سرویس: اجتماعی 07:30 - یکشنبه 23 خرداد 1395

کافی‌شاپ‌ها و دختران پیش‌خدمت

من متمایزم، پس هستم

این‌جا مکانی است که قشرهای مختلف با اخلاق و سلایق مختلف رفت و آمد دارند. مسلماً بارها شده نگاه‌های آزاردهنده داشته‌اند یا پیش آمده دلشان از جای دیگری پر بوده و چون من یک زنم به خود اجازه داده‌اند با یک بهانه کوچک مثلاً دیر آماده‌شدن قهوه، سر من داد بزنند یا فحاشی و توهین کنند.

به گزارش اصفهان شرق، «در طبیعت جوان خودنمایی‌کردن و مطرح‌شدن وجود دارد و سعی می‌کند با پیداکردن مشاغل دهان‌پرکن خلأهای خود را جبران کند و در کنار آن فخر هم بفروشد که شغلی خاص پیدا کرده است. البته علاقه جوانان به کافه‌نشینی مقطعی است. بالطبع بعد از مدتی که منزلت کافه‌نشینی کاهش یابد، یا عادی شود، علاقه دختران جوان به این شغل هم کاهش می‌یابد. به عبارت بهتر، اهمیت مکان کافه برای نسل جوان، اشتغال در آن را هم برای جوانان جذاب کرده است».

به گزارش بولتن نیوز، این روزها تغییر در سبک و سیاق زندگی موجب شده که زنان مشاغل جدیدی را تجربه کنند؛ وزیر و نماینده مجلس زن، راننده تاکسی و اتوبوس و حتی کامیون زن و…؛ سوای این مشاغل که کمتر مخالفتی با ورود زنان به عرصه‌شان اعمال و حتی ابراز می‌شود، حِرفی هم هستند که یک دهه بیشتر نیست پای زنان به آن‌ها باز شده است؛ مشاغلی که اکثراً رگه‌هایی از مدرنیته همراه با تمایلات جوان‌گرایانه در آن‌ها به چشم می‌خورد. از جمله بارزترین این مشاغل، پیش‌خدمتی (waiter & waitress) در کافی‌شاپ‌هاست که در سال‌های اخیر علی‌رغم برخی ممانعت‌های قانونی، با استقبال دختران جوان روبه‌رو شده است، اما باید دید دلیل اقبال دختران به این شغل چیست؟ شغلی که به ظاهر وجهه بالای اجتماعی نداشته و درآمد چندانی هم حاصل نمی‌کند.

جوان‌پسند و باکلاس
نگار ۲۱ساله است، فوق دیپلم کامپیوتر و بی‌زار از مشاغل پشت میزنشینی. عینک گرد و قاب‌مشکی‌ همراه با سبک و سیاق پوشش و پیشبند چهارخانه ریزی که دور کمرش بسته، آدم را یاد هنرپیشگان تئاتر می‌اندازد که نقش کوزت را بازی می‌کنند؛ آن هم یک کوزت فانتزی و امروزی. او درباره علت علاقه و انتخاب این شغل می‌گوید: «بعد از تمام‌شدن درسم در یکی، دو شرکت خصوصی منشی شدم، اما بعد از مدتی احساس کسل‌بودن کردم. یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌ام در کافی‌شاپ کار می‌کرد. یک روز زنگ زد و گفت دوست داری در کافی‌شاپ کار کنی؟ من هم که کار پشت میزنشینی را دوست ندارم، بدون این‌که شرایط کاری را بدانم، قبول کردم؛ چون فکر می‌کردم این شغل نه نیاز به مهارت تخصصی خاصی دارد، نه کسل‌کننده است. در عین حال چون یک محیط جوان‌پسند هم دارد و به نوعی باکلاس است، احساس کردم با روحیه‌ام سازگارتر است».

نگار می‌افزاید: «من دوست دارم با آدم‌های مختلف برخورد داشته باشم. به قول معروف در جامعه باشم، نه این‌که از صبح تا عصر پشت میز بنشینم و به جز یکی دو همکار با کسی مراوده نداشته باشم. وقتی دوستی یا آشنایی از من می‌پرسد کجا کار می‌کنم و من می‌گویم در کافی‌شاپ، بارها شده دخترهای همسن و سالم به من حسودی کردند و گفتند اگر کاری در کافی‌شاپ سراغ داشتم به آن‌ها اطلاع بدهم؛ این یعنی من کار جالبی دارم».

