سرویس: فرهنگ و هنر 12:47 - پنجشنبه 04 آذر 1395

سیانور، فیلمی که حکایت از تحقیق و پژوهش قبل از تولید دارد

روایت سیانوری قصه‌های «مجید» در خیابان شریف واقفی

تاریخ معاصر کشور با حوادث سیاسی متعدد برای نسل سوم انقلاب همچنان ناشناخته است اگر در خیابان شریف واقفی از اهل محله در خصوص نام خیابان سؤال کنید، تعجب خواهید کرد که کمتر کسی حتی می‌داند این خیابان به نام شهید مجید شریف واقفی است.

به گزارش اصفهان شرق، اینکه نسل سوم انقلاب شهدای ترور و شهدای قبل انقلاب را نمی‌شناسد، قطعاً به سبب این نیست که کوچه و خیابانی به نامشان نبوده و یا گرامیداشتی برایشان گرفته نشده است، بلکه غفلت رسانه‌ها و فرهنگ‌سازان به خصوص در حوزه فیلم و سریال، عامل این ناآگاهی و عدم شناخت بوده است.

اگر در خیابان شریف واقفی قدمی بزنید و از اهل محله در خصوص نام خیابان سؤال کنید، تعجب خواهید کرد که کمتر کسی حتی می‌داند که این خیابان به نام شهید مجید شریف واقفی است. کسی که به سبب اصالت برخواری خانواده‌اش، یک اصفهانی محسوب می‌شود. کسی که حتی دانشگاه صنعتی شریف هم به نام اوست ولی باز اگر از دانشجویان این دانشگاه هم سؤال کنید از سکوتشان متعجب می‌شوید.

 شهید شریف واقفی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که با انحراف این سازمان خود را کنار کشید و درصدد آگاهی دیگر اعضا نیز برآمد. او فهمیده بود که تغییر تاکتیک بهانه‌ای برای تغییر ایدئولوژیک آن‌هاست و ایده‌های مارکسیست کم‌کم آن‌ها را به انکار خدا کشانده و مبارزه مسلحانه هدفشان شده است.

او اگرچه یک تیرانداز حرفه‌ای بود ولی حتی زمانی که می‌توانست از خود دفاع کند دست به ماشه نبرد و به سمت وحید افراخته که از جانب سازمان مجاهدین خلق مأمور به ترور وی بود، شلیک نکرد. او اگرچه یک ازدواج سازمانی داشت ولی لیلا زمردیان را به عنوان عشق خود پذیرفته بود و دوستش داشت.

وی به پای اسلام واقعی ایستاد و در توان خود با انحراف از اصول مبارزه کرد و آن‌چنان سازمان منافقین را خشمگین ساخت که حتی از سوزاندن پیکر او هم دریغ نکردند. هرچند شهید شریف واقفی در محیط مسموم و پر از خفقان سال 54 زندگی می‌کرد و با ساواک و سازمان منافقین هم‌عصر بود ولی هیچ کدام از این‌ها نتوانست او را آلوده کند تا تأثیر محیط بهانه‌ای برای انحراف او باشد.

جالب اینجاست که اکنون و در زمانی که فضای جامعه بر مدار اسلام و اصول انسانی است ولی عده‌ای همچنان علم انحراف بلند می‌کنند و تفکرات همان منافقین را در سر می‌پرورانند.

ورود به سوژه‌های تاریخ معاصر به جهت حساسیت تاریخی و البته گاهی به سبب وجود موافقان و مخالفان همواره با چالش‌هایی همراه بوده است و همین عوامل، فیلم‌سازان را با ترسی ناشی از ریسک بالای چنین آثاری مواجه می‌کند مخصوصاً وقتی پای یک جریان انحرافی در میان باشد.

سیانور تلاشی است تا در یک قالب دراماتیک و عشقی به گونه‌ای دیگر به سازمان منحرف و مخوف منافقین بنگرد و خشکی و سردی تاریخ را به واسطه‌ی یک داستان عشقی گرما بخشد.

استفاده از اصطلاحات سازمان منافقین و طراحی صحنه و چهره‌ای مناسب آن دوران حکایت از تحقیق و پژوهش قبل از تولید دارد، چیزی که شاید امروز درمیان فیلم‌سازان چندان اهمیتی نداشته باشد.

اگرچه شخصیت شهید شریف واقفی با بازی کارگردان فیلم، شخصیت اصلی داستان نیست اما مخاطب شجاعت و ایستادگی او را در مقابل ظلم تحسین می‌کند و در پایین‌ترین سطح می‌داند که او به دست چه کسانی به شهادت می‌رسد.

در این فیلم به شخصیت شهید مرتضی صمدیه لباف از اعضای سابق سازمان مجاهدین هم گریزی زده می‌شود. کسی که با مشاهده انحراف در این گروهک، ساز مخالفت کوک می‌کند و در نهایت به دست ساواک به شهادت می‌رسد. گفت‌وگوی پایانی او با وحید افراخته عامل ترور شهید شریف واقعی اگرچه کوتاه ولی بسیار تأثیرگذار است. « وقتی اسلحه به دست می‌گیری باید بدانی به چه کسی نباید شلیک کنی. دلم برای آخرین لحظه زندگی‌ات می‌سوزد».

شعیبی دلیل خود برای ساخت این فیلم را غفلت سینما و تصاویر محدود نسل سوم انقلاب از چنین شخصیت‌هایی عنوان می‌کند و می‌گوید: «در تاریخ اجتماعی کشور افرادی را داریم که بدون هیچ‌گونه سهم خواهی و یا بزرگنمایی برای تعالی سرزمین تلاش کردند و امروز هیچ اسمی از آن‌ها وجود ندارد. تاریخ انقلاب اسلامی هم پر است از این افراد که می‌توانسته‌اند به راحتی زندگی کنند و امروز در کنار خانواده‌هایشان باشند اما تصمیم گرفته‌اند به قیمت اینکه در دوره‌های مختلف حذف شوند و یا دیگر اسمی از آن‌ها در تاریخ نباشد برای آزادی تفکر در این سرزمین تلاش کنند».

«سیانور» اگرچه در اکران عمومی با استقبال خوب مخاطبین مواجه شد اما در جشنواره فجر مورد بی‌مهری داوران و مسؤولان قرار گرفت و چندان دیده نشد.

با وجود اینکه این فیلم همچنان بر پرده سینماها در حال اکران است ولی دانلود غیرقانونی آن در فضای مجازی پر شده که البته این معضل تنها مخصوص این فیلم نبوده و یک درد قدیمی در حوزه پخش فیلم است.

به نظر می‌رسد تاریخ معاصر کشور که آبستن متعددی بوده است، برای نسل سوم و چهارم انقلاب همچنان ناشناخته است و ظرفیت عظیمی برای پرداخت‌های هنری توسط هنرمندان متعهد در آن وجود دارد، امید است که حداقل با عدم سنگ‌اندازی در این مسیر و حداکثر با فراهم‌سازی بسترهای مناسب و حمایت از هنرمندان شاهد تولید آثاری جهت شناخت جریان سازان واقعی انقلاب باشیم که این هدف قطعاً با دستورالعمل‌های فرمایشی و بخشنامه‌ای محقق نخواهد شد و باید از دل هنرمند و دغدغه او بجوشد تا بر دل نشیند.

انتهای پیام/فارس

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.