سرویس: جهادومقاومت 16:06 - پنجشنبه 25 خرداد 1396

مردی برای همیشه‌ تاریخ؛

امید، تلاش و اخلاص؛ مهمات «آتش به اختیار بودن»

حاج ابراهیم همت تمام سالهای زندگی اش آن جایی که احساس می کرد نیاز است در ابعاد امنیتی و اقتصادی تا علمی و فرهنگی و نظامی آتش به اختیار بود در حالی که در بیشتر موارد از طرف ارگانهای ذیربط مورد کم لطفی قرار می گرفت.

به گزارش اصفهان شرق، در طول سال های پیروزی انقلاب در حالی که معلم بود و به این کار علاقه داشت اما به حسب تشخیص ضرورت در یک تشکیلات خود جوش به نام کمیته دفاع شهری حضور یافت تا بتوانند اوضاع آشفته اقتصادی، امنیتی، اداری و فرهنگی شهرضا و حومه شهر را سامان دهند.

یکی از کارهایی که به آن اهمیت می داد مبارزه با کشت قانونی خشخاش در زمین های کشاورزی حومه شهرضا بود. با تعدادی از دوستانش سوار بر ماشین به تعقیب و گریز با اشرار می پرداخت. در طول یکی از درگیری ها هم ماشینش به ته دره سقوط کرد و او دچار ضربه مغزی شد و در کما رفت ولی 48 ساعت بعد به هوش آمد.

پس از پیروزی انقلاب و با تشکیل سپاه از آموزش و پرورش خارج شد و به سپاه رفت او شبانه روز در شهرضا و حومه به تبلیغ و کارهای فرهنگی می پرداخت تا اینکه دایره شهرضا برای او کوچک آمد و در سیستان و بلوچستان در کارهای عمرانی و فرهنگی فعالیت کرد. درد محرومیت این مناطق را بر نمی تافت و نزد مسئولان نمی توانست گریه اش را کنترل کند!

«شبی با دستگاه سیمرغ که پشت آن دستگاه آپارات و چند حلقه فیلم انقلابی بود از سیستان به شهرضا برگشت و پس از شنیدن اوضاع غرب کشور با همان ماشین سیمرغ راهی کرمانشاه شد.»

در آن سال ها از حمایت فرمانده کل بنی صدر نا امید شدند خودشان حملاتی را آماده می کردند. در طول جنگ با وجود کمبود امکانات و گاه عدم همکاری از طرف مسئولین وقت با اتکا به نیروهای جوان و همان امکانات کم به پیروزی های بزرگی دست یافتند.

در سال های جنگ نه تنها کار مدیریتی می کرد بلکه به خنثی سازی فعالیت های تروریست ها نیز می پرداخت او با این تدبیرها توانست جلوی بسیاری از بمب گذاری تهران را از طریق کنترل مرز پاوه بگیرد!

او به طور حداکثری از نخبگان تیم اطلاعات استفاده می کرد، در جایی به نفرات واحد اطلاعاتش گوشزدی می کند که در تمام اعصار می توان آن را آویزه گوش کرد :« امیدوارم که عادت بد باقی مانده از رژیم قبل مانند توسری خور بودن و اینکه نیاز باشد یک نفر بالای سرمان باشد تا کاری را درست انجام دهیم را کنار بگذاریم.

قاضی های شما وجدان های شماست.» می گفت: «این جمله امام همیشه در جیب من هست هر که برای خدا کار کند بیشتر فحش می شنود. شما می دانید که جریاناتی در تهران هست ایجاد نفاق می کنند این جریانات نباید مانع کار شما شوند».

او همواره نیروهای تحت امرش را هشدار می داد که در اثر شکست در عملیات ها و ناهماهنگی های تهران نا امید نشوند و در اثر پیروزی ها هم دچار غرور نشوند. با اینکه تمام تلاشش را در عملیات ها می کرد تا کمترین خسارات را متحمل شود ولی باز هم راضی نبود.

شخصیت او یک شخصیت چند بعدی بود در عملیات ها در عین حال می توانست چند بعد را مدیریت کند مصداق اینکه او توانست با ایجاد موج رسانه ای و کشاندن دوربین های خبری به محل های عملیاتی تحت امرش و ناامن نشان دادن کشور عراق، این کشور را از میزبانی و رهبری کشورهای عضو جنبش عدم تعهد محروم کند و این ضربه ای بزرگ به صدام بود!

در تمام سالهای زندگی اش ابتکار عمل را به دست داشت و چارچوب وظایف اداری او را محدود نمی کرد. همان سال ها بود که در تهران با اکبر گنجی دست به یقه می شود ولی او را لایق مشت خوردن هم نمی داند، چیزی که بعدها به اثبات رسید!

در تمام این سال ها این سرباز امام و فرمانده لایق اما مظلوم نه تنها بر لشکر رزمندگان بلکه بر دلهای آن ها نیز فرماندهی می کرد و از دلداگی ها و نامه های عاشقانه رزمندگان برای او حکایت های زیادی باقی مانده است و او همواره علاقه دیگران به خود را امتحانی از جانب خدا می دانست.

محمد ابراهیم همت در تمام سال های زندگی اش آنجایی که احساس می کرد نیاز است در ابعاد امنیتی و اقتصادی تا علمی و فرهنگی و نظامی آتش به اختیار بود در حالی در اکثر موارد از طرف ارگان های ذی ربط مورد کم لطفی قرار می گرفت. اقدامات او شاهدی است بر اینکه در تمام برهه های تاریخی زمان هایی هست که منتظر دستور ماندن و نا امیدانه پی گیر اتفاقات بودن بی نتیجه است.

ناامیدی از غافله فکر همت جا مانده بود و اخلاص و تلاش دو بال خدایی او را تا خانه شهادت بدرقه کردند. تاریخ تکرار می شود و در برهه تاریخی که ما در آن قرار داریم نیز همانند همیشه تاریخ سپاه حق نیازمند رزمندگانی است که آتش به اختیار باید بر دیدگاه نا امیدانه در فضای فرهنگی و دیگر ابعاد کشور غلبه کنند و با تلاش و اخلاص متاع خود را در درگاه پروردگارشان قابل عرضه نمایند.

برگرفته از کتاب ” ماه، همراه بچه هاست؛ نوشته گل علی بابایی” سرگذشت نامه سردار شهید محمد ابراهیم همت

انتهای پیام/صاحب نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.