سرویس: غیر تولیدی » نقلی 12:25 - سه شنبه 15 بهمن 1392

دختر و پسر؛ روابط پیش از ازدواج

استدلال كساني كه روابط پيش از ازدواج را به عنوان يكي از مهمترين كليدهاي موفقيت ترسيم مي كنند اين است كه: روابط مزبور باعث آشنايي بيشتر دختر و پسر مي شود و تفاهم به عنوان يكي از اركان زندگي مشترك، به تحكيم و دوام بنياد خانواده مي انجامد…

دکتر مهرداد ویس کرمی (مدرس گروه معارف اسلامی)

یکی از اموری که امروزه مورد تبلیغ و ترویج قرار می گیرد، نقش روابط پیش از ازدواج در موفقیت زندگی مشترک خانوادگی است. گرچه افراد وگروه های گوناگونی که به این تفکر دامن می زنند، از قصد وغرض واحدی برخوردار نیستند، اما موجّه ترین استدلال آنها این است که “روابط بیش از ازدواج، زمینه تفاهم را در زندگی مشترک فراهم می سازد و نیک می دانیم که تفاهم یکی از ارکان اساسی هر زندگی موفق است.”

مقاله کنونی به بررسی مختصر این موضوع می پردازد که آشنایی پیش از ازدواج و معاشرت های خارج از دایرۀ احکام فقهی واخلاقی، تا چه اندازه در زندگی موفق آینده نقش آفرین است؛ اهمیت تفاهم در زندگی چقدر است و”تفاهم سازنده” در سایۀ توجه به کدامین اصول و مبانی شکل می گیرد و بالاخره این که آمارهایی که از چنان فرهنگی حکایت می کنند تا چه اندازه مؤید نظریۀ فوق هستند و نیز آفت های احتمالی این گونه تفکرات کدام است؟

دختر و پسر

به امید این که نوشتار کنونی، اهل علم و فضل را مورد پسند قرارگیرد، جوانان جویای سعادت را مفید فایده افتد و بر غافلان و نا آگاهان هشداری باشد و مغرضان و شیّادان را در اهداف ناپسندشان، ناکام سازد. إن شاءالله تعالی.

نقش روابط پیش از ازدواج در زندگی آینده

استدلال کسانی که روابط پیش از ازدواج را به عنوان یکی از مهمترین کلیدهای موفقیت در زندگی آینده ترسیم می کنند این است که: “روابط مزبور باعث آشنایی بیشتر یک دختر و پسر می شود و در نتیجه تفاهم به عنوان یکی از ارکان زندگی مشترک، به تحکیم و دوام بنیاد خانواده می انجامد.”

تجزیه وتحلیل نظریه فوق منوط به یافتن پاسخ  درست به سؤالات زیراست:

۱- تفاهم چیست؟

 ۲- آیا تفاهم برای زندگی خانوادگی لازم وضروری است؟

۳- درصورت پاسخ مثبت به سؤال پیشین، آیا تفاهم در زندگی کافی هم هست؟

۴- آیا تفاهم میان دو زوج در سطح کلان آن هدف است یا وسیله؟! اگر هدف است آیا “هدف بالذات” انسان است یا هدف بالعرض؟! و اگر وسیله است آیا با هر وسیله ای مجاز هستیم به هدفمان –به طور مثال تحکیم خانواده– برسیم؟

پس از این که تکلیف تفاهم روشن شد و به فرض اینکه ضرورت در زندگی خانوادگی ثابت شود، آنگاه بایستی به بررسی رابطۀ میان روابط پیش از ازدواج و تفاهم پرداخت و در نتیجه سؤالات جدیدی مطرح می شود؛

۵- آیا روابط پیش از ازدواج، در تفاهم میان زوجین، تأثیر دارد؟

۶- چه درجه ای از روابط پیش از ازدواج و چه مدت آن برای حصول تفاهم، کفایت می کند؟

۷- آیا روشی برای تعیین مدت مزبور وجود دارد؟ به بیان دیگر چه کسی می تواند میزان و درجه ارتباط مورد نیاز را تعیین کند؟

