سرویس: غیر تولیدی 10:02 - پنجشنبه 27 خرداد 1395

یک اربعین از رفتن 13 شیر مرد؛

چله عارفانه شهدای خان‌طومان / همسفری برای بهشت

چهل روز پیش خبری حال و هوای مازندران را دگرگون ساخت، خبری که با سرعت در فضاهای مجازی پخش شد: “13 رزمنده سپاه کربلای مازندران در خان‌طومان سوریه به شهادت رسیدند” و اکنون چله عارفانه شهدای خان‌طومان است.

به گزارش اصفهان شرق، انگار همین دیروز بود که خبر شهادت بهترین جوانان این سرزمین به ما اعلام شد؛ خبر بسیار سنگین و تکان‌دهنده بود، دل را یارای باور این مسأله سنگین بود، 13 رزمنده شهیدی که برای دفاع از حرم بی‌بی زینب (س) در سوریه به دست تکفیری‌های و داعشی‌های ملعون، مظلومانه به شهادت رسیدند و تنها پیکر شهید ” حبیب‌الله قنبری” از بهشهر و شهید ” رضا طاهر” از شهرستان بابل تشییع شد و 11 شهید جاویدالاثر، همچنان مفقود هستند.

با شهادت شهدای خان‌طومان در 16 اردیبهشت ماه 95، افراد زیادی برای شهدایی که شاید تا دیروز از کنارشان به راحتی می‌گذشتند؛ اشک ریختند، زجه زدند و جانانه مراسم بزرگداشت و وداع برگزار کردند، مسؤولان با حضور در بیت شهدا از آنان دل‌جویی کردند و مراسم‌های بزرگداشت متعددی برگزار شد.

و امروز یک اربعین از رفتن 13 شیر مرد خطه دلیرپرور مازندران گذشت، چهل روز گذشت و چله عارفانه شهدای خان‌طومان از راه رسید و جان‌مان در فراق عزیزان‌مان به لب رسید اما ماتم عزیزان‌مان فراموش نشد.

آری بعد از چهل روز فراق و دوری، اربعین از راه رسید، اربعین 13 آلاله خان‌طومان دل‌ها را دوباره به سوریه و حرم بی‌بی زینب (س) برد، چهل روز گذشت و امسال نخستین رمضانی بود که کودکان شهدای خان‌طومان ماه رمضان را بدون بابا افطار کردند، دل بسیاری از همسران در نبود یار و همدم‌شان گرفت و بغض بسیاری از مادران، پدران، خواهران و برادران ترکید؛ اما این دلتنگی‌ها برای شهدای‌شان هیچ‌گاه آنان را از ادامه راهی که عزیزان‌شان انتخاب کرده‌اند؛ باز نداشت بلکه آنان را مصمم‌تر کرد و امروز نیز با همان صلابت همیشگی اعلام می‌کنند که شهدای ما در کنار ما هستند و ما حضورشان را احساس می‌کنیم.

مدافعان حرم، حقیقتی بزرگ برای جامعه ما هستند که شاید بسیاری از ما را از خواب غفلت و خموشی بیدار کرده‌اند و بزرگداشت نام و یادشان وظیفه تک تک ما برای بیداری جامعه و امثال من و شما است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران درباره مقام و منزلت شهدای مدافع حرم فرمودند: «شهیدان مدافع حرم حقیقتاً حق بزرگی بر گردن همه ملت ایران دارند.