من شغل جذابی دارم
سپیده ۲۴سال دارد. دانشجوی سال سوم روانشناسی است و علاقه‌مند به تئاتر و مسائل هنری. او هم با پیشبند سفید و سارافون فانتزی همان صحنه نمایش را تداعی می‌کند. سپیده درباره علت علاقه به شغل‌اش می‌گوید: «من شغل جذابی دارم؛ شغلی که با زندگی یک دانشجو کاملاً سازگار است. در عین حال درآمد آن هم مثل کارمندی است، اما بهتر از منشی و بازاریاب‌بودن است؛ چون نه استرس دارد و نه نیاز به تخصص. هرچند فعالیت بدنی در آن خسته‌کننده است، اما فضای کافی‌شاپ‌ها حس خوبی را منتقل می‌کند. این‌جا من نه احساس یک خدمتکاربودن، که حس واقعی جوان‌بودن و پویایی را دارم. افرادی که به کافی‌شاپ می‌آیند، اصولاً تحصیل‌کرده و اجتماعی هستند و به همین خاطر هم کارکردن در این مکان برای من لذت‌بخش است».

او درباره عکس‌العمل مردم هم می‌گوید: «اوایل که تازه به اینجا آمده بودم کمی ‌احساس خجالت می‌کردم؛ چون مردم هم با دیدن من تعجب می‌کردند، اما رفته‌رفته برخورد و نگاه مثبت مردم، اعتماد به‌نفسم را بالا برد. البته چندباری هم شوخی‌ها و عکس‌العمل‌های بدی دیدم، ولی دلسرد نشدم؛ چون فکر می‌کنم با توجه به این‌که دوست دارم به لحاظ اقتصادی مستقل باشم، اما نمی‌توانم کار دائمی ‌داشته باشم و با توجه به روحیه‌ای که دارم، از شغلم راضی هستم».

روزها شده ۱۲ ساعت روی پا بوده‌ام
پرستش دختر ۲۹ ساله خوش‌سیما یک سال و ۳ ماه است که در یکی از کافی‌شاپ‌های معروف تهران پیشخدمت است. او درباره علت انتخاب این شغل می‌گوید: «من در دانشگاه، حقوق خوانده‌ام، ولی به اصرار خانواده؛ درحالی‌که خودم به شخصه به رشته‌هایی مثل هتل‌داری، گالری و کافه‌داری علاقه داشتم و از بچگی تصمیم داشتم روزی کافه داشته باشم. حتی زمانی که می‌خواستم به خودم جایزه بدهم به یک کافه می‌رفتم، اما متأسفانه در زمان انتخاب رشته چون مادرم وکیل است، به اصرار او حقوق خواندم، اما بعد از اتمام درسم حاضر به ادامه آن نشدم و قصد دارم خودم کافه بزنم. من به‌واسطه یکی از اقوام‌ام با این کافی‌شاپ آشنا شدم، مدتی در داخل بار کار می‌کردم، اما کم‌کم به غیر از بار، کارهای سرو و گرفتن سفارش را هم برعهده گرفتم».

پرستش که سارافون، پیشبند یکدست مشکی به تن دارد و موهای طلایی و فرق وسطش از گوشه مقنعه خودنمایی می‌کند، درباره سختی‌های کارش می‌گوید: «با وجود سختی کار، اما من به شدت به آن علاقه دارم و تنها کارمند خانم در این کافی‌شاپ هستم. ما همیشه باید پرانرژی باشیم؛ زیرا مشتری نباید بفهمد من ناراحت یا خسته‌ام. روزها شده ۱۲ ساعت روی پا بوده‌ام، اما همچنان ظاهرم پرانرژی است. اگر کسی عاشق این کار نباشد، سخت می‌تواند دوام بیاورد. من دخترانی را دیده‌ام که از سر احساس این شغل را انتخاب کرده‌اند، اما به هفته نکشیده آن را رها کرده‌اند».