۸- آیا روابط پیش از ازدواج، می تواند آیینۀ تمام نما – یا لااقل دورنمایی – از یک زندگی واقعی و چالش های عینی آن باشد؟

۹- چگونه می توان از سوء استفاده های افراد شیّاد و هوسران در این فرایند جلوگیری کرد؟

۱۰-  به فرض پذیرش اثرات مثبت روابط پیش از ازدواج، مدارس مختلط و حتی همزیستی بدون عقد ازدواج، جامعه غربی را به سعادت نزدیک کرده یا این که آمارها از تخریب هولناک سعادت انسانی و نهاد مقدس خانواده حکایت می کند؟!

در ادامۀ بحث به بررسی سؤالات فوق می پردازیم.

۱- منظور از تفاهم این است که زوجین همدیگر را در حدّی که برای زندگی مشترک لازم است، بشناسند و شرایط همدیگر را درک نمایند.

۲- در این که “تفاهم” برای زندگی مشترک ضرورت دارد بحثی نیست؛ نه تنها در ازدواج بلکه در همۀ مواردی که زندگی انسان ها جنبۀ همکاری پیدا می کند، نیاز به تفاهم به خوبی احساس می شود؛ قرآن کریم موّدت و محبّت میان زوجین را از نعمت های الهی می شمرد: “جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّ ةً وَرحمَةً” (۱) هرچه شناخت وتفاهم میان زن وشوهر بیشتر باشد، امید به استحکام خانواده وبقای آن بیشترمی شود.

۳- درعین این که تفاهم از شرایط لازم برای یک زندگی موفق است امّا به تنهایی برای نیل به اهداف اجتماعی وانسانی کافی نیست. به عنوان مثال اگر زن و شوهری بر سر ولخرجی در زندگی و تن پروری و بی بندوباری تفاهم کافی داشته باشند، دیر یا زود با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد.

همین مثال کافی است که نشان دهد، تفاهم حتی برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و ملموس زندگی هم کافی نیست؛ چه رسد به اهداف بلند مدت زندگی که نیازمند فراهم آمدن شرایط فراوانی است که معمولاً احصاء آنها از عهده عقل آدمی بیرون است.

۴- با توضیحات فوق روشن می شود که تفاهم برای انسان یک ” هدف با لذات ” نیست بلکه هدف با لذات همه انسان ها سعادت است. تعریف سعادت را در هر مکتبی که مدّ نظر قراردهیم، به این نتیجه مشترک ختم می شود که تفاهم – را اگر هدف به حساب آوریم – از نوع “هدف با لذات” نیست بلکه “هدف بالعرض” خواهد بود.

البته با یک نگاه دقیقتر می توان “تفاهم” را وسیله ای برای استحکام خانواده به حساب آورد و تازه خود تشکیل خانواده، در خدمت هدف بزرگتری به نام سعادت قرار دارد. شاهد بر مدّعا همین است که حتّی افرادی که – مثلاً به دلایل موجه – موفق به تشکیل خانواده نمی شوند نیز قادر به طی مراحل کمال و نیل به قله سعادت هستند. تا جایی که دو تن از پیامبران بزرگ الهی – عیسی و یحیی سلام الله علیهما – حصور بوده اند. البته حصور (مجرّد) بودن یک قاعده کلی نیست بلکه شاهدی بر این مدعاست که حتی تشکیل خانواده نیز جزء لاینفک سعادت انسان نیست بلکه قطعاً یکی از شرایط فراوانی است که در چارچوبه شرایط خاصی می تواند به سعادت حقیقی انسان کمک نماید.