تمام این شهیدان یک صفت مشترک دارند: “شهید مدافع حرم” امتیازی که آنان را متمایز کرده است: اگر اینها نمی‌رفتند و دفاع نمی‌کردند، امروز دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام حرم حضرت زینب (س) را با خاک یکسان کرده بودند، سامرا را با خاک یکسان کرده بودند و اگر دست‌شان می‌رسید کاظمین و نجف و کربلا را هم با خاک یکسان می‌کردند، امتیاز دیگرشان کوتاه کردن دست متجاوزان از خاک ایران اسلامی است؛ آن هم نه در مرزهای کشور که کیلومترها دورتر از آن و دفاع از کشور، دین و انقلاب اسلامی است؛ شهیدان مدافع حرم «با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمی‌کردند ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و در بقیه استان‌ها با اینها می‌جنگیدیم. امتیاز دیگر این شهیدان که حکایت از مظلومیت آنها دارد، «شهادت در غربت» است؛ این هم یک امتیاز بزرگی است و پیش خدای متعال فراموش نمی‌شود.

و شما شهدای مدافع حرم، چه زیبا نام گرفتید “شهید مدافع حرم” آری شما که در حرم یار بودید و چون وارد حریم یار شدید لاجرم شربت شیرین شهادت گوارای وجودتان گشت؛ شمایی که تمام دلدادگی‌تان رهبر معظم انقلاب سید علی خامنه‌ای بود و تمام سفارشات و تاکیدهای شما به رهبر معظم انقلاب و حمایت از ولایت فقیه بر می‌گشت.

عارفه سعادت، همسر شهید حسین مشتاقی، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در نکا همسر شهید مدافع حرم بودن را افتخاری برای خود می‌داند و می‌گوید: با بیان اینکه افتخار می‌کنم که همسر شهید مشتاقی، شهید مدافع حرمی هستم که همسفری برای بهشت شده است و اجر دو شهید دارد و فدای سیدعلی خامنه‌ای شد.

می‌گوید: حسین آقا آرزوی شهادت داشت و همواره از ما می‌خواست که برایش دعا کنیم که شهید بشود و اکنون او به آرزویش رسیده است و همه ما برای این مسأله که حسین آقا به آرزویش رسیده است؛ خوشحال هستیم.

وی با بیان اینکه حسین آقا عزیزترین شخص زندگیم بود، افزود: حسین آقا رفت؛ اما همسرم مرا ساخت و رفت و حضرت زینب (س) به من صبر داد و اکنون با صبری که این بی‌بی به همه ما داده است؛ توانستیم فقدان و جای خالی این عزیز را تحمل کنیم و همچنان معتقدم که حسین آقا به آرزویش رسیده است و اکنون خوشحال در کنار اهل بیت (ع) است و به خود می‌بالم که همسر شهید مشتاقی، شهید مدافع حرم هستم و خودم و دو فرزندم هم فدای اهل بیت (ع) می‌شویم.

آری شهدا با رفتن خود، سازندگی را برای همه ما به ارمغان آورند و باعث خودسازی ما شدند؛ آسوده بخوابید شیران میدان کارساز، مدافعان حرم… بخوابید که ملت بیدار است و شما زنگ بیدارباشی برای همه ما نواختید که دیگر هراسی از دشمن نیست؛ آسوده بخوابید که دیگر ما را خواب نمی‌برد تا دست نااهلان بر حرم بی‌بی سادات و کشورهای اسلامی برسد.

نقض آتش‌بس تکفیری‌ها، شاید غصه تلخی برای زنانی و کودکانی باشد که منتظر و چشم به راه همسر و باباهای عزیزشان مانده‌اند، اما سخت‌تر از آن نقض آتش‌بس پیمان‌شکنان، نجواهایی است که مدافعان حرم برای جنگ در سوریه چقدر پول می‌گیرند؟

در کنار همه آرامشی که شما شهدای مدافع حرم برای ما به ارمغان آوردید، دردی همچنان آزارمان می‌دهد و این روزها دلمان درد می‌کند، دلمان درد می‌گیرد وقتی که می‌شنویم شهدای مدافع حرم برای پول رفتند؟ و در این بین برخی سخن‌ها برای مادران و خانواده‌های شهدای مدافع حرم سنگین‌تر است…. برخی ارزش جان دادن شما را نمی‌دانند و کاش به جای زخم زبان زدن بدانند که شما هم عاشق زن و فرزند و خانواده بوده‌اید، اما برای اسلام و دین‌خواهی رفته‌اید.

