اصفهان شرق_ سید روح الله رفعتی پور/ در سال های اخیر و به ویژه با روی کار آمدن دولت یازدهم، این تفکر در جامعه القاء شده است که غالب مشکلات ما به خاطر عدم همراهی با قدرتهای بزرگ در سطح جهان و به ویژه ایالات متحده آمریکاست و اگر انقلاب اسلامی با آنان درگیر نمی شد، در حال حاضر ما مبتلا به بسیاری از مشکلات نبودیم و تنها راه حل این مشکلات را تعامل و کنار آمدن با آنان تعریف می کنند.

حال سؤال این است که آیا واقعاً رفتار جمهوری اسلامی در تقابل با آمریکا صحیح بوده یا غلط؟ و آیا دلیل مشکلات جامعه ی ما اعم از اقتصادی و غیر آن، عدم رابطه با آمریکاست؟

در این نوشتار تلاش بر آن است که ضمن پاسخ دادن به این سؤالات، به پرسش های اساسی دیگری نیز پاسخ دهیم.

ابتدا لازم است به اختصار نگاهی به اوضاع جهان در فضای دوقطبی بیاندازیم. پس از جنگ جهانی دوم فضای تنش بین آمریکا و شوروی شکل گرفت. این تنش ها موجب رقابت بین این دو قدرت در عرصه های گوناگون شد و منجر به شکل گیری دو گروه کشورهای بلوک غرب (متحدین آمریکا) و بلوک شرق (متحدین شوروی) گردید. در این فضا، هرکدام از دو قطب غرب یعنی ایالات متحده ی آمریکا و شرق یعنی اتحاد جماهیر شوروی به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود در سطح جهان بودند. اتحاد هر کشور با یکی از این دو قطب به معنای آن بود که آن کشور به نوعی خود را تحت سلطه ی قطب جهانی قرار داده است؛ به عبارت دیگر می توان اتحاد کشورها با یکی از دو قطب را زمینه ی وابستگی به قطب و پذیرش سروری او دانست.

در این میان، ایران قبل از انقلاب اسلامی، به عنوان یکی از اعضای بلوک غرب به رهبری آمریکا شناخته می شود. نفوذ آمریکا در ایران تا حدی بود که که آمریکاییها در جزئی ترین مسائل کشور نیز دخالت می کردند.

در فضای دوقطبی، کشورهای عضو هر بلوک تأمین کننده و حافظ منافع قطب در محدوده ی خویش بودند. حکومت ایران قبل از انقلاب نیز در حوزه های مختلف منافع غرب را دنبال می کرد و عنوان ژاندارمی منطقه را نیز به دلیل همین خوش خدمتی ها دریافت کرد. به عبارت ساده می توان اینگونه بیان کرد که محمدرضا پهلوی به عنوان کسی که به اعتراف خودش در کتاب “پاسخ به تاریخ” با تصمیم متفقین، شاه ایران شده بود، تا آخر در تأمین منافع غرب و به ویژه آمریکا از هیچ تلاشی دریغ نکرد و دردمندانه باید گفت همه ی منابع کشور را در اختیار آنان قرار داد و دلیل حمایت آنان از وی نیز همین خدمات بود. متأسفانه  در دوران وی، بدترین شکل تحقیرها از سوی آمریکایی ها نسبت به ایران و ایرانی روا داشته شد که نمونه ی بارز آن قانون ننگین کاپیتولاسیون بود.

در این اوضاع، نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام راحل عظیم الشأن شکل گرفت که در سال 1357 به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید و منجر به کوتاه شدن دست مستکبرین از جامعه ی ایران گردید. آمریکاییها که می دانستند دیگر منابع این سرزمین از اختیار آنان خارج شده و منافعشان در این منطقه به خطر افتاده است، از همان ابتدا به شکل های گوناگون راه تقابل و فشار بر انقلاب اسلامی و نظام مردمی برآمده از آن را پیش گرفتند.