آزارهای جنسی هم دارد؟!
او در پاسخ به این‌که به غیر از سختی‌های ناشی از سرپابودن یا حفظ ظاهر آیا به لحاظ نگاه‌های جنسیتی و جنسی هم مشکلاتی دارد، می‌گوید: «این‌جا مکانی است که قشرهای مختلف با اخلاق و سلایق مختلف رفت و آمد دارند. مسلماً بارها شده نگاه‌های آزاردهنده داشته‌اند یا پیش آمده دلشان از جای دیگری پر بوده و چون من یک زنم به خود اجازه داده‌اند با یک بهانه کوچک مثلاً دیر آماده‌شدن قهوه، سر من داد بزنند یا فحاشی و توهین کنند، اما چون یکی از وظایف ما این است که مشتری‌مدار باشیم، تا جایی که امکان داشته باشد، خونسرد رفتار می‌کنیم و حتی عذرخواهی می‌کنیم تا مشتری آرام شود، اما یک‌بار یک مشتری توهین‌های بدی به من کرد و من برخورد تندی با او داشتم و مدیریت کافی‌شاپ هم از من حمایت کرد».

این دختر جوان همچنان ادامه می‌دهد: «چندباری هم پیش آمده که پسران جوان در فیش‌های خود توهینی کرده یا پیشنهادی داده‌اند که تعدادشان معدود بوده و مشکلی پیش نیامده، ولی اگر گستاخی یا پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای بدهند، حتماً برخورد جدی با آن‌ها می‌کنم و مدیر کافی‌شاپ هم این اجازه را داده و از من حمایت می‌کند که خوشبختانه رفتار من به نوعی است که مشتری حق این کار را پیدا نمی‌کند».

پرستش درباره پوشش ظاهری هم بیان می‌کند: «من این‌جا یونیفرم مشخصی دارم. پیشبند و مانتو مشکی و حتماً مقنعه. میکاپ غلیظ نباید داشته باشم، اما باید آراسته باشم، ناخن‌هایم هم نباید بلند باشد».

او علت علاقه دختران جوان به این شغل را نیز این‌گونه بیان می‌کند: «بسیاری از دختران جوان دوست دارند در هر کاری سرک بکشند. وقتی سراغ این شغل می‌آیند نهایتاً یک ماهی کار می‌کنند و خسته می‌شوند؛ چون تصور می‌کنند شغلی فان و تفریحی و راحت است؛ درحالی‌که شغلی سخت محسوب می‌شود و برای ادامه‌دادن این شغل باید عاشق آن باشید. از سوی دیگر در تمام دنیا کافه‌داری و اشتغال در آن جزو مشاغل پردرآمد است؛ در عین این‌که بسیار هم حساس است».

شغلی جذاب، بدون نیاز به تخصص، در فضایی شاد
صاحب یک کافی‌شاپ هم که تعدادی پیش‌خدمت خانم دارد درباره دلایل تمایل دختران به اشتغال در کافی‌شاپ‌ها می‌گوید: «جوانان به‌ویژه دختران دوست دارند بیشتر در فضای اجتماعی حضور داشته باشند.کافی‌شاپ هم چون مکانی است که آزادی بیشتری دارد و مشتری می‌تواند ساعت‌ها آزادانه در آن بنشیند، در نتیجه تمایل بیشتری برای حضور در آن به‌ویژه برای جوانان وجود دارد».

او می‌افزاید: «من معتقدم جامعه ما چند سالی است درحال پوست‌اندازی است و همین پوست اندازی تمایل به مدرن‌شدن و رفتن به سوی مسائلی که رنگ و بوی اجتماعی بیشتری دارند را شدت داده است. یکی از مکان‌هایی که در این پوست‌‌اندازی مورد اقبال واقع شده، کافی‌شاپ‌ها هستند. من معتقدم مهم‌ترین دلایل تمایل دختران و دانشجویان به این شغل جذابیت محیط آن در درجه اول، عدم نیاز به تخصص و مهارت‌های خاص، شادبودن کافی‌شا‌پ‌ها در درجه دوم و نیاز به دیده‌شدن در زنان است. وقتی دختر جوانی در یک محیط عمومی به ناگاه با لباس پیش‌خدمتی که قبلاً کاملاً مختص مردان بود ظاهر می‌شود، فیدبک، نوع مواجهه و استقبال مردم به او نشان می‌دهد که “داری دیده می‌شی” این فیدبک احساس خوبی به دختران جوان می‌دهد».