هنگامی که خود تشکیل خانواده نیز مقیّد به حدود و شرایطی است که در چارچوبه تعریف سعادت معنای خودرا می یابند به طریق اولی تفاهم و نیز روابط پیش از ازدواج نیز در چارچوبۀ همین شرایط قابل تعریف خواهند بود. به عنوان مثال در مکتب اسلام – که اثبات حقانیت آن کار دشوار نیست – سعادت حقیقی به قرب الهی تعریف می شود لذا تشکیل خانواده نیز در راستای قرب الهی یک ارزش محسوب می شود لذا تمام اموری که از نظر شرعی حرام محسوب می شوند، غیر مجاز به حساب می آیند و استفاده از آنها چه بعنوان وسیله و چه بعنوان هدف بالعرض ممنوع است چرا که به سعادت حقیقی انسان آسیب می زنند! یکی از موارد مزبور ارتباط با نامحرم است که در روایات و آیات مقیّد به حدود و شرایط ویژه ای است که در رساله های عملیۀ فقهای عظام آمده است.

 روابط پیش از ازدواج خانواده

منظور ما از روابط پیش از ازدواج در این مقاله، برقراری یک رابطه دوستی بدون عقد شرعی و در عین حال فراتر از معاشرت ضروری میان زن و مرد نامحرم است. به بیان دیگر هر نوع آشنایی پیش از ازدواج – مثلاً‌ ارتباط کاری میان دوهمکار یا آشنایی در اثر معاشرت های

اجتماعی مانند صلۀ رحم و امثال آن – مّد نظر نیست بلکه به تعبیر عامیانه، منظور ما همان چیزی است که – به تعبیر نه چندان مناسب – دوست پسر و دوست دختر نامیده می شود.

پس از توضیح فوق نوبت به پاسخ این سؤال می رسد که آیا روابط پیش از ازدواج، اکسیر اعظم تفاهم در زندگی خانوادگی است و ارزش چشم پوشی از بعضی عوارض آن را دارد یا برعکس نوعی شهوترانی تئوریزه شده است که به سست شدن بنای مقدس خانواده می انجامد؟!

۵- به نظر نگارنده تأثیر جدّی روابط مزبور بر حصول تفاهم و شناخت لازم برای تشکیل یک زندگی عینی و جدی، به شدت مورد تردید است. البته این سخن به معنای انکار مطلق تآثیر آن نیست بلکه بر این باور هستیم که اولاً تأثیر روابط مزبور بر تفاهم و شناخت در زندگی مشترک چندان جدی نیست ثانیاً همان اثر مختصر و کمرنگ نیز در مقایسه باعوارض سوء آن، رنگ می بازد!

۶- به عنوان مثال یک دختر و پسر جوان را چقدر بایستی در روابط خود آزاد گذارد تا زندگی واقعی و مشکلات و فراز و فرودهای آنرا به صورت عینی و ملموس تجربه کنند. به قول فلاسفه اعادۀ معدوم محال است تا چه رسد که یک حادثۀ محصور در شرایط خاص آینده را عیناً در زمان حال پیاده کنیم!!

آیا می توان درجه ومدت ارتباط مزبور را به خود آنها واگذار کرد؟! پس چه کسی بایستی این زمان را تشخیص دهد؟ وانگهی پذیرفتن داوری شخص ثالث در این میان مولد اشکالات جدیدی است که قابل توجیه منطقی نیست؛ گویا مشکلی را که با دونفر حل نشده با یک ضریب جدید مطرح ساخته ایم!!

۷- واقعیت این است که نمی توان ملاکی عینی را برای تعیین مدت ودرجه رابطه وداور آن ارائه نمود و این یعنی غیر علمی بودن این رابطه!

۸- روابط پیش از ازدواج، که بیشتر به یک ایفای نقش شباهت دارد، نمی تواند الگویی – هر چند ضعیف – از یک زندگی واقعی را فراروی تجربه کنندگان قراردهد؛ آیا با یک رابطه مصنوعی که بیشتر صرف جلب نظر طرف مقابل  و دلبری از او می شود، می توان عکس العمل یک نفر را در مقابل حوادث زندگی پیش بینی و ارزیابی کرد؟

بعضی از آمارهای موجود نیز حکایت از آن دارند  که “مردانی که تصاویر مجله Play boy به آنها نشان داده می شد بعدها مشخص شد که احساس محبت کمتری نسبت به همسرانشان نشان می دهند. ( ۲) و حتی زنان تک همسر بیشترین رضایت جنسی را نسبت به افراد دارای شریک جنسی داشته اند. (۳) و نیز زوج هایی که پیش از ازدواج، همزیستی بدون ازدواج داشته اند، نسبت به سایر افراد بیشتر طلاق می گیرند. (۴)