و چه زیبا گفت مادر شهید علیرضا بریری، شهید مدافع حرم مازندرانی: ” آنهایی که می‌گویند مدافعان حرم برای پول و مال می‌روند، بدانند که فرزندان ما برای دفاع از حریم انقلاب و اسلام ناب محمدی پای در این میدان گذاشتند؛ بچه‌های ما برای پول نمی‌روند، برای هدفی که دارند می‌روند و هدف فرزندان ما دفاع از ارزش‌های اسلام و انقلاب بوده است”.

مگر می‌شود بابا را قیمت گذاشت؟ کدام انسانی برای هر چند میلیون تومان پول حاضر است برود، شهید شود و از جگر گوشه‌هایش جدا بماند؟!!! چگونه می‌توان برای بی‌پدری فرزندی که با عکس بابا می‌خوابد و هنوز یارای گفتن اینکه بابایش دیگر بر نمی‌گردد نیست، قیمت گذاشت؟ شماهایی که به دنبال چرتکه انداختن برای باباهای سرزمین من هستید کمی به خود بیایید؛ به راستی قیمت بزرگ شدن دختر و پسران شهید به لباسی قیمتش چند؟ قد کشیدن و بی بابا شدن امیرمهدی و نازنین زهرای شهید مشتاقی و بیوه شدن زنان جوانان سرزمینم چقدر قیمت دارد؟!!!

مازندران چهل شب و روز سختی را پشت سر گذاشت، شب و روزی که هنوز چشم‌های بسیاری از مادران و خواهران شهیدمان پر از اشک است، پدرانی و برادرانی که در داغ فرزند صبوری می‌کنند و بانوان جوان، بیوه می‌شوند و نام “همسر شهید” بر آنان نهاده می‌شود و فرزندان کوچکی که چشم به راه بابای آسمانی‌شان قدم از قدم بر نمی‌دارند.

اما به دور از همه این مسائل، دقیق‌تر که می‌شوم می‌بینم شهدا مزد کار خود را دریافت می‌کنند، مزدی همیشگی و دائمی، آری اینان با بی‌بی زینب (س) معامله کرده‌اند و فرزندان خود را به این بی‌بی سپرده‌اند و خانواده‌شان تا آخر عمر خانواده‌هایشان به حسابشان مزد و اجر کارشان را واریز می‌کند.

شهادت حسین گونه، جمعی از بهترین و پاک‌ترین جوانان دیار علویان در سوریه گرچه قلب ما را داغدار کرد؛ اما درس غیرت و ایستادگی و شهامت را به ما آموخت؛ تا بدانیم در این زمانه دنیازدگی، هنوز هستند دلیرمردانی که با انقطاع از همه دلبستگی‌ها مخلصانه در میدان دفاع از حریم اهل بیت و اسلام، سینه ستبر کنند.

شهید محمد به لباسی از  قائم‌شهر، شهید علی جمشیدی از نور، شهید رضا حاجی‌زاده از آمل، شهید حسن رجایی‌فر از بابل، شهید سیدرضا طاهر از بابل، شهید سیدجواد اسدی از ساری، شهید سعید کمالی از میاندرود، شهید محمود دادمهر از ساری، شهید علیرضا بربری از بابلسر، شهید علی عابدینی از  فریدون‌کنار، شهید حسین مشتاقی از نکا، شهید رحیم کابلی از بهشهر، شهید حبیب‌الله  قنبری از بهشهر، 13 شهید مدافع حرم در خان طومان سوریه هستند که چهل روز از شهادت عارفانه و عاشقانه‌شان گذشت؛ مهم نیست که این مدت چگونه گذشت؛ مهم این است که ما در این مدت چه کرده‌ایم؟ کاش رهرو واقعی‌تان باقی بمانیم.

گزارش از: مریم نظری

مشرق

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.