حال به سؤال اصلی بازگردیم که آیا رفتار جمهوری اسلامی در تقابل با آمریکا اشتباه بوده است؟

با نگاهی به آیات قرآن می توان به روشنی دریافت که آنچه انقلاب اسلامی در مقابل مستکبرین عالَم انجام داده، عیناً بر اساس دستورات دین مبین اسلام و آیات قرآن بوده است. به عنوان نمونه به آیات 118 و 119 سوره ی مبارکه آل عمران بنگرید:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ(118) هَاأَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لَا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَ إِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ(119)

[اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از غير خودتان دوست و همراز مگيريد آنان از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمى ‏ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه‏ هايشان نهان مى دارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانه‏ هاى دشمنى آنان را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد(118) هان شما كسانى هستيد كه آنان را دوست داريد و حال آنكه آنان شما را دوست ندارند و شما به همه كتابهاى خدا ايمان داريد و چون با شما برخورد كنند مى‏ گويند ايمان آورديم و چون با هم خلوت كنند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را مى‏ گزند بگو به خشم خود بميريد كه خداوند به راز درون سينه‏ ها داناست(119)]

در این آیات، خداوند متعال به مؤمنین دستور داده است که از غیر خودشان محرم اسرار یا به عبارت ساده تر دوست و رفیق اختیار نکنند؛ زیرا غیر مؤمنین دارای خصوصیاتی هستند که بر اساس آنچه در این دو آیه شریفه آمده عبارتند از این که آنان از هیچ گونه اخلال در کار مؤمنین فروگذار نمی کنند و از رنج و سختی مؤمنین شاد می گردند. همچنین در وصف دشمنان مؤمنین می فرماید آنان دشمنی شان را به زبان می آورند و البته آنچه در نسبت به مؤمنین در دل دارند از آنچه به زبان جاری می سازند، بزرگتر است. به عبارت دیگر اگرچه دشمنی شان از بیان شان آشکار است اما نقشه های بزرگتری برای دشمنی با مؤمنین در سر می پرورانند.

خداوند در آیه 119 تأکید می فرماید که حتی در صورت دوستی مؤمنین با بدخواهان، آنان با مؤمنین دوستی نخواهند کرد. آنان در ملاقات با مؤمنین اظهار دوستی می کنند اما در خلوت خود، از شدت خشمی که نسبت به مؤمنین دارند سرانگشتان خود به دندان می گزند؛ که با نگاهی به رفتارهای غرب و به ویژه آمریکا در این سال ها دقیقاً همین ویژگیها در عملکرد آنان قابل مشاهده است. در اینجا خداوند دستور به شعار مرگ علیه این دشمنان داده است(قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ).

در همین قسمت لازم است به این نکته اساسی اشاره شود که متأسفانه در سال های اخیر کسانی مدعی آن شدند که باید شعار “مرگ بر آمریکا و…” را کنار گذاشت. در پاسخ به این افراد (که باید آنان را انقلابیون خسته و فرسوده نامید) باید گفت شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر انگلیس، مرگ بر منافق و… برگرفته از همین آیه ی شریفه است. باید از اینان پرسید مگر دشمنان از خصوصیات خود برگشته اند و مگر در رفتار خصمانه آنان تغییری رخ داده که ما به گونه ی دیگری نسبت به آنان بنگریم؟!!

حال باید دانست که مشکل اصلی دشمن با ما چیست؟

پاسخ به این سؤال را در آیه 8 سوره ی مبارکه بروج می یابیم که خداوند متعال فرمود:

وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ

[و بر آنان عيبى نگرفته بودند جز اينكه به خداى ارجمند ستوده ايمان آورده بودند]

بر اساس این آیه، دلیل اصلی دشمنی دشمنان، پذیرش ولایت الله و عدم پذیرش سلطه دشمن از سوی مؤمنین است.