چرا پیش‌خدمتی دختران؟!
یک جامعه‌شناس در گفت‌وگو با مهرخانه در تحلیل این موضوع با ذکر مقدمه‌ای می‌گوید: «اگر از منظر دلالت‌شناسی و نشانه‌شناسی به مسأله تمایل جوانان به‌ویژه دختران به مشاغلی مثل پیش‌خدمتی در کافی‌شاپ‌ها نگاه کنیم، به دلایل عمیق‌تری در اقتصاد ایران و ذهن و زبان سوژه ایرانی می‌رسیم»

سیدجواد میری در توضیح این موضوع اظهار می‌کند: «شاید در نگاه نخست، عده‌ای در تحلیل این موضوع این مسأله را برجسته کنند که چرا برای دختران جوان و تحصیل‌کرده شغلی به نام پیشخدمتی یا مستخدمی (waitress) در کافی‌شاپ‌ها جذاب است، اما واقعیت امر این است که در این موضوع بحث، بحث خدمتکاری یا پیش‌خدمتی نیست. امروز در تمامی نظام‌های سرمایه‌داری، اقتصاد پویا از حوزه سنگین و سخت‌افزاری، آرام‌آرام به سمت بخش‌های خدماتی در حرکت‌ است».

این استاد دانشگاه با بیان این‌که اساساً اقتصادهای پویا درحال گسترش بخش‌های خدماتی خود هستند، ادامه می‌دهد: «این خدمات زمانی نگه‌داری از دستگاه‌های تولیدشده است؛ مثل خدمات پس از فروش، و زمانی در حوزه تفریحات و اوقات فراغت جای می‌گیرد؛ مثل خدماتی که کافی‌شاپ‌ها و فست‌فودها ارائه می‌دهند».

میری بیان می‌کند: «به عبارت بهتر، امروز نظام سرمایه‌داری یا کاپیتالیسم به جای آن‌که به دنبال این باشد که کارخانه تولید ذوب آهن، فولاد و… راه‌اندازی کند، پویایی اقتصاد خود را در حوزه‌های نرم‌افزاری و اوقات فراغت پی می‌گیرد. شاید یکی از علل آن هم عوارض محیط‌زیستی حوزه‌های سخت‌افزاری و تولیدی و صنایع سنگین است. در عوض به دلیل ارزان‌بودن نیرو و کم‌اهمیت‌بودن محیط زیست در کشورهای در حال توسعه امور سخت‌افزاری را به این کشورها منتقل کرده و خود صنعت اوقات فراغت را به عنوان محصول اجتماعی (social product) مورد توجه قرار داده‌اند».

این استاد دانشگاه با بیان این‌که اوقات فراغت یک محصول اجتماعی است، اظهار می‌کند: «اما باید توجه داشت برای این‌که این محصول اجتماعی بتواند در شیک‌ترین و بهترین بسته‌بندی قرار گیرد، نیازمند یک نیروی فعال، پویا و باانگیزه است؛ این‌جاست که ثقل اقتصاد به جای تکیه بر نفت یا تسلیحات، روی بخش خدمات متمرکز می‌شود. یکی از محورهای بسیار جذاب در بخش خدماتی هم زنجیره خدمات نرم است مثل کافی‌شاپ‌ها، رستوران‌ها، مراکز توریستی و…، اما ورود ایران به دنیای مدرن تا حدودی جامعه را تحت‌تأثیر قرار داده و رگه‌هایی از ظهور و بروز خدمات نرم‌افزاری به چشم می‌خورد.»

او درباره جذابیت کافی‌شاپ و اشتغال در آن می‌گوید: «بخشی از این جذابیت به دلیل قرارگرفتن ایران در بستر جهانی‌شدن است. از سوی دیگر، این نوع شغل‌ها به معنای مشاغل خدمتکاری یا مستخدمی نیست، بلکه مشاغلی هستند که نشان می‌دهند سیستم اقتصادی ایران در حال تحول و پویایی است».

