سرویس: فرهنگ و هنر 09:30 - شنبه 10 تیر 1396

نقدی بر سریال نفس؛

علت و معلول چگونه یک نفس درهم آمیخته شد؟!

زمانی که روزبه ساعت ۱۲ نیمه‌شب به خیابان می‌آید، ناهید را به خیابان می‌کشاند و با خود به بیابان می‌برد.کدام خانواده متدین به چنان روابطی بین دختر خویش با پسر بیگانه‌ای تن می‌دهد؟

به گزارش اصفهان شرق، براساس سنتی نانوشته شبکه سه سیما مطابق هرسال در ماه مبارک رمضان سریالی را پخش می‌کرد که مورد توجه مخاطبان قرار می‌گرفت . دستمایه این سریال‌ها عمدتاً طنز و شوخ طبعی بود تا روزه داران پس از ساعتها روزه داری و صرف افطار با جمع خانواده دقایق خوشی را داشته باشند. متأسفانه در سال جاری (۹۶) سریالی با  عنوان «نفس» به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان از این شبکه پخش شد که فاقد بدیهی‌ترین عنصر داستانی یعنی طرح بود. حرکت آهسته دوربین صحنه‌های زمخت و بدون تناسب به همراه پریشان‌گویی بازیگران بینندگان دهه شصت را یاد فیلم‌های کارگردانان تازه‌کار آن سالها می‌اندازد. تصور کنید بازیگر برای ورود به منزل خود باید از کوچه‌ای عبور کند و به منزل خود در پنجاه متری خیابان برود بیننده در این سریال باید شاهد قدم زدن بازیگر از ابتدای پیاده شدن از اتومبیل تا کلید انداختن در قفل دروازه باشد.

تلاش کارگردان برای پر کردن آنتن به چنین صحنه‌هایی ختم نمی‌شود. این سریال از نظر روابط علت و معلول نیز دچار اشکال روش شناختی است. به راستی بهروز در باره کدام سازمان سخن می‌گوید؟ برای  بینندگان معلوم نیست که بازیگر نقش اول مرد که کدام سازمان سخن می‌گوید از نشانه‌های سریال برمی‌آید که بهروز از بریدگان سازمان مجاهدین خلق در سال ۵۰ هستند که مشی سوسیالیستی آنان را نپذیرفتند اما اگر اینگونه باشد جریان مسلمان مجاهدین خلق مبارزه مسلحانه را هم قبول نداشتند. مگر آنکه سازمان مورد نظر کارگردان سازمانی برساخته خیال خود ایشان باشد که در واقع تحریفی تاریخی است. کارگردان محترم که البته نویسنده فیلم‌نامه هم هست تلاش کرده است با روایتی موازی داستانی عاشقانه بین روزبه و ناهید برقرار کند.

داستان چریکی که عاشق دختر سرهنگی بازخرید شده ارتش و فعال سیاسی می‌شود!  صحنه‌های آغازین سریال از نحوه آشنایی روزبه با ناهید آنچنان فانتزی بود که مخاطب به هیچ وجه نتوانست با آنها همذات پنداری کند. به راستی کدام خانواده متدین به چنان روابطی بین دختر خویش با پسر بیگانه‌ای تن می‌دهد؟ زمانی که روزبه ساعت ۱۲ نیمه‌شب به خیابان می‌آید و با نور چراغ‌قوه ناهید را به خیابان می‌کشاند و با خود به بیابان می‌برد و  رفتاری پاستوریزه دارد، بیننده احساس می‌کند به شعورش توهین شده است.  کارگردان آن‌چنان  گره‌های داستان را سرسری گرفته که فراموش کرده ناهید شخصیتی حساس و مردد است اما وقتی پای روزبه به میان می‌آید او سرسخت و مبارز می‌شود. لابد روزبه برای او دعای تعویذ خوانده است. اگر اینگونه بود چرا نشان داده نشد؟ کارگردان اجازه نداده که بیننده متوجه تحول درونی ناهید بشود.

کارگردان محترم پیش از آنکه به روایت سریال بپردازد به دکوپاژ توجه نشان داده قسمت‌های اول سریال به نحو مشمئزکننده‌ای با تروکاژهایی از حضور بازیگران خارج از کشور(ارمنستان)  و زنان بی‌حجاب بهره گرفت تا حس واقعی را تلقین نماید، اما پس چند قسمت به دلیل اعتراضات، آن تصاویر را حذف کردند. اگر آن شیوه درست بود چرا  تا پایان ادامه نیافت؟  سردرگمی سازندگان این سریال نشان می‌دهد که فیلمنامه نتوانسته بخشی از تاریخ معاصر کشورمان را به نمایش بگذارد حتی از به تصویر کشیدن داستانی ملودرام عاجز بود . اینجاست که فقدان فیلمنامه نویس در رسانه ملی به‌شدت احساس می‌شود. به‌هرحال سریال نفس یکی از ضعیف‌ترین کارهای پنج‌ساله اخیر بود که علیرغم هزینه بالای ساخت نتوانسته مخاطب را به خود جذب کند.

انتهای پیام/مشرق

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.