۹- یکی دیگر از آفت های ترویج روابط پیش از ازدواج، سوء استفادۀ افراد هوسران و فرصت طلب است که باعث بر باد رفتن حیا وعفت فردی و اجتماعی جامعه بشری می شود؛ ممکن است افرادی به بهانۀ آشنایی بیشتر با سایرین طرح دوستی بریزند و پس از تأمین هوس های خویش، طرف مقابل خود را با کوله باری از گناه و ندامت و حزن به حال خویش رها کنند.

۱۰- واقعیت این است که مرد یا زنی که باعصمت برباد رفته وعاطفۀ مجروح وروحیات سرخورده وپس از آزمون وخطای فراوان، تن به زندگی خانوادگی می دهد نمی تواند همسر مطمئنی برای زوج مقابل خویش باشد.

۱۱- اینک تجربۀ دنیای جدید غرب پیش روی ما قراردارد و قصد آزمودن آزموده ها را نداریم.

آمارهای تکان دهندۀ دنیای غرب می تواند دورنمایی از عواقب سوء روابط خارج از شرع را به نمایش گذارد به عنوان مثال؛ ” آمار طلاق در آمریکا ۴۷% و متوسط زندگی پس از ازدواج هشت سال است، هر ۱۸ ثانیه یک بچه از خانه فرار می کند و ۷۰% آنها هرگز برنمی گردند. در اطریش نیز ۶۵% اطریشی ها سگ هایشان را به همسرانشان ترجیح می دهند، ۴۳% مادران سگ خود را بر فرزندشان ترجیح می دهند، ۷۰% مادران، از دست دادن سگ را ناگوارتر از مرگ فرزند می دانند، ۳۰% آنها درد دل های خود را با سگ هایشان باز می گویند و۲۰% سگ ها را به رختخواب می برند.

در انگلستان سال ۱۳۸۲ شمسی ۶/۴۰% از کودکان متولد شده نامشروع بوده اند و سالیانه پانصدهزار مورد، خشونت بر علیه زنان صورت می گیرد. ۳۵% کودکان اطریشی، از پدر، مادر یا هردو محروم هستند.”(۵)

 نتیجه:

روابط پیش از ازدواج ،‌نه تنها کمک جدّی به تفاهم در زندگی مشترک نمی کند، بلکه باعث شیوع فساد و بی بند وباری و گسستن رشتۀ حیا وعفت در جامعه اسلامی می شود و محیط امن خانواده را از نظر عاطفی نا امن می سازد و زمینه را جهت سوء استفاده افراد شیاد فراهم و بهداشت روانی جامعه اسلامی را خدشه دار می کند.

در قبال مضرات وعواقب سوء آن،‌ یک آشنایی اجمالی عاید می شود که حصول آن بدون پرداخت چنان بهای سنگینی در ازدواج سنتی نیز ممکن است. بعلاوه اینکه تجربۀ تلخ مغرب زمین هر عاقلی را از فروغلطیدن در ورطه هلاکت برحذر می دارد. البته مقایسۀ ازدواج سنتی و مطابق با شئونات اسلامی می تواند برغنای بحث کنونی بیافزاید که در این مقال مختصر نمی گنجد.(۶)

 منابع :

 ۱- قرآن کریم (روم /۲۱)

۲ و ۳ و ۴– فیمینیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳، وندی شلیت و… ترجمه معصومه محمدی و…، دفتر نشر معارف چاپ سوم، پاییز ۱۳۸۴

۵- جدایی، اصغر، آمارها پرده برمی دارند، ناشر نورالسجّاد، چاپ اول، بهار ۱۳۸۳

۶- ویس کرمی، مهرداد، عشق در آینۀ عقل و نقل، ناشر بسیج اساتید، چاپ اول، بهمن ماه

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.