پسا انتخابات /2
ضرورت تشکیل مجمع نیروهای مومن به انقلاب!
نکته مهم که باید به آن توجه شود نام اینگونه مجمع هاست. شاید برای انتخابات مجلس ۹۴ پسوند«اصولگرایان» برای این مجامع لازم بود ولی با توجه به بیانات چند سال اخیر امام خامنه ای مبنی بر انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن ضرورت تغییر نام این مجمع لازم به نظر می رسد.
به گزارش اصفهان شرق، به نقل از صاحب نیوز- احسان تیموری-یادداشت سردبیر/ انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۹۴ سراسر خیر و برکت بود برای نظام جمهوری اسلامی اگر با دید ملی به آن فارق از تمام قومیت ها و جناح بندی های سیاسی بنگریم.
اما حرکتی فرخنده که در طیف اصولگرا و ارزشی در کشور شکل گرفت و تقریبا در سطح ملی هم نتایج بسیار خوبی دربر داشت، چیزی نبود جز تشکیل مجمع نیروهای ارزشی و انقلابی با نام مجمع اصولگرایان که بعد از مدت ها توانسته بود اکثر طیف های اصولگرا و ارزشی را در کنار همدیگر جمع کند.
این کنار هم بودن نیروهای سیاسی تراز انقلاب اسلامی فارق از هر نتیجه، بزرگترین دستاورد انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی می تواند باشد.
اما قطعا هر حرکت تازه و نو دارای مشکلات خاص خود هم هست به دلایل گوناگون شاید بتوان بزرگترین مشکل این گونه مجامع را عدم سابقه تشکیل انها در سالهای گذشته دانست، که هیچگاه به این حجم و وسعت، این تعداد افراد شاخص در کنار هم برای یک کار تشکیلاتی مانند انتخابات جمع نشده بوده اند و اینگونه مجامع هم مانند احزاب و تشکل ها که در تمام دنیا وجود دارند نبوده تا اساسنامه آنها برای اینگونه مجامع الگو برداری و استفاده شود.
لذا برای حفظ و تقویت اینگونه مجامع باید در مرحله نخست اساسنامه دقیق تر با توجه به تجربه کسب شده در انتخابات مجلس دهم داشت تا متر و معیار دقیقتری برای حضور افراد و احزاب و تشکل ها و گروه ها در این مجمع مشخص شود.
البته در این اساسنامه یا میثاق نامه باید شرایطی هم برای پایبندی اعضا مشخص شود تا در صورت عدم پایبندی هریک اعضا، مجمع برخورد انقلابی لازم با انها را انجام دهد و آنها نیز پاسخگو باشند.
نکته دوم و مهم دیگری که باید به آن توجه شود نام اینگونه مجمع ها می باشد. شاید برای انتخابات مجلس شورای اسلامی ۱۳۹۴ نامی با پسوندی تحت عنوان مجمع اصولگرایان ضرورت نامگذاری بود ولی با توجه به بیانات چند سال گذشته امام خامنه ای (حفظ الله) مبنی بر انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن ضرورت تغییر نام این مجمع لازم به نظر می رسد که باید در سطح ملی و استانی در دستور کار بزرگان و ریش سفیدان جریان انقلابی قرار گیرد.
سال ۸۴ بود که امام خامنه ای در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان خیلی صریح دوگانه اصولگرا و اصلاح طلب را مورد انتقاد جدی قرار دادند و گفتند: «بنده دعوای اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیمبندی را غلط میدانم. نقطهی مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطهی مقابل اصولگرا، آدم بیاصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است.
یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب میکند که بشدت ضد سرمایهگذاری و سرمایهداری حرکت کند، یک روز هم منافعاش یا فضا ایجاب میکند که طرفدار سرسخت سرمایهداری شود؛ حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطهی مقابل اصلاحطلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاحطلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبهروز و نوبهنو.
ما باید روشها را اصلاح کنیم. در روشها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهی به مرحلهیی میرسیم که امروز دیگر جواب نمیدهد؛ باید مرحلهی دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روشها، معنای اصلاحطلبی است»
از ان سال هم متاسفانه جریانهایی بر این خط کشی اصرار کردند و هنوز هم اصرار دارند و در تمام تابلوهای تبلیغاتی و فعالیتهای خود از این عبارتها استفاده میکنند.
جناح بندی های «اصولگرا و اصلاحطلب»و «چپ و راست» ، دوگانههای بزرگی برای شناخت جریانهای داخلی سیاست در جمهوری اسلامی بودهاند. عنوانهایی که اگر چه در برهههایی نتوانستند حقیقت رقابتهای سیاسی در داخل ایران را به نمایش بگذارند، اما در کل ترسیم قابل فهمی از جریانهای سیاسی داشتهاند. دوگانههایی که رهبر انقلاب بارها آنها را غیرواقعی و ناسالم معرفی کردهاند. عبارتهای ترکیبی مثل اصولگرای اصلاحطلب هم برای تلطیف و تصحیح اینها بود که ابداع گردید. ترکیبهایی که گاه تعبیرِ به بیهویتی و بیاصالتی جریانهای منتسب داشت.
البته تغییر نام و پسوند از مجمع اصولگرایان به مجمع نیروهای مومن به انقلاب مزیت های فراوانی دارد از جمله پیوستن دیگر گروه های مومن به انقلاب که شاید همه فعالیت آنها سیاسی نباشد مانند تشکل های علمی دانشجویی، تشکل های صنعتی، ثمن های مردم نهاد و …. که همین امر باعث انسجام بهتر نیروهای ارزشی و در نهایت کسب نتایج بهتر برای جریان انقلابی کشور است.
نکته اساسی که باید به عنوان یک درس و تجربه از آن در انتخابات گذشته یاد کرد عدم حضور همه نیروهای ارزشی و انقلابی در این مجامع بود که اگر تدبیر دقیق تری انجام می شد و بعضی از بزرگ منشی ها و نفسانیات در بعضی از افراد وجود نداشت و با حضور در این حرکت ارزشمند حضور پیدا می کردند قطعا به جای پیروزی نسبی با قاطعیت جریان ارزشی پیروز این انتخابات می شد.
البته همانطور که در یادداشت گذشته هم به آن اشاره شد نباید به راحتی و ساده از کنار انتخابات مجلس دهم در سال ۱۳۹۴ گذشت. بلکه این انتخابات تجربه های فراوان برای نظام و جریان ولایت مدار داشته است که باید تک تک این تجربیات مورد نقد و تحلیل دقیق قرار گیرد تا در بازه زمانی کوتاه که حدودا کمتر از یکسال تا انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر مانده بتوان با قدرت و با اقتدار در صحنه انتخابات حاضر شد و نتیجه مطلوبی برای طیف مومن به انقلاب کسب نمود.