گاوخونی نیز خاطر نشان کرد: کانون ریزگردهای در تالاب گاوخونی هنوز فعال نشده و به همین دلیل لازم است که این تالاب مرتبا پایش شود چرا که در صورت فعال شدن کانون ریزگردهای سمی آغشته به فلزات سنگین به همراه سونامی نمک استانهای زیادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

جلالیان ایجاد کارگروه احیای زاینده رود و تالاب بین المللی گاوخونی را بسیار الزامی دانست و گفت: همانند اتفاقی که برای دریاچه ارومیه افتاده، لازم است در این منطقه یک کارگروه احیاء داشته باشیم، چراکه با فعال شدن کانون ریزگرد‌ها در تالاب گاوخونی مشکلات شدید زیست محیطی در کمین اصفهان، استانهای مرکزی و تهران خواهد بود.

به راستی تالاب با وسعت ۴۶۰۰۰ هکتار علاوه بر سونامی نمک می‌تواند ریزگردهای سمی را به استانهای زیادی منتقل کند و اگر دست روی دست گذاریم، در روزگاری نه چندان دور باید درمانی سخت برای رنجوری استان اصفهان را طلب کنیم.

اینجا


*الوعده وفا مسئولان!!!

در روز ۲۳ تیر ماه تالاب بین المللی گاوخونی شاهد حضور رئیس کمیسیون امنیت ملی، دکتر بروجردی بود و چرایی این حضور به دلیل این است که مرگ این تالاب که جایگاه هزاران زیست مند بوده است امنیت بقیه زیست مندان را به خطر اندازد.

امروز بسیاری از مردم عزیز کشورمان در اقصی نقاط از ریز گرد رنج می برند، پدیده ای که در برخی مناطق مسکونی شرایط اضطراری ایجاد کرده است و گاوخونی این خوان گسترده که ۴۷۰ کیلومتر وسعت دارد دیگر چیزی در سفره اش نمانده است که ببخشد و خود منتظر معجزه ای برای زنده ماندن است. گاوخونی که روزی فقط بهرام گور به دامش گرفتار شده بود امروز می خواهد همه آدمها چه خوب و چه بد را گرفتار کند زیرا دیگر کاسه صبرش لبریز شده است.

همه کارشناسان در این چند مدت اذعان داشتند گاوخونی مستعد تولید ریز گرد سمی است، چیزی که از خودش به وجود نیاورده است بلکه ما آدم ها از زمانی که صنعتی شدیم، سموم کارخانه هایمان را به رودخانه سپردیم و رودخانه به تالاب سپرده است و امروز وقت آن شده است که تالاب قرض خود را پس دهد.

در این رابطه مردم منتظر بازخورد سفرهای بسیار مسئولان و دیدن خشکسالی و پیامدهای آن در شرق اصفهان هستند و مسئولان باید به وعده هایی که داده اند، عمل کنند.


*فروش غیرقانونی خاک و زمین هایی که فدای بی آبی شدند

خشكاندن زمين‌هاي زراعي با فروش و استفاده بي‌رويه از آب سدها نابودي بخش كشاورزي را به دنبال خواهد داشت. این یعنی این‌که روستاییان و صاحبان اراضی زراعی به دلیل شرایط دشوار اقتصادی مجبور به فروش خاک یا زمین خود و درنهایت تغییر آن به یک واحد اقتصادی دیگر می‌شوند.

قطعا یکی از پیامدهای بسیار وخیم خشکسالی بر محیط زیست، از بین رفتن خاک های حاصلخیز است که با قوت گرفتن خشکسالی و بی توجهی مسئولان به این امر، روز به روز رو به گسترش است و ایجاست که عده ای به سبب نبود آب، خاک خود را به دست شرکت های خصوصی می دهند تا پولی به کیسه فرو برند ولی دریغ که فروش خاک حاصلخیز باعث تبعات بسیار بدی بر سیستم هوای پاک شهر و منطقه می گذارد و فرسایشی بی رویه دامنگیر مردم می شود.

مردمی که به جای برداشت گندم از زمین کشاورزی با ادامه روند خشکسالی مجبور به فروش خاک شده و شرق را به یکباره به کانون ریزگرد تبدیل می کنند و می توان گفت، همه این موارد برگرفته از عدم توجه به وضعیت اسف بار خشکسالی در استان اصفهان و عدم اجرای مصوبات شورای عالی آب است.


امروز از درد خشکسالی گفتن صحیح نیست زیرا درد را همه می دانند، مسئولان باید راه درمان را که مدت ها قبل مصوب شده است، به مرحله اجرا برسانند زیرا از مردم و مسئولان همه و همه درد خشکی و انتشار ریزگرد از تالاب بین المللی گاوخونی را لمس کرده اند و نیازی به بازگو کردن های مکرر این درد در سایه بی توجهی نیست. مسئولان باید با بررسی دقیق پیامد های حاصل از خشکسالی بر شرق اصفهان، به این مساله توجه کنند که دست روی دست گذاشتن ها، به پایان زندگی در شرق اصفهان منتهی می شود.

انتهای پیام/ زهرا شجاعی

 

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.