من متمایزم، پس هستم
میری به دلایل دیگر استقبال دختران جوان از کار در کافی‌شاپ‌ها نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «به لحاظ روانشناختی نیز اگر بخواهیم این موضوع را تحلیل کنیم بحث دیده‌شدن در این مشاغل مورد توجه است؛ به این جهت که این مشاغل به نوعی چون متمایز از مشاغل دیگر هستند –به‌ویژه برای زنان- ازاین‌رو محلی هستند برای دیده‌شدن. یکی از شاخصه‌های یک شهر مدرن مفهوم تمایز است؛ یعنی در شهرهای مدرن افراد به دنبال این هستند که تشخص یا هویت خود را متمایز از دیگران نشان دهند، حال این تمایز را می‌توانند به گونه‌های مختلف به نمایش بگذارند؛ پوشش، سوارشدن بر ماشین‌های گرانقیمت، کشیدن سیگار (به‌ویژه توسط دختران)، مدل مو و نوع شغل».

می‌خواهم دیده شوم!
این جامعه‌شناس با بیان این‌که در شهرهای مدرن برخلاف روستاها و شهرهای سنتی که همه یکدست و یک فرم بودند، افراد با هم متمایز هستند، اظهار می‌دارد: «از‌این‌رو وقتی دختر جوان تحصیل‌کرده‌ای لباس فانتزی به تن می‌کند، پیشبند می‌بندد و به عنوان گارسون یا پیش‌خدمت مقابل میز کافی شاپ‌ها سفارش می‌گیرد، این نوعی تمایز آشکار است. حتی عمل‌های جراحی زیبایی هم نشانه‌ای برای میل جامعه و جوانان به متمایزبودن است. کافی شاپ‌ها برخلاف قهوه‌خانه‌های قدیم این تمایز را هم در چینش و دکوراتیو خود محل نشان می‌دهند و هم در افرادی که به آن‌جا می‌روند؛ افرادی که خود به دنبال تمایزند. حال این افراد وقتی وارد این فضا می‌شوند وقتی در آن‌جا دختری با پیشبند را می‌بینند که برای سفارش‌گرفتن مقابل‌شان ایستاده، با دیدن این تمایز واکنش مثبت نشان می‌دهند و این واکنش برای جوانان جذاب است».

دخترانی با یونیفرم‌های شیک و خاص
یک جامعه‌شناس هم درباره دلایل علاقه دختران جوان به مشاغلی چون پیشخدمتی در کافی‌شاپ می‌گوید: «فارغ از بحث اشتغال و معضل‌بود آن در جامعه که موجب می‌شود جوانان به هر شغلی تن بدهند موضوع دیگری که باعث می‌شود مثلاً دختران جوان علاقه شدید به مشاغلی چون مهمان‌داری هواپیما، پیشخدمتی در کافی‌شاپ‌ها و… داشته باشند، پرستیژ ظاهری و خاص‌بودن این مشاغل است؛ پوشیدن یونیفرم‌های شیک و خاص، انتخاب دختران و زنان با ظاهر معقول و فراتر از معقول در این مشاغل، اشتغال در مکان‌هایی خاص و جوان‌پسند و به قول معروف باکلاس و مربوط به اقشار متوسط و روبه بالای جامعه. این روزها با توجه به تبدیل‌شدن کافه‌ها به پاتوق جوانان، این مکان‌ها بیشتر مورد توجه قرار دارد. برخی کافی‌شاپ‌ها هم هستند که به نوعی برند شده‌اند و جوانان خاصی به آن محل رفت‌وآمد می‌کنند؛ این برای یک جوان یعنی جایی برای درچشم‌بودن. حتی برخی دختران حاضرند بدون حقوق و دستمزد در این کافه‌ها کار کنند! و بعد به قول معروف در گروه همسالان خود پُز آن را بدهند».

با کاهش منزلت کافه‌نشینی، علاقه دختران جوان به این شغل هم کاهش می‌یابد
جعفر بای تأکید می‌کند: «در طبیعت جوان خودنمایی‌کردن و مطرح‌شدن وجود دارد و سعی می‌کند با پیداکردن مشاغل دهان‌پرکن خلأهای خود را جبران کند و در کنار آن فخر هم بفروشد که شغلی خاص پیدا کرده است. البته علاقه جوانان به کافه‌نشینی مقطعی است. بالطبع بعد از مدتی که منزلت کافه‌نشینی کاهش یابد، یا عادی شود، علاقه دختران جوان به این شغل هم کاهش می‌یابد. به عبارت بهتر، اهمیت مکان کافه برای نسل جوان، اشتغال در آن را هم برای جوانان جذاب کرده است»

پایگاه خبری زنان و خانواده

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.