به گزارش اصفهان شرق، گرایش به خیانت به همسر در جامعه ما موضوعی است که باید به آن پرداخته شود؛ از بین رفتن عشق و علاقه، عدم جذابیت همسر، سهل انگاری همسر، هوس رانی، عقده های جنسی، اخلاق و رفتار غیر قابل تحمل همسر، بی خطر شمردن خیانت، زیاده خواهی و تنوع طلبی را از دلایل اصلی خیانت و بی وفایی همسران به یکدیگر می دانند.

با زیاد شدن استفاده از شبکه های اجتماعی و  بحرانی شدن این مسئله و لزوم طرح و ریشه یابی و عللی که در این امر دخالت دارند، بر خود لازم دانستیم به این موضوع بپردازیم شاید تلنگری برای بسیاری از خانواده ها باشد. برای بررسی دلایل، نقش جامعه، انواع خیانت و عکس العمل همسران نسبت به این ناهنجاری اخلاقی با امینه سادات طباطبایی کارشناس ارشد روان شناسی بالینی گفتگو کرده ایم.

تعریف شما از خیانت در رابطه زوجین چیست؟

معنای لغوی خیانت پیمان شکنی مخفیانه است و در رابطه زوجین شامل عهد شکنی یکی از زوجین بدون اطلاع طرف مقابل و روی آوردن به رفتار های خارج از چهار چوب خانواده با نفر سوم از جنس مخالف است و با این که در ابتدا به عنوان مسئله ای فردی به نظر می رسد ولی با توجه به تأثیر آن بر نهاد خانواده و تربیت فرزندان و نیز اثر سوء آن بر سلامت و امنیت جامعه یک آسیب اجتماعی مهم به شمار می رود.

انواع خیانت و دسته بندی آن به چه صورت است؟

انواع خیانت به طور کلی چهار دسته است. خیانت عاطفی، خیانت جنسی، خیانت عاطفی و جنسی با هم و دسته چهارم که با توجه به پیشرفت استفاده از شبکه های اجتماعی بروز پیدا کرده خیانت ارتباطی یا اینترنتی است.

چه عواملی منجر به شکل گیری خیانت در زوجین می شود؟

عوامل متععدی در این زمینه وجود دارد که تعدادی از آن به قبل از زمان ازدواج بر می گردد و به طور کلی می توان آن را به چهار دسته تقسیم کرد.

اول عوامل درون فرد که مربوط به خود شخص است، مانند عدم توانایی حل مسئله، تنوع طلبی در کلیه امور و تمایل به روابط متعدد و…. است. دوم مورد روابط زناشویی زمینه بی وفایی مانند عدم رضایت جنسی یا رضایت جنسی کم است.

سوم بافت فرهنگی و اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند مانند فرهنگ گروه دوستان و همسالان، محیط کار، ماهواره و شبکه های اجتماعی.

عامل چهارم ویژگی های هر فرد درگیر روابط خارج از ازدواج مانند عدم مهارت ارتباطی با همسر و ناتوانی در ارضای نیازهای عاطفی و عدم توانایی شناخت طرف مقابل است.

بسیاری از مردم از جمله زنان تصور می کنند عامل اصلی خیانت مردان ضعف در رابطه زناشویی و یا تنوع طلبی مردان است. شما تا چه اندازه با این فرضیه موافق هستید؟

البته همان طور که گفته شد این موارد جزء مسائل تأثیر گذار هستند، ولی اثر آن از عامل های دیگر کمتر است، طبق تحقیقاتی که در سال های اخیر صورت گرفته عامل اصلی خیانت عدم ارضای نیازهای عاطفی مردان که توسط همسرانشان است و مردان بیان کرده اند که آن ها مجذوب زنانی شده اند که توانایی های لازم را می ستوده اند، از آن ها تقدیر و تحسین کرده اند و برایشان ارزش قائل بوده اند و درصد کمی از آن ها جاذبه فیزیکی زنان را عامل برقراری ارتباط با آن ها دانسته اند.

عامل تأثیر گذار دیگر دوستان و همکاران فرد است که رابطه خارج از زندگی مشترک داشته (سابقه خیانت زناشویی دارند) و آن‌ را عملی قبیح به شمار نیاورده و از آن سخن می گویند و در کنار این دوستان فرد ترغیب می شود که خود نیز به این عمل مبادرت کند.

همچنین مردی که به دلایل مختلف نسبت به همسرش خشم دارد و قدرت و جرئت ابراز ندارد، انتقام خود را از طریق خیانت زناشویی از همسرش می گیرد. این مردان هنوز توانایی حل مسئله را ندارند.

راه های پیشگیری از خیانت زناشویی چیست؟

با توجه به علل یاد شده یکی از راه های مهم آموزش پیش از ازدواج است که شامل مهارت های ارتباط با همسر، مهارت های حل مسئله، شناخت جنس مخالف و نیاز های آن و ….. است. عدم برقراری ارتباط با جنس مخالف پیش از ازدواج چون این مسئله به صورت عادت در آمده و در زندگی مشترک نیز احتمال تکرار شدنش وجود دارد‌. دوری از دوستانی که تجربه خیانت زناشوئی به علت الگو پذیری از آن ها دارند.

مشاوره پیش از ازدواج چون کوچک ترین موهبت آن این است که اگر فرد دچار اختلال روانی باشد که خود را درگیر روابط متعدد و…. سازد، قبل از ورود به ازدواج تشخیص داده شده و درمان آن صورت می پذیرد.

به عقیده شما چرا برخی از افراد که به همسر خود بی وفایی یا خیانت کرده اند از مشاوره با روانشناسان گریزانند؟

درصد بالای افرادی که خیانت کرده اند از کرده خود پشیمان هستند و احساس گناه دارند و صحبت درباره آن را برابر تنبیه و مجازات می دانند و از یک نوع مکانیسم دفاعی استفاده می کنند.

در صورتی که هدف از مشاوره کمک به اعتماد سازی مجدد در رابطه و بهبود شرایط هر دو طرف و ارائه راهکارهایی لازم به هر دو برای بازگشت و ترمیم زندگی مشترک است.

آیا فرآیند حل مشکلاتی نظیر خیانت زمان بر است؟

بله؛ این فرآیند هم زمان بر است و هم تکنیک های خاص خود را می طلبد، زیرا ما با یک فرد روبرو نیستیم بلکه با دو انسان با شخصیت و جنسیت متفاوت و در حالت روحی نامساعد در یک زندگی مشترک که دچار آسیب جدی شده و اعتماد و آرامش آن از بین رفته روبرو هستیم.

مسلماً برگرداندن آرامش و اعتماد فرآیندی زمان بر ولی شدنی است.

در پایان چه توصیه ای برای زوج ها دارید؟

زندگی مشترک فرصتی برای رسیدن به آرامش و بالندگی در کنار هم است، آن را با هیجان های زود گذر متلاطم نکنیم، ولی در صورت این اشتباه همیشه برای جبران زمان هست.

طلاق یا تلافی اصلاً راهکار خوبی نیست. بهتر است به جای شخم زدن گذشته با اعتماد سازی مجدد، درک احساسات همسر، دادن فرصت و رجوع به یک مشاور زندگی که متعلق به هر دوی شماست را از نو بسازید.

انتهای پیام/ صدای سلامت