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در پیام خود به حجاج در سال 1372 عوامل خشم مستکبران از نظام جمهوری اسلامی را در هشت مورد بیان فرموده اند:

1- عدم جدایی دین از سیاست و پایه ی اسلامی نظام جمهوری اسلامی؛

2- استقلال سیاسی نظام جمهوری اسلامی؛

3- دشمنی با رژیم صهیونیستی؛

4- حمایت از نهضتهای اسلامی و جنبش های مسلمانان؛

5- دفاع از حیثیت اسلام و قرآن و پیامبر اعظم و مقدسات؛

6- تلاش برای اتحاد امت اسلام و حرکت در جهت تثبیت اقتدار ملت های مسلمان؛

7- رد و نفی فرهنگ تحمیلی غرب و اصرار بر احیای فرهنگ اسلامی در کشورهای مسلمان؛

8- مبارزه با فساد و بی بند و باری جنسی.

اکنون سؤال اینجاست که در چه صورتی دشمنان از ما راضی خواهند شد؟ و آیا ما مجازیم خواسته های  دشمن را برآورده نماییم؟

آیه ی 120 سوره بقره پاسخ این دو پرسش را بیان می نماید:

وَ لَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لَا نَصِيرٍ

[و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمى ‏شوند مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى بگو در حقيقت تنها هدايت‏ خداست كه هدايت واقعى است و چنانچه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد باز از هوسهاى آنان پيروى كنى از طرف خدا سرور و ياورى نخواهى داشت]

بنابراین، دشمن فقط در صورتی از ما راضی خواهد شد که مطیع و تابع او شویم و خداوند متعال در این آیه و آیات بسیار دیگری، مؤمنین را از این کار منع فرموده و با بیان هشدارآمیزی نسبت به این قضیه تذکر داده است(وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لَا نَصِيرٍ).

پس راه صحیح همان است که تا کنون پیموده شده نه آن که برخی نگاهشان را به دست دشمنِ حیله گرِ بدنیت دوخته اند.

استقامت و پایمردی یکی از مهمترین نکاتی است که حضرت حق، در آیات قرآن به مؤمنین امر فرموده است. به عنوان نمونه در آیه ی 15 سوره ی شوری(وَاستَقِم کَما أُمِرتَ) و آیه ی 112 سوره ی هود (فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَکَ) دستور به استقامت فرموده است.

پروردگار مهربان همچنین در آیه ی 30 سوره ی مبارکه فصلت، رفع ترس و نگرانی از مؤمنین و بشارت ظفر و پیروزی را نتیجه ایمان و استقامت مؤمنین بیان فرموده است:

إنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

[در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى ‏آيند و مى‏ گويند هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد]

نتیجه آن که با توجه به آیات ذکر شده و با نگاه به گذشته ناسالم آمریکا و مشکلات ریشه ای و گفتمانی بین انقلاب اسلامی با مستکبرین جهان، راه صحیح حل مشکلات، عدم اعتماد به دشمن در عین تلاش و کوشش با تکیه بر ظرفیت های کشور عزیزمان ایران همراه با توکل به حضرت باری تعالی است که فرمود: وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا.(احزاب/3)

چه زیباست در این روزها که مزیّن به عنوان “استکبارستیزی” است با تدبر در این آیات و مطالعه ی دوباره ی نظرات امام راحل و با تبعیت از رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب امام خامنه ای عزیز، با همت بلند در جهت پیشبرد اهداف والای نظام اسلامی گام برداریم و برای همیشه ی تاریخ شعار مرگ بر آمریکا را که دستور خداوند متعال است در بیان و عمل سر دهیم؛ زیرا همگان باید بدانند که هرکس پیرو حسین بن علی علیه السلام است هیچگاه با یزیدیان زمان کنار نخواهد آمد که آن حضرت فرمود: مِثلی لا یُبایِعُ مِثلَ